«نامزد گلوله‌ها» اثری که حاج قاسم را از قنات ملک تا بغداد روایت می‌کند

به گزارش حلقه وصل:  اولین نکته‌ای که در مورد کتاب «نامزد گلوله‌ها» به چشم می‌آید زیبایی فیزیکی و بصری آن و کیفیت چاپ کتاب است. انتشارات خط‌ مقدم انرژی بالایی صرف انتشار این کار کرده است.

در نامزد گلوله‌ها در قالب سفری کوتاه از یک صبح در قنات‌ملک تا نیمه‌شبی سرد در فرودگاه بغداد، ما با زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی آشنا خواهیم شد. 

کتاب با اشاره آغاز می‌شود که مقدمه کتاب است و بابی به مقصود و منظور این نوشتار. به مانند نقشه راهنمایی در این سفر. اشاره دل‌نوشته‌ای است که از چرایی این اثر می‌گوید و البته از نام کتاب و از اندازه سفر. در نوشتن اشاره شاهد تکنیک و تجربه بالای نویسنده در خلق صورتی ادبی و فنی هستیم. در اشاره به نام اثر بازمی‌گردیم و متوجه می‌شویم عبارت «نامزد گلوله‌ها» را خود سردار شهیدمان مطرح کرده‌اند وقتی به ایشان پیشنهاد نامزدی انتخابات ریاست جمهوری داده‌شده و جواب داده‌اند: «من نامزد گلوله‌ها هستم» تا به ما بگویند خدمت در لباس سربازی برای مردم را بر خدمت در پست و مقام ترجیح می‌دهند.

در «اشاره» داریم که این کتاب ـ نامزد گلوله‌ها ـ را درباره شما برای جوان‌ها نوشتم. این کتاب قادر است هر دو مخاطب نوجوان و جوان را به درستی پوشش دهد و چه بسا مطمع نظر مخاطب بزرگسال هم باشد.   

نویسنده در همان آغاز کتاب، نقشه استان کرمان و شهرستان رابر را که شهری کوچک از این استان است، آورده و خواننده و همسفران خودش را با روستای زادگاه شهید عزیزمان آشنا کرده و با خانه‌ای که شهید سلیمانی در آن زاده شده، قنات ملک.

صفحه ۱۸ کتاب فصلی از سفر ماست که با سرباز وطن روبرو می‌شویم. به باوری می‌شود گفت زندگی قاسم سلیمانی از اینجا آغاز می‌شود، فصلی بلند از زاده شدن به عنوان سرباز وطن تا شهادت به عنوان سردار دلها.

از اینجا تا انتها دیگر درگیر دوران حضور ایشان در جبهه‌ها می‌شویم، دورانی از ترکش‌ها و مجروحیت‌ها، و یک سئوال که چگونه کسی می‌تواند همه عمر سرباز این مردم باشد و لحظه‌ای جانش در امنیت نباشد؟

نکته قابل تأمل زندگی شهید و آنچه سرنوشت و شرح حال‌شان را برای مخاطب برجسته می‌سازد دقیقاً همین است. باورکردنی نیست انسانی بتواند این اندازه در خدمت مردم و سرزمین خود باشد به طوری که کوچک‌ترین امن و آسایشی بر خود نبیند.

کتاب آقای سرهنگی به نظر تصویر درستی از زندگی سردار ارائه کرده، سهم بیشتر اثر به مجاهدت‌ها و شجاعت‌ها و جانفشانی‌های ایشان اختصاص یافته که البته در حقیقت زندگی قاسم سلیمانی نیز جز این نبوده‌ است.  

در گام‌های بعدی سفر، با شهامت‌ها و درایت‌های سردار آشنا می‌شویم. تبدیل شدن از سرباز امام و ایران به فرمانده سپاه قدس حاصل شجاعت‌هایی است که در سخت‌ترین لحظات درگیری‌ها و عملیات‌ها از ایشان می‌بینیم. از درایت‌های شهید سلیمانی نحوه سامان‌دهی و مدیریت نیروهایش است و توان او در حفظ خطوطی که مسئولیتش به وی واگذار شده بوده.

نقطه روشن فصل مشترک دوران پایان جنگ با عراق و شکل‌گیری جبهه دیگری در داخل و بعد با داعش است. در این قسمت، نویسنده از خستگی‌ناپذیری سردار و نیروهایش می‌گوید و آغاز مبارزاتی دیگر برای امنیت مردم و کشور. بقیه کتاب اختصاص به توان سردار در ایجاد امنیت در مرزهای شرقی دارد و بعد در ساماندهی، فرماندهی نیروها و حضور در جبهه نبرد با داعش در بیرون مرزها. در اینجا با فرماندهی مواجه می‌شویم که به تنهایی قادر است مردم سرزمین‌های مختلف را همگام و همراه سازد، دشمن را عقب براند و همین قابلیت اوست که قدرت‌های بزرگ را به فکر حذفش وامی‌دارد.

بدون سلیمانی، دشمن موفق‌تر خواهد بود. اینگونه است که فصل آخر زندگی سردار با دانه‌های داغ انار رقم می‌خورد. پایان‌بندی اثر خیلی احساسی و زیبا و در عین حال ادبی رقم خورده. شهادت ایشان از لحظات احساسی این کتاب است که بر دل مخاطب می‌تواند بنشیند.

راوی به واقع به مانند یک راهنمای سفر، ما را در طول مسیر پیش می‌برد و برای‌مان توضیحات لازم را می‌دهد. حجم اثر و توضیحات خسته کننده نیستند و لذت سفر را از همسفران نمی‌گیرند.

این کتاب یک اثر مصور است که تصاویر متعددی در اندازه‌های کوچک و بزرگ را در خود می‌بیند. تصاویر ضمن داشتن جذابیت بصری، تنوع ایجاد کرده و مخاطب را از خستگی خوانش بیرون می‌آورند.

کتاب «نامزد گلوله‌ها» که از سوی انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده در حجمی به اندازه ۱۰۷ صفحه توانسته برای مخاطبین خودش دریچه‌ای به سمت آشنایی با سردارشهیدقاسم‌ سلیمانی بگشاید.

خواندن این کتاب، سفری است که می‌تواند ما را به سمت یک الگوی شخصیتی ایده‌آل سوق دهد، الگویی که همواره نوجوانان و جوانان به جستجوی آن بوده و صفحات تاریخ را بارها و بسیارها از برای آن ورق زده‌اند.

یادداشتی که درباره کتاب «نامزد گلوله‌ها» جدیدترین اثر مرتضی سرهنگی خواندیم نوشته‌ای از احسان عباسلو نویسنده و منتقد کشورمان بود. این کتاب در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب به همت انتشارات خط مقدم روانه بازار نشر شد و در روزهای پایانی نیز توقیف شد که حواشی بسیاری را در پی داشت.