حلقه وصل: درست در شباهنگامی که ساعاتی بعد از آن، زلزلهی مهیب در سوریه و ترکیه رخ داد(5 فوریه) در تالار «کیپتو دات کام آرنا» در لس انجلس، شیطانیترین مراسم تاریخ جوایز گِرمی(معروف به اسکار موسیقی) رقم خورده بود. مراسمی که حامی مالی اصلی آن، بزرگترین تولیدکننده ی واکسن کووید 19 در دنیا، یعنی «فایزر» بود!
در حالی که در جوایز گرمی 2023 «ستارگان» مشهور موسیقی از قبیل بیانسه، جی زی، هری استایلز و لیزو حضور داشتند، ستاره اصلی نمایش «سم اسمیت» بود و مناسکی(ریچوآل) که او در طول مراسم اجرا کرد، به محور کل برنامه تبدیل شد.
گفته می شود که جوایز گرمی «بالاترین افتخار صنعت موسیقی» و جوایز گرمی «بزرگترین شب موسیقی» است. با این اوصاف، گرمی 2023 حول یک آیین کاملاً شیطانی متمرکز شده بود. نکته اما اینجاست، که این محوریت مناسک شیطانی در مراسم گرمی، در واقع نمادی از محوریت شیطان(ابلیس/لوسیفر) در کل صنعت موسیقی هالیوود است.
رسانههای جریان اصلی تا پیش از این اصرار داشتند کسانی را که دربارهی وجوه شیطانی این نوع مراسم حرف می زنند، درگیر هراس شیطانی(satanic panic) بخوانند و آن را نوعی «جوّ زدگی» تصویر کنند. اما اکنون، بعد از مشاهدهی آنچه در شب جوایز گرمی 2023 گذشت، معلوم شد که اربابان سایهها در صنعت سرگرمی، دیگر تاب مستور کردن اعتقادات حقیقی خود را ندارند.
چنان که پیشترها در خود آمریکا، بسیاری از نویسندگان و پژوهندگان نسبتا آزاده و مستقل، شرح دادهاند، مراسم اعطای جوایز مدرن(سینما، موسیقی، ورزش، لاتاری، شرطبندی، مد و...)، در واقع دستور کارهایی هستند که در آنها از تعداد محدودی بازیگر برای اجرای یک روایت خاص استفاده میشود. امسال، «ستاره» نمایش گرمی 2023 قطعا سم اسمیت بود. در سرتاسر نمایش، سم اسمیت یک مناسک(ریچوآل) اجرا کرد که قطعا مورد علاقهی نخبگان رازآمیز ادارهکنندهی هالیوود است: دستور کار مغشوشسازی جنسیت، آمیخته با شیطانپرستی آشکار.
سپس بازیگران دیگری مانند بیانسه، جی زی، هری استایلز و لیزو نقش خود را در روایت کلی بازی کردند. در اینجا نگاهی اجمالی به گرمی 2023 می اندازیم.
مناسک آیینی انجامشده با محوریت سم اسمیت، زمان بندی دقیقی داشت. حدود ده روز قبل از شب گِرمی، انتشار موزیکویدیوی او با عنوان «من واسه دوست پیدا کردن نیومدم»، به دلیل محتوای جنسی صریح آن که شامل رقصندگان تراجنسیتی(ترنس) بود، جنجال به پا کرد. سپس انبوهی از مقالات رسانههای جمعی از اسمیت دفاع کردند و منتقدان او را ضدهمجنسگرا، ضدتراجنسیتی و حتی چاقهراس(fatphobic)نامیدند (چون اوآشکارا نسبت به قبل اضافهوزن پیدا کرده است).
با این توجهات رسانهای کاملاً به موقع و برنامهریزیشده، صحنه برای مناسک اسمیت در شب جوایز گِرَمی، حتی قبل از شروع آن، مهیا شده بود.
