به گزارش حلقه وصل، جلال چراغپور در خصوص اُفت کیفی تیمهای ملی فوتبال پایه کشورمان و نگرانیهایی که از آینده وجود دارد، اظهار داشت: این مسئله، بحث بسیار کلانی را به دنبال دارد. پیش از ورود به هر بحثی، پایههای فوتبال هر کشوری، ریشههای فوتبال آن کشور هستند. اصطلاح پایهها در تمام دنیا، "ریشههای سبز " است که ریشههای اصلی فوتبال محسوب میشوند.
وی ادامه داد: ممکن است که دو سه اتفاق باعث شود رشد بچهها در فوتبال پایه، دچار آفت شود. درست مانند درختی که آفتزده میشود و دیگر میوههای آن درخت آفتزده، مورد پسند بازار نیست. بچهها زمانی که انتخاب میشوند، خودشان هستند و فوتبال خودشان را به نمایش میگذارند. با این حال اکنون آپارتمان نشینی و دور شدن حاشیه شهرها باعث شده فوتبال زمینهای خاکی، محلات یا به اصطلاح فوتبال خیابانی از بین برود. اکنون فوتبال پایهها زیر نظر آموزشگاههای فوتبال رفته که متشکل از مدارس فوتبال، انستیتوها و آکادمیها هستند. هر کدام وظایف خود را دارند که آکادمیها باید فوتبال را تخصصیتر و حرفهایتر آموزش بدهند، اما در ایران هیچکدام رعایت نمیکنند. ما هر سه مدل این آموزشگاههای فوتبال را داریم که حالا نمیخواهم به این مسئله بپردازم.
کارشناس فوتبال کشورمان با بیان اینکه فوتبال دو بخش "پلی - Play" و "گیم - Game" دارد، گفت: در تمریناتی که ما به بچهها میدهیم، باید از "پلی" فاصله گرفته و به سمت "گیم" برویم. فرق این دو هم این است که در "پلی" بچهها فقط بازی میکنند، اما در "گیم" باید فوتبال را با تمام قوارههایش یاد بگیرند و اجرا کنند. اکنون فوتبال باشگاهی و سطح حرفهای ما هم با چنین مشکلی مواجه است و شاید فقط 20 تا 25 درصد "گیم" داریم و مابقی آن "پلی" است. به همین دلیل است که ما بازیکنان کمتری در سطح فوتبال اروپا داریم، چون فوتبال در اختیار کسانی است که "گیم" بازی کردن را بلد باشند.
چراغپور افزود: بچههای ما برای اینکه به اصطلاح "گیمر" شوند، نیاز به آموزش دارند. وقتی به بازیکنی اجازه میدهیم هر آن چیزی که بلد است را به اجرا در بیاورد، او "پلیر" است، اما وقتی به او پیشنهاد میدهیم که آن چیزی که ما میخواهیم انجام بدهند، بازیکن تبدیل به "گیمر" میشود. این مسئله نیاز به یادگیری دارد و بازیکنان ما یاد گرفتهاند هر چیزی که بلد هستند را بازی کنند. برای همین است که وقتی مربی خارجی میآوریم، این مربی تا زمانی که به بازیکنان میگوید هر طور که دوست دارید بازی کنید، مربی خوبی است، اما وقتی پیشنهاد بدهد که باید اینگونه بازی کنید، اذیتکن و سختگیر میشود.
وی با طرح این سؤال که باید پرسید مشکل از کجاست؟ خاطرنشان کرد: مشکل اینجاست که ما مؤلفه تعریف شدهای به نام سن داریم که روز و شب بازیکنها را تعقیب میکند و آنها را آزار میدهد. وقتی شما مؤلفه دیگری به نام پرورش داشته باشید، اینجاست که از موضوع سن عبور میکنید و با خیال راحتتری فوتبال را یاد میگیرید. به طور مثال بازیکنی که 16 ساله است، از 11 سالگی فوتبال را بلد شده و میداند. برنامهای درست کردهایم به نام ستارهساز که در آن برنامه هم "گیم" نمیبینیم، بلکه فقط "پلی" میبینیم. بازیکنان با استعداد به این برنامه میآیند و آن چیزی که بلد هستند را به اجرا میگذارند. آنها یاد نمیگیرند که چه زمانی برگردند یا چه زمانی دفاع کنند یا اینکه اکنون وقت دنبال کردن و فشار آوردن به حریف است. وقتی برنامه آموزشی تلویزیون یک کشور این باشد، ببینید در زمینهای تمرین که مقابل چشم نیستند، چه خبر است.
