به گزارش حلقه وصل: «فلک تیرم نزن بالم شکسته، غبار بیکسی بر من نشسته» این را پیمان سلطانینژاد که هر 3 عضو خانوادهاش را در جنایت تروریستی کرمان از دست داده، در بیوگرافی شبکه اجتماعی خود نوشته است.
۱۳ دیماه، صدها نفر، در مسیر گلزار شهدای کرمان و مزار سردار قاسم سلیمانی بودند که انفجاری تروریستی در این مسیر رخ داد و تعدادی از آنها مجروح شده و تعدادی هم به شهادت رسیدند. شاید بتوان معروفترین این شهدا را ریحانه سلطانینژاد کاپشن صورتی با گوشوارههای قلبی دانست که همراه مادر و برادرش به شهادت رسید. حالا از این خانواده 4 نفره فقط پدر مانده و 3 سنگ قبر سرد که عزیزانش زیر آنها خوابیدهاند. حالا تنها چیزی که از محمدامین و ریحانه برایش مانده چند عکس و فیلم در گالری موبایلش است که شاید آرزو میکند «کاش ازشون بیشتر فیلم گرفته بودم ...» در ادامه فیلمهای بازی محمدامین با خواهر کوچکش ریحانه، را میبینید:
ریحانه یک سال و نیم بیشتر نداشت که در انفجار تروریستی کرمان به شهادت رسید. از پشت شیشه پزشکی قانونی که در لیست شهدا نوشته بود: «دختر، 2 ساله، کاپشن صورتی، گوشوارههای قلبی، تیشرت چمنی» او را شناخت. ابتدا که تصویری از او منتشر نشده بود و تنها تصاویر ساخته هوش مصنوعی از دختر کاپشن صورتی را میدیدیم، شاید کسی فکرش را نمیکرد که ریحانه کوچولو انقدر بامزه و شیرین بوده باشد
محمدامین برادر بزرگتر ریحانه، موقع شهادت کلاس دوم ابتدایی بود. تصاویر او را موقع بازی فوتبال مشاهده میکنید.
آقا پیمان پیش از این گفته بود شبها خوابش نمیبرد. عکسها و فیلمهای ریحانه و محمدامین را میبیند. شاید فیلم خواب شیرین ریحانه روی تاب کوچکش آتش قلبش را چند برابر کرده باشد.
در ادامه تصویر محمدامین و ریحانه را میبینید که کنار همدیگر خوابیدهاند.
سن ریحانه آنقدر کم است که گمان میشود چند ماهی بیشتر نیست که راه رفتن یاد گرفته است. فیلم قدمهای کودکانه او را میتوانید مشاهده کنید.
آقا پیمان میگوید: «اگر غیر از شهادت، اتفاق دیگری برای آنها میافتاد، قطعاً نمیتوانستم کنار بیایم. یعنی اگر بچه من در تصادف یا هر حادثه دیگری فوت میکرد، طاقت نمیآوردم. شک نکنید باعث و بانیاش را خودم میکشتم. اما حالا خوب میدانم کجا هستند؛ میدانم حاج قاسم که سالها در زندگی خود عموی فرزندان شهدا بود، حالا کنار فرزندان من است.»