به گزارش حلقه وصل، غیر از احمد سعادتمند، رئیس سابق هیاتمدیره که از این روند حملات رسانهای و حتی سکوت مدیران گله کرده بود و غیر از یک مورد مصاحبه محمد نوری علیه مازیار ناظمی، کمتر پیش آمده که پیشکسوتان استقلال به نفع باشگاه و علیه رسانه یا مدیران وزارت ورزش و... مصاحبه کنند.
پیش از این رسم بود نیمی از پیشکسوتان علیه باشگاه مصاحبه کنند و نیم دیگر حالت حمایتی بگیرند، اما مدتهاست قصه تغییر کرده. تعدادی از پیشکسوتان مثل هادی طباطبایی منتقد همیشگی مدیریت فتحی هستند و امثال رضا رجبی نیز بعد از ملاقات با مدیران باشگاه علیه پیشکسوتان منتقد مصاحبه میکنند. بدنه اصلی پیشکسوتان اما از صحنه خارج شده و سکوت پیشه کردهاند. نه حرف میزنند و نه نظر میدهند. نه به نفع باشگاه گام برمیدارند و نه حاضرند انتقادی داشته باشند. نه پای جنگیدن با مخالفان و دشمنان باشگاهند و نه پایه حمایت از باشگاه.
در این بین اختلاف چند پیشکسوت در تیمهای پایه با محمد مومنی، آنها را وارد جرگه مخالفان موقت باشگاه کرده. کمیته فنی هم که ظاهرا دیگر در کار نیست تا اعضایش به رفقا زنگ بزنند و درخواست حمایت از باشگاه را مطرح کنند.
بیشتر پیشکسوتان ترجیح میدهند سکوت کنند. آنها میخواهند حرف نزنند، ریسک نکنند و اجازه بدهند تا استراماچونی و تیمش خودی در زمین نشان بدهند تا بعد آنها وظیفه حمایتی خود را آغاز کنند. انگار پیشکسوتان خیلی به این تیم امید ندارند یا انگار خیلی با افراد داخل باشگاه ارتباط خوبی ندارند.
استقلال در دو سه ماهه اخیر بحرانهای زیادی را پشتسر گذاشته، اما باشگاه در دل این بحرانها نه دنبال جلبنظر مثبت رسانهها بوده و نه پیشکسوتان را به بازی گرفته تا کارش را پیش ببرد. سوالی که در این میان پیش میآید این است که فتحی حقیقتا غیر از دل بستن به چند کانال تلگرامی یا صفحات اینستاگرامی دقیقا دلش را به چه چیزی خوش کرده است؟