به گزارش حلقه وصل: آلن پینو در مقاله جدید خود که به تازگی در Atlantic Council منتشر شده است، به بررسی راهبرد ایران در برابر اسرائیل و همچنین نیاز اسرائیل به یک راهبرد سیاسی مؤثر میپردازد. او معتقد است که حمایت ایران از گروههای نیابتی خود مانند حماس و حزبالله ذیل یک راهبرد کلان برای تضعیف اسرائیل تعریف میشود. آلن پینو، که سابقهای طولانی در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) دارد، بهعنوان تحلیلگر و افسر شورای ملی اطلاعات در زمینه خاورمیانه، در این مقاله به بررسی این راهبردها پرداخته است. او با توجه به تجربیات خود، به وضوح بر اهمیت یک راهبرد سیاسی بهعنوان مکملی برای برتری نظامی اسرائیل تأکید میکند.
پینو اظهار داشته، از زمان حمله حماس به اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ایران به حمایت از این گروه و همچنین سایر متحدان خود در محور مقاومت، مانند حزبالله و شبهنظامیان شیعه در عراق، ادامه داده است. این حمایتها و حملات مداوم نشاندهنده یک راهبرد جنگ فرسایشی جدید از سوی ایران علیه اسرائیل است که هدف آن تضعیف و نابودی رژیم است. در واقع، وی بر اهمیت ترکیب تواناییهای نظامی با اهداف سیاسی تأکید کرده و پیشنهاد میدهد که اسرائیل باید به سمت برقراری آتشبس حرکت کند تا بتواند حمایتهای منطقهای و بینالمللی را جلب کرده و نفوذ ایران را کاهش دهد.
تهدیدات فزاینده
او درباره تنگ شدن حلقهای، که ایران عامل اصلی شکلگیری آن بوده است اینچنین مینویسد: حملات پیوسته حماس و سایر گروهها، که تحت حمایت ایران هستند، بهخصوص در روزهای اخیر، نشاندهنده توانایی تهران در ایجاد «حلقه آتش» اطراف اسرائیل است. این حلقه، با تهدید به جنگ، همزمان در چند جبهه، منابع نظامی و اقتصادی اسرائیل را تحت فشار قرار میدهد. برای مثال، حملات روزانه حزبالله به شمال اسرائیل و اقدامات حوثیها در دریای سرخ، مشکلات جدی برای ترافیک دریایی و امنیت مرزی اسرائیل ایجاد کرده است.
برتری نظامی اسرائیل
این افسر سابق اطلاعاتی معتقد است که اسرائیل با تواناییهای نظامی خود در زمینه نابود کردن زیرساختهای حماس در غزه و تضعیف حضور ایران در سوریه، برتری تاکتیکی قابل توجهی را از خود نشان داده است. پینو به طور خاص به شهادت فرماندهان ارشد حماس و حزبالله اشاره میکند و آنها را در راستای تضعیف قابلیتهای نظامی این گروهها میداند. همچنین او حملات موفق اسرائیل علیه کاروانهای تسلیحاتی ایران و حزبالله، انبارهای تسلیحاتی و کارخانههای موشکی سوریه و حملات به افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در سوریه را، نام میبرد و حوادثی مانند حمله هوایی اسرائیل در تاریخ ۳۱ ژوئیه، که فؤاد شکّر، فرمانده ارشد حزبالله را در بیروت به شهادت رساند و حادثه انفجار مهمانسرایی در تهران، که اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را به شهادت رساند، تلاشهای اسرائیل برای نشان دادن دسترسی و تسلط بر میدان نبرد عنوان میکند. با این حال، نویسنده هشدار میدهد که اسرائیل باید تواناییهای نظامی خود را با اهداف سیاسی روشن ترکیب کند. به عبارت دیگر، برای دستیابی به پیروزی پایدار، صرفاً حملات نظامی را کافی نمیداند.
نیاز به یک استراتژی سیاسی
پینو پیشنهاد میکند که اسرائیل باید بر یک استراتژی سیاسی متمرکز شود که شامل آتشبس در غزه و بازسازی این منطقه باشد. به اعتقاد او، یک راهحل جامع که به ایجاد یک حکومت فلسطینی مؤثر و پایدار منجر شود، میتواند به تضعیف نفوذ ایران و افزایش حمایت کشورهای عربی از اسرائیل کمک کند. این حمایتها نه تنها به نفع اسرائیل بلکه به نفع ثبات منطقه نیز خواهد بود.
پینو با ذکر موفقیتهای نظامی اسرائیل، به چالشهای موجود در زمینه تصویر بینالمللی اسرائیل و انتقادات از جانب ایالات متحده اشاره میکند. او خاطرنشان میکند که جنگهای پیوسته و تلفات غیرنظامی فلسطینیها، به کاهش حمایتهای بینالمللی از اسرائیل منجر شده است. همچنین، بیان میدارد که مقامات آمریکایی، به ویژه در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، نگرانیهایی در خصوص تلاش ناکافی اسرائیل برای جلوگیری از تلفات غیرنظامی، ابراز کردهاند.
بهطور کلی، آلن پینو در این مقاله تأکید میکند که اسرائیل به تنهایی از عهده مقابله با تهدیدات ایران و نیروهای نیابتی آن، برنمیآید. او بر لزوم برقراری همکاریهای منطقهای و ایجاد یک راهبرد بلندمدت تأکید میکند که همزمان با بازسازی روابط بینالمللی اسرائیل، به کاهش نفوذ ایران و تضمین امنیت این کشور کمک کند. به نظر وی، اسرائیل نهایتا باید برای یک آینده بدون جنگ، به مردم خود امید بدهد و در عین حال، به دیپلماسی و تلاشهای صلحآمیز اهمیت بیشتری دهد.