به گزارش حلقه وصل: جعفر علیاننژادی در یادداشتی نوشت: تقریباً در تمام صورتبندیهای بشر از مفهوم اتوپیای زمینی، مسأله آدمی «نرسیدن» یا عدم توانایی در دستیابی به آن است. آرمانشهر یا اتوپیا چیزی لازمان و لامکان (ناکجاآباد) فرض شده که هیچگاه انسان در وضع کنونی و زمان حال خود به آن دست نمییابد.
در واقع اتوپیا به نوعی امکان خیالی تشبیه شده که بشر بیدلیل یا بادلیل باید در فکر رسیدن یا دستیابی به آن باشد. با این نوع خیالبافی، نگاه انسان به وضع کنونی یا زمان حال، چیزی از نوع «نههنوز» است. یعنی «هنوز»، آنچیزی که آدمی میخواهد، محقق نشده و او باید بخاطر یکخیال دستنیافتنی، نسبت به حال و روز فعلیاش بدبین و در رنج و عذاب وجدان باشد.
در مقابل فکر میکنم، علی رغم این صورتبندی به ظاهر فریبنده و جذاب، تجربه آرمانشهر زمینی همواره برای انسان ممکن است. یعنی او میتواند همزمان و هم مکان همان چیزی باشد که فکر میکرده لازمان و لامکان است و همین تجربه است که برای او امکان دستیابی به آرمانشهر را واقعی و ممکن میکند.
تجربه «زیارت» یکی از همین امکانهای واقعاً موجود تجربه آرمانشهر است. یعنی یک امکان در دسترس که چیزی از نوع «نههنوز» نیست. به بیان دیگر حالت یا موقعیتی است که به انسان حس رسیدن و دستیابی کامل میدهد. انسان را در آن موقعیت راضی میکند.
حرم همان آرمانشهر زمینی است که انسان میتواند با آن همزمان و هممکان شود. یک بهشت قابل در دسترس. یک آشناآباد همیشه موجود. تجربه زیارت در این فضا، به رضایت میانجامد. نه فقط رضایت باطن، که رضایت ظاهر هم حاصل میکند. تجربه زیارت شوقآفرین است. ثمره زیارت، رضایت است.
دنیای بیحرم تحمل ناپذیر است، نارضایتی ایجاد میکند. بشر را به وادی تخیل و فانتزی سوق میدهد، برای او آرمانشهر خیالی میسازد، ناکجاآبادی دستنیافتنی. انسان در دنیای بیحرم رضایت ندارد، بلکه به مدد فانتزی و خیال، تنها اقناع میشود. اقناع هیچگاه جایگزین رضایت نمیشود. انسان بیحرم را باید قانع کرد. اما انسان باحرم خود به رضایت میرسد.
انسان با حرم هیچگاه از یکبار زیارت قانع نمیشود چون حس رضایت با دوری از حرم کاهش مییابد. زیارت شوقآفرین است، مومن هم مشتاق تکرار زیارت. انسان مومن میل به تداوم رضایت دارد، بنابراین هم باید به حرم برگردد هم زندگیاش در مسیر حرم باشد. اربعین هم سفر بازگشت به حرم است، هم تجربه زندگی در مسیر حرم.