ایده محوری فیلم خیلی زود لو میرود و پیشبینی آنچه در انتها رخ میدهد، برای مخاطب محرز است. با این وجود، فیلم همچنان اصرار دارد داستان لو رفته خود را تا رسیدن به فرجام قابل پیشبینیاش کش دهد.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: تعداد فارغ التحصیلان زن دانشگاهی در سال ۵۵ حدود ۶ درصد از کل آنها بوده است در حالی که اکنون ۴۴ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل می دهند.
بازیگر سینما و تلویزیون با بیان اینکه من خودم منتقد این شرایط اقتصادی فعلی هستم، گفت: به زعم من بازیگر، این منفیگرایی زیادی به همه چیز و اینکه همه چیز را تیره نشان دهیم، هم خوب نیست.
کارگردان فیلم ۲۳ نفر گفت: من هشت سال دنبال ساخت این فیلم بودم. ابراهیم حاتمیکیا در مرحله نگارش فیلمنامه مشاور بنده بود و در بخش تولید نیز به ما سر میزد و کمک بزرگی به پروژه بود.
بهروز افخمی و نرگس آبیار مهمان نادر طالبزاده در جدیدترین برنامه تلویزیونی «عصر» هستند.
توکلی سبک و ساختار خاص خود را در شکل دهی به قصه (از لحاظ نگاه فلسفی) و تبدیل آن به تصویر دارد و اکنون به واسطه پرداختن به داستانی با محوریت تختی و چنین پتانسیلی از بزنگاه های شخصیتی و حتی تاریخی و اجتماعی و حضور در ژانر بیوگرافی این ویژگی ها نمود دو چندان و خاصی می یابند؛ بهرام توکلی قصه هایش را تا مرز پوچی* و تهی شدن انسان و به خصوص شخصیت هایش پیش می برد و طی روایت قصه تصاویر متعددی از بُهت ، سکون و تحیر شخصیت هایش را به معرض نمایش می گذارد. بُهتی که ناشی از تجربه کردن فضای دگرگون و تازه ای برای شخصیت های قصه است.
ساخت فیلمی مبتنی بر واقعیت که قهرمانان واقعی آن زنده هستند سخت است و باید دقت بسیاری داشت که مهدی جعفری در مقام نویستده و کارگردان آن را رعایت کرده بود. حضور ۲۳ نفر واقعی در نشست خبری و کاخ جشنواره هم حال و هوای خاصی به کاخ جشنواره داد.
دیدن این فیلم جرم است نام اثری تقریبا اجتماعی با رگه های تند سیاسی به نویسندگی و کارگردانی رضا زهتابچیان است که طی رخدادی اعتراضی بدل به یک فاجعه تمام عیار و بالغ ملی نمایانه (مصلحت اندیشانه) می شود. فیلمنامه این اثر با یک معضل و یا تفکر ریشه دار و غلط اجتماعی داستانش را کلید می زند و یک تضاد فکری را بصورتی کاملا سادیستی آغاز می کند ، اما خوشبختانه این آزار شدید به سرعت به پایان می رسد و فیلم را از شباهتی ناخواسته به اثر جنجالی گاسپر نوئه (کارگردان فرانسوی) به نام بازگشت ناپذیر دور نگاه می دارد
کتابی که فیلم شد نامش "بیست و سه نفر" است؛ تصویر فوقالعاده کلوزآپ از اسارت را به تصویر میکشد اما در اجرا نتوانسته با استفاده از خشونت متداول سینما، ضرب موضوع را باقی بگذارد.
مهدی علیمیرزایی با اشاره به وضعیت فیلمهای کمدی در سینمای معاصر گفت: فیلمهای کمدی امروز برای در کنار طنز حرف تازهای برای مخاطب عمیق و تحصیلکرده خود ندارد.
مجتبی فرآورده تهیهکننده فیلم «۲۳ نفر» درمورد وجوهات ملی و دینی این فیلم گفت: نمیتوان بین بخش دینی و ملی کار تفکیلی قائل شد.
در مورد فیلم بحثهای زیادی وجود دارد اما تم سوداگری اقتصادی، در این قواره در سینمای مطرح میشود و از این حیث ایده بکری را در سینمای ایران مطرح میکند که نسبت به کلیشههای رایج فیلم متفاوتتری است.
محمدرضا شفاه گفت: یک نگاه بیگانهپرستی در کشور وجود دارد که این تفکر وقتی قبل از انقلاب تبدیل به قانون میشود نامش را کاپیتالاسیون میگذاریم و همین تفکر بعد از انقلاب هم وجود داشت و مقاومت نیروهای انقلابی نگذاشت تبدیل به قانون شود.
انتخاب موقعیت برنامه تلویزیونی که شباهتی هم به "ماه عسل" احسان علیخانی داشت یکی از مهمترین حاشیههای فیلم یلدا بود که در نشست خبری هم مورد سوال قرار گرفت. اما جالترین نکته درباره فیلم سرمایهگذاری فرانسویهاست که گویا تمام هزینههای فیلم را تقبل کردهاند!
فیلم سینمایی «زهر مار» پس از نمایش در سینما رسانه در پردیس ملت با موضعگیریهایی از سوی جامعه مداحان مواجه شده است. چرا که شخصیت اصلی این فیلم، مداحی است که در زندگیاش دچار توطئه شخصی میشود و رقیبش پای یک زن را به زندگیاش باز میکند.
کمال تبریزی بعد از ساخت «خیابانهای آرام» -که از فیلمهای توقیفی حامی فتنه ۸۸ است- جرات و صراحت کلام بیشتری پیدا کرده است. فیلم اخیر تبریزی که حواشی فراوانی نیز در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر داشت در ابتدا «خودسر» نام داشت، اما بعداً به «مارموز» تغییر نام یافت تا به نوعی تداعیگر فیلم «مارمولک» باشد.
علیرضا رئیسیان در نشست خبری فیلم «مردی بدون سایه» گفت: برخی از فیلمهایی که در یکی دو سال اخیر میبینید، آخرین تولیداتی است که مسیری را برخلاف دو جریان موثر سینمای ایران یعنی فیلمهای تجارتی و سفارشی طی میکنند.
مسعود بخشی کارگردان فیلم «یلدا» درباره سرمایه گذاران فرانسوی کار توضیح داد: ما در این شرایط تحریم توانستیم به جای خارج کردن ارز از کشور سرمایه گذار خارجی جذب کنیم.
اگر طبقه متوسط تیپیکال روشنفکر آنچنان که در ناگهان درخت میبینیم بچه ننه و ننر هستند، ادعاهای بعدی روشنفکران برای چیست؟
اگر تماشاگران قرار است به سینما بروند که ۹۰ دقیقه چهره به شدت عبوس، پرخاشگری و خشونت کلامی و فیزیکی حامد بهداد را ببینند و تازه تا آخر فیلم هم دلیل این حجم از عصبیت روشن نشود، اصلا برای چه به سینما می رود؟