قبلا در گزارشها و تحلیلهایی در مورد جوایز MTV در سال 2009، این نکته مورد تاکید قرار گرفت که «قرمز»، رنگ قربانی در آیینهای سرّی است و این کد رنگ در سراسر صنعت موسیقی استفاده میشود. هیچ چیز تغییر نکرده است. در واقع، این بار فقط آشکارتر شده است. لباس قرمز بسیار تند و حتی زنندهی اسمیت نشان می داد که او یک «برگزیده» برای شرکت در یکی از مناسک بزرگ نخبگان(الیت) سرّی است.
در این مراسم، اسمیت و کیم پتراس به سرعت برای آهنگ «شریر» یا Unholy جایزه گرفتند.
پتراس هنگام دریافت این جایزه اعلام کرد که اولین زن تراجنسیتی است که برنده جایزه گرمی شده است. این باید اتفاق می افتاد. دستور کار «اغتشاش جنسیتی» باید در رسانه های جمعی پیش برود.
کد عجیب و بسیار مهم دیگری در اظهارت پتراس بود. پتراس به دوستی به نام سوفی اشاره کرد که دو سال پیش درگذشت. اشاره او به سوفی زئون، هنرمند تراجنسیتی است که دو سال پیش در شرایط عجیبی درگذشت (سُر خوردن و سقوط از بالکن). با توجه به بافت مناسکی آن شب و لباسهای قرمز غالب(نماد قربانی خون در محافل غیبی) این ذکر از دوست مرده، عجیب بود. به یاد دارید زمانی که «کانیه وست» اعتراف کرد که افراد نزدیک به افراد مشهور، به عنوان قربانی می میرند تا به آن افراد مشهور اجازه دهند به سطح بالاتری در صنعت برسند.
همانطور که از سالها قبل، منتقدان و تحلیلگران فاش کردند، «مدونا»، کشیش یا «ساحرهی» بزرگ صنعت موسیقی است. این واقعیت که او اجرای آهنگ «َشریر» سام اسمیت را اعلام و معرفی کرد، نشاندهنده این بود که برخی از حامیان صنعت سرگرمی در شُرف از بین رفتن بودند و از همین رو، این مناسک انجام گرفت تا اصطلاحا فدیهای برای بقای آنان باشد.
در مراسم دیدیدم که همانطور که آتش در پس زمینه می سوزد (که تجلی دوزخ بود)، اسمیت کلاه بلندی با شاخ شیطان بر سر می گذارد. این رسما ادای احترام به شیطان در پربینندهترین برنامه پخش زنده در آمریکا بود.
پتراس در طول اجرای این آهنگ، درون یک قفس بود. علیرغم این که او به عنوان اولین «زن تراجنسیتی» برنده جایزه گرمی شناخته شد، اما حضور او در قفس، یک وجه سمبلیک آشکار از وضعیت واقعی پتراس در صنعت سرگرمی است: بَرده ای که برای پیشبرد یک روایت شیطانی به کار گرفته می شود.
همانطور که می بینید، سم اسمیت، کیم پتراس و آهنگ «شریر»، ستاره های این برنامه بودند. ستارههای دیگری هم بودند و همه نقشهای خود را در پیشبرد برنامهها ایفا کردند.
یکی از بخشهای عجیب گرمی «هواداران» بود که در آن برخی از افراد معمولی درباره اینکه چه کسی باید جایزه بهترین آلبوم سال را دریافت کند، بحث میکردند. در حالی که انتظار می رفت این افراد جملاتی مانند این هنرمند صدای عالی دارد یا من عاشق اوج و فرود آکورد در این آهنگ بودم بگویند، هیچ یک از بحثهای آنان اصلا دربارهی موسیقی نبود. همه چیز درباره این بود که این هنرمندان چندتا از خانههای چک لیست با اهداف خاص گردانندگان را در این مراسم تیک زدند.
