خورشید، فیلمی بسیار پرزحمت است که میخواهد ارزش کار کردن را به کودکان بیاموزاند.
یک فعال چپ تأکید کرد: اصلاحطلبان در جاهایی که گزینه ندارند باید از گزینههای معتدل و مستقل حمایت کنند.
بنجامین در هیأت یک پیرمرد به دنیا میآید و هر چه که میگذرد، جوانتر میشود و در آخر در سیری معکوس همه آدمها، در پایان عمر تبدیل به کودکی میشود. سیر آثار کیمیایی مثل مورد عجیب بنجامین باتن است.
برای هنرمندی که عنوان «مولف» را یدک می کشد، «بهروزرسانی» ذهن یک امر واجب است، وگرنه کار به درجا زدن و رخوت و هبوط فکری می کشد و در بهترین حالت کار هنرمند به «ادای دین به خود» می رسد.
کیمیایی انگار در سال های اخیر بنا دارد هر از چند گاهی به بهانه ساخت یک فیلم، دیداری با همکاران سینمایی اش تازه کند و اتفاقا این، بسیار پسندیده ای است.
در پلن طراحی شده سفارتخانهای برای جشنواره فیلم فجر، نقشه راه کامل مشخص است. شمار فراوانی از چهرههای مشهور سینما، تئاتر و موسیقی از تمامی اجراها و قضاوتهای رقابتی انصراف میدهند.
برخی هنرمندان در روزهای گذشته در حالی جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند که نه بازیگر اثری هستند و نه کارگردان و صرفا نمیتوانند تماشاچی باشند..
وزارت ارشاد به عنوان متولی برگزاری جشنوارههای فجر باید فکری به حال انتخابهای ضعیفی که تاکنون داشته بکند. افرادی امروز سکاندار جشنواره شدهاند که حتی نمیتوانند پاسدار نام «فجر» که نشانهای از پیروزی
هرچند مسعود کیمیایی درسالهای اخیر در کنشهای سیاسی حاضر نبوده است و این موضع شنبه شب را هم میشود صرفاً از روی احساسات و عواطف در نظر گرفت و به نظر میرسد در روزهای آینده تعدیل خواهد شد.
صدای آواز نیکلاس کیج ممکن بدترین مولفهای است که چاشنی هیجان انتقام جویانه یک ضد قهرمان میتواند باشد. صدای بد کیج، صدای نکره کلینت ایستوود در «واگنت را رنگ کن» را به یاد میآورد.
محتوایی که برنامه «چهل تیکه» برای خاطرهبازی انتخاب میکند، برای مخاطبان جذابیت و تازگی دارد.
امید است نهادهای نظارتی که اوضاع سینمای ایران را کنترل می کنند نسبت به درباره منشاء این پول ها که اینگونه با سخاوت و بدون نگرانی در سینما هزینه میشود،واکنش نشان دهند.
با پایان مهلت ثبت نام در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، تقریبا مشخص شده که چه آثاری قرار است در این رویداد مهم حضور داشته باشند.
اگر هالیوودی ها نتوانستند سینمای ایران و فرانسه را شبیه خودشان کنند، روزی خواهد رسید که در برابر سینمای غیر قابل تحرک ایران و فرانسه {بهلحاظ فرم و ساختار} زانو خواهند زد.