مدرس بینالمللی فوتبال کشورمان یادآور شد: این برداشت در فوتبال ما وجود دارد که چه کسی میتواند بغل پا بزند یا مثلاً توانایی ضربه زدن به توپ با ران پا را داشته باشد. اینجاست که فوتبال ما یک جایی دچار اشتباه میشود. اکنون فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب کردهاند که بازیکن خوبی بوده، معروف است، خارج از کشور فوتبال بازی کرده و وارد عرصه مربیگری شده است. با این حال اگر قرار بود او چنین سمتی را قبول کند، باید دوره میدید و به نظرم در کنار او، کسی مثل وحید هاشمیان مسیر درستی را انتخاب کرد. او بازیکن ملی بوده، در فوتبال اروپا بازی کرده، دوره دیده و حالا دستیار شده است که آموزش "گیم" را به درستی بیاموزد. مشکل ما این است که در کلاسهای آموزشی ما هم فقط کوچینگ یاد مربیان میدهند.
چراغپور با اشاره به نتایج اخیر تیمهای پایه ایران در تورنمنتهای دوستانه و همچنین روند این تیمها در چند سال اخیر گفت: اگر اکنون تیم جوانان، امید یا نوجوانان ما به راحتی به افغانستان میبازند، خیلی حرف دارد. شاید خودشان راحت بگویند که ما یک بر صفر باختیم، اما عمق این ماجرا بیشتر از اینهاست. زمانی بوسنی و هرزگوین درگیر جنگ بود، اما آنها تیمی را تشکیل داده بودند که فوتبالشان تعطیل نشوند. آنها با همان تیم به راحتی ما را بردند، چون اساس کار و "گیم" را به درستی میدانستند. شما اکنون باید برگههای آموزشی کلاس C مربیگری در ایران را ببینید که روی آنها درباره دریبل با بغل پا، دریبل با روی پا، قل دادن توپ و... نوشته است. اینها خندهدار است، در صورتی که اگر توپ را مقابل پای یک بچه دو سه ساله هم قرار بدهید، یا با بغل پا یا با روی پا به آن ضربه میزند.
وی در واکنش به این سؤال که نسخه عبور از این بحران چیست، گفت: فدراسیون فوتبال باید سمینار برگزار کند تا علل ضعف "گیم" در ایران را بررسی کند. به این مسئله باید به عنوان یک معضل نگاه شود، کمیتههای مرتبط فدراسیون فوتبال و صاحب نظران بیایند تا درباره گذر از "پلی" و رفتن به سمت "گیم" مباحثه صورت بگیرد. من ماندهام وقتی این همه دانش و این همه کتاب درباره آموزش فوتبال وجود دارد، چرا در کشورمان استفاده نمیشود و این دانش را به مربیان تزریق نمیکنیم. به طور مثال چرا به بچههایمان درباره پنج مورد مهم گل خوردن، آموزش نمیدهیم؟
این کارشناس فوتبال تأکید کرد: پنج مسئله بنیادین باعث گل خوردن یک تیم میشود که گاهی ممکن است ترکیب تعدادی یا همه این مسائل، باعث گل خوردن شود. اول از همه وقتی حریف صاحب توپ است، روی او فشاری وارد نمیشود. مسئله بعدی، بازیکن خودی که درگیر شده است را پوشش نمیدهیم. در ادامه روی یارگیری بازیکنی که به درون فرار میکند، کوتاهی میشود. مسئله بعدی هم زیاد لو دادن توپ و عدم تمرکز روی ضربات ایستگاهی است. ممکن است یکی از این موارد یا تلفیقی از این موارد، باعث گل خوردن شود.
چراغپور ادامه داد: مگر ما کمیته آموزش نداریم؟ آقای محصص 20 سال است در فدراسیون فوتبال حضور دارد. این پنج مشکل کجا آموزش داده شده است؟ مربیانی که زیر نظر فدراسیون فوتبال آموزش میبینند، کجا به تیمشان آموزش میدهند که به این شکل گل نخورند؟ از بهترین مربی ایرانی یا از یکی از مربیان به صورت رندوم سؤال کنید که علت گل خوردن تیمتان چیست. آن وقت از آموزشی که دیدهاند، با خبر خواهید شد. در آموزشمان نیاز به انقلاب داریم، اما آقای تاج تمام فکر و ذکرش شماره زدن روی صندلیهاست تا برای شروع بازیها آماده شود. این در حالی است که اگر آموزشی نباشد، فوتبال فقط یک حمالی برای سرگرمی عدهای است که برای تخمه خوردن و سیگار کشیدن به ورزشگاه میآیند. فوتبال در تمام دنیا، پدیده قابل احترامی است و ما باید در کشورمان نیز به این پدیده احترام بگذاریم و فوتبال را به درستی آموزش بدهیم و پیش ببریم.