به عنوان مثال، طرفداری که از Bad Bunny حمایت می کرد، گفت:
او زنانهپوشی میکند، رقصندگان همراه خود را از هر جنسیتی میبوسد و ماچیسم(هیبت مردانه) را از بین میبرد. برای من به عنوان یک زن لاتینی دگرباش، این بسیار مهم است، زیرا او باب بعضی حرفها را باز می کند و عادیسازی انجام می دهد.
بعد زن دیگری می گوید که «هری استایلز» هم همین کار را می کند.
سپس، طرفدار «لیزو» درباره «تصویر بدن» صحبت کرد (لیزو چاق است) و طرفدار «برندی کارلیل» درباره LGBTQ+ بودن او صحبت کرد. به طور خلاصه، این بخش کاملاً وضعیت غمانگیز صنعت موسیقی امروز را منعکس می کرد. یعنی موضوع ابدا در مورد استعداد یا نوآوری نیست، بلکه در مورد این است که دستور کار شیطانی الیت سرّی تا چه حد پیش رفته است.
دو بازیگر اصلی دیگر در مراسم گرمی، «بیانسه» و «جِی زی» بودند. و همانطور که انتظار می رفت با آنها به عنوان «زوج سلطنتی صنعت موسیقی» رفتار می شد. هر بار که اسم بیانسه می آمد، تماشاگران انگار عقل خود را از دست می دادند و نزدیک بود از هوش بروند. گویی در حضور یک «الهه» هستند که نمی توانند افتخار دیدارش را باور کنند! اینها برونداد مغزشویی سنگین تبلیغاتی و القایی هالیوود حول «ستارگان» سینما و موسیقی، به طور خاص روی نسلهای نوجوان و جوان است.
پس از حضور بسیار پرزرق و برق بیانسه و ابراز احساسات دیوانهوار و جنونآمیز حاضران نسبت به او و اجرای او(که طبق انتظار کاملا نمادین و شیطانی بود)، مراسم گرمی در یک موضوع نمادین با آهنگ «کار خدا بود» یا GOD DID به پایان رسید که برجستهترین اجراگر آن جی زی(همسر بیانسه) بود.
این آهنگ با اجرای «دی جی خالد» شروع می شود که می گوید هیچ کس به آنها ایمان نداشت، اما خدا باور کرد. با توجه به حجم و گسترهی عظیم تجلیات شیطانپرستی در مراسم آن شب، این مفهوم و اشاره به خدا، ظاهرا یک تغییر فاز جالبتوجه به حساب می آمد. در حالی که بخشهایی از آهنگ که توسط ریک راس و لیل وین اجرا شد، تا حدی از همین مفهوم(شکر خدا بابت موفقیت بزرگ در صنعت موسیقی) پیروی می کردند، اما در آن بخشهایی که «جی زی» می خواند، کل این مفهوم واژگون می شد و دوباره طنین شیطانی می گرفت.
اشعار جی زی در این اجرا، کاملاً با موضوع کلی جایزه گرمی مطابقت دارد. در واقع، جی زی در سراسر اجرای خود نمی گوید کار خدا بود، بلکه می گوید کار «هو «بود. و این بسیار نمادین است.
«هو» (Hov) نام مستعار Jay-Z است. در سنت یهودی-مسیحی اینگونه تفسیر می شود که «هو» مخفف Jayhova است و Jayhova اشاره ای به یهوه است که نام خاص خدا در عهد عتیق است. در تفاسیر اسلامی و به ویژه در عرفان اسلامی، «هو» از آنجا که ضمیر است، یکی از مقدسترین نامها برای اشاره به الله تعالی است، چنان که در قرآن کریم می خوانیم «هو الله الذی لا اله الّا هو». در آیینها و اعتقادات گروههای لوسیفری یا پرستندگان ابلیس، وهن مقدسات و عناصر الهی و به سخره گرفتن آنها، بسیار رایج است و از راههای تقرب جستن به شیطان محسوب می شود، چنان که «صلیب وارونه» یا هتک حرمت نام و شخصیت حضرت مریم عذرا(س) از نشانههای مشهور این کفریات در میان شیطانپرستان غربی است. اصولا این که جادوگر بزرگ صنعت موسیقی، یعنی «مدونا»، همین لقب خود را در تشبهجویی کفرآمیز به حضرت مریم(مدونا لقب آن حضرت در زبان لاتین است) انتخاب کرده، نشان دیگری از این حقیقت است.
