یزدانیار عزیز از آن رزمنده های باحال و غیرقابل پیش بینی و شر و شور جبهه بوده که در بیان خاطرات و پراندن تیکه های بامزه و ترسیم صحنه ها و حالات رزمندگان و... جسارت و صراحت و رگ گویی او کاملا مشهود است.
راوی در کل این کتاب معلق است. معلق به معنای فاقد پیشینه و پسینه. همین موضوع موجب پرش در خاطرات می شود و کل متن را با سکته در روند مواجه می کند.
بعد از گذشت چند دهه از آن روزهای همدلی و همکاری، عبدالعلی یزدانیار میشود راوی قصهای پر فراز و نشیب که همهی آدمهایش واقعیاند و تمام غم و شادیهایش روزی در صفحهی دنیا ثبت شدهاند.
انرژی مرد رعنای تیباسوار آنقدر زیاد بوده که نویسنده و خاطرهنگار کتاب حاجیفیروز را به دام بیندازد.