به گزارش حلقه وصل، عصر یکشنبه (بهوقت تهران)، یعنی درست یک روز پس از پایان سفر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به چهار کشور اروپایی که آخرین آنها فرانسه بود و در زمانی که رسانهها در انتظار سفر وی به شرق آسیا بودند، ناگهان برخی منابع در شبکههای اجتماعی از فرود یک هواپیمای ایرانی در بیاریتز فرانسه، محل برگزاری اجلاس گروه ۷ خبر دادند. اندک زمانی بعد، خبرگزاری فرانسه این خبر را تائید کرد و کمی نگذشته بود که یک خبرنگار کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی خبر داد که این هواپیما، «محمدجواد ظریف» را با خود به بیاریتز برده است! بهواقع در محافل رسانهای کسی انتظار آن را نداشت که ظریف یک روز پس از بازگشت از فرانسه بار دیگر وارد خاک این کشور شود و درست پای بر خاک جایی بگذارد که سران هفت کشور صنعتی جهان در آن مشغول مذاکره هستند و ناگفته پیداست که یکی از موضوعات مذاکرهشان «ایران» است.
بعد از حدود نیم ساعت از مخابره این خبر که در آن وقت ادعا بود و رسانههای ایرانی نیز با آن چون یک ادعای تائیدنشده برخورد کردند، «سید عباس موسوی»، سخنگوی وزارت امور خارجه در صفحه توئیترش این خبر را تأیید کرد و نوشت: «به دعوت لودریان وزیر امور خارجه فرانسه، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان برای ادامه رایزنیها در خصوص ابتکارات اخیر بین روسای جمهور ایران و فرانسه، وارد شهر بیاریتز محل برگزاری اجلاس سران گروه هفت شد. در این سفر با هیأت آمریکایی ملاقات یا مذاکرهای صورت نخواهد گرفت.»
این موضوع که آیا فرانسه، همان پلیس بد معروف، با آن سوابق ناخوشایند در مذاکرات هستهای و بالاخص مذاکرات ژنو۲ و پس از آن و همچنین اولین کشوری که پس از روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا دم از توافق مکمل برای برجام زد تا چه حد میتواند صاحب ابتکارات قابل اعتنا و مورد اعتماد شناخته شود البته قطعا باید در جای خود بررسی شود، اما رسانهها حق دارند این سوال را داشته باشند که چرا سفر وزیر خارجه ایران به فرانسه باید ابتدا از زبان یک خبرنگار صهیونیست مطرح شود؟
آیا بهتر نیست اطلاعرسانی درباره موضوعی به این مهمی و مرتبط با منافع ملی و بهطور کلی موضوعاتی از این دست بدوا توسط کانالهای ارتباطی وزارت امور خارجه صورت پذیرد؟ چرا باید اجازه داد رسانههای خارجی و بالاخص رسانههای مرتبط با رژیم اشغالگر صهیونیستی در چنین مواردی گوی سبقت را بربایند و خط خبری خود را به همراه اطلاعرسانی جهتدارشان به مخاطب قالب کنند؟ قطعا چنین سفری دستکم از چند ساعت قبل برنامهریزی شده بود و میتوانست با یک اطلاعرسانی بهموقع همراه باشد.
خبری که میتوانست در رسانههای جهان با ادبیات ایرانی خوانده و شنیده شود، با ادبیاتی دیگر خوانده و شنیده شد و این موضوع جای تامل دارد.
البته ممکن است توضیحاتی در این خصوص وجود داشته باشد که در جای خود قابل شنیدن است اما از یاد نبردهایم که در زمان مذاکرات هستهای منتهی به برجام نیز دست برتر خبری در بسیاری از موارد با رسانههای غربی بود. در حالی که این سوی میدان محتوای مذاکرات محرمانه تلقی میشد، در آن سو دیپلماتهای غربی با نشت اخبار به رسانههای خود بالاخص دو خبرگزاری رویترز و آسوشیتدپرس خط خبری خود را پیش میبردند.
این شیوه اطلاعرسانی بههرحال نیازمند بازنگری است و رسانهها و افکار عمومی داخلی نیز شایسته اعتماد و احترام بیشتر هستند. از این گذشته اگر واقعا مذاکراتی قرار است انجام پذیرد بهتر است وزارت امور خارجه خود زودتر در مورد آن توضیح دهد تا راه بر گمانهزنیها بسته شود.