در واقع، جیزی، ابرستارهی رپ، که از مهرههای اصلی گردانندگان جهانی در صنعت سرگرمی است، طبق اعتقادات لوسیفری، دعوی خدایی دارد و بر اساس متن شعر، خود را همچون عیسی(ع) صاحب معجزه می داند:
این ها ترانه نیستند، این سرودهای روحانی هستند، چون «من او هستم»
این عبارت مزمور 151 است، این عهد جدید است
کتاب هو
عیسی آب را به شراب تبدیل کرد، برای هو، مایهاش فقط یک اجاق گاز بود.
او از اصطلاح معروف کتاب مقدس، یعنی «من هستم/هستم آن که هستم» (اهیه اشر اهیه)، جملهای که تجلی خداوند بر حضرت موسی در وادی طوی بیان کرد، استفاده می کند. او سپس می گوید این مزمور 151 است، در حالی که عدد مزامیر 150 است و او بلافاصله از «کتاب هو» حرف می زند، یعنی نعوذ بالله، او خود آورندهی مزموری جدید و «عهد جدید» دیگری است. در جملهی آخر، او با طعنهی کافرانه به معجزهی عیسی(ع)، به کنایه، معجزهی خود را عمل آوردن «کراک» (روانگردان متامفتامین) روی اجاق گاز معرفی می کند.
به طور خلاصه، در آهنگی که قرار است درباره ستایش خدا باشد، جی زی کاملاً معنای آن را تغییر میدهد تا معنایی عمیقاً لوسیفری به آن بدهد، جایی که او از طریق ابزار خودش به خدا تبدیل میشود. در واقع، این یک حسن ختام برای این جشن شیطانی به نام گرمی بود.
در طول سالها، بارها دربارهی دو برنامه یا دو دستورکار مهم جریان قدرتمند و مخفی جهانی افشاگری شده است: مغشوش کردن هویت جنسی و عادیسازی شیطانپرستی. اما بسیاری از مردم نمی بینند و این نوع افشاگریها را برچسب «توهم» یا «تئوری توطئه» می زنند. در «بزرگترین شب موسیقی»، ما شاهد دستهای از مردان بودهایم که لباس زنانه پوشیدند، شاخ شیطان بر سر و تن کردند و در حالی که آتش همه جا را میسوزاند، مراسم شیطانی تمامعیاری را انجام میدادند. چگونه می توانند آشکارتر از این سخن بگویند؟
هیچ کدام از اینها جدید یا تصادفی نیست. سال به سال، مضامین و نمادها سرسختانه تکرار و به طور فزاینده ای برای همه آشکار می شوند. همیشه یک عنصر شیطانی در صنعت موسیقی وجود داشته است، اما اخیرا، شاهد ورود این عنصر به فاز و سطحی بسیار بالاتر، و البته عیانتر هستیم.
البته بدیهی است که هیچ کدام از اینها طبیعی نیست. رویدادهای گِرَمی همگی برای خلق یک «روایت» خاص نوشته شده بودند. آهنگ Unholy با یک خواننده تراجنسیتی باید برنده جایزه گرمی می شد، چون خواست گروه مخفی این بود و اجرای جی زی و دوستان هم باید کفرامیز و شیطانی می بود. آن اجراها باید جنجالهایی ایجاد میکرد تا با پوشش رسانهای گسترده، در ذهنیت عمومی تثبیت شود. صنعت سرگرمی در جهان تا مغز استخوان، بیمار شده است./مشرق