اشخاصی که رسانه های اصلاح طلب به عنوان الگوی دیپلماسی و میدان معرفی می کنند، هم تأمل برانگیز است و هم مضحک.
جریان اصلاح طلب از کارنامه مجلس یازدهم هراس دارد. به همین منظور رسانه های این طیف به صورت روزانه و مستمر مجلس را آماج حمله و تخریب قرار می دهند.
اگر فکر میکنید از رو میروند و بهخاطر خسارتهای فراوانی که به سرمایههای کشور و زندگی و اعتماد ملت زدهاند پشیمان میشوند، عذرخواهی میکنند اشتباه میکنید.
بهار سال ۹۹ تازه شروع برگریزان اردوگاه اصلاحطلبان و آشکار شدن اختلافات درونی آنها شده؛ اصلاح طلبانی که در تهران سی بر صفر به رقیب سنتی خود یعنی اصولگرایان باخته اند.
یک سایت دولتی با اعلام فروپاشی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نوشت: تاریخ مصرف این شورا منقضی شده بود.
عضو ناکام فراکسیون امید در انتخابات مجلس مدعی شد در انتخابات نابرابر شرکت کرده است.
کره شمالی در سالهای گذشته، هم پالرمو را تصویب کرد و هم سی اف تی را؛ ولی در نهایت نه تنها از لیست سیاه خارج نشد، بلکه بهانه جدید در حوزه موشکی از سوی FATF مطرح شد.
یک روزنامه اصلاحطلب با وجود رقابت چند فهرست انتخاباتی اصلاحطلب پیشبینی کرد این طیف تبدیل به اقلیت در مجلس یازدهم شود.
با وجود اینکه برخی شخصیتهای اصلاحطلب صحبت از عدم حضور در انتخابات یا شکست پیش از موعد میکنند، اما بررسیها نشان میدهد در تهران برای هر کرسی از اصلاحطلبان نزدیک به ۴ نفر ثبتنام کردهاند.
ظرفیت مثبت «اجرایی» کاندیداهای اصولگرا در مقابل «بیعملی» اصلاحطلبان این احتمال را بهوجود میآورد که زمین بازی به سمت کلیدواژههایی همچون «کارآمدی» برود.
مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی موضوعاتی مانند صدور مجوز ورود زنان به ورزشگاه را بهعنوان مطالبه اصلی جامعه جا زده و علاوه بر کارنامه سازی، به دنبال دوقطبی سازی و بهرهبرداریهای انتخاباتی هستند.
نه تنها «پروانه سلحشوری» در قامت نماینده مجلس، رسماً گرای آشوب میدهد، اما تندرو نامیده نمیشود، بلکه سابقه تندرویهای اصلاحطلبانه را در جایجای تقویم ۴۰ ساله انقلاب میتوان مشاهده کرد.
محمدعلی نجفی تا همین چند ماه پیش، یکی از «شاهمهره» های جریان اصلاحات بود که نه تنها مورد تایید کامل اعاظم این جریان بود، که «نامزد بالقوه» همیشگی اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری محسوب میشد.