حلقه وصل: تلویزیون این شبها سریالی را روی آنتن میبرد که پخش خود را در ایام سالگرد شهید سلیمانی آغاز کرد. قصه اعزام 8 شهید مدافع حرمِ مشهدی که شبکه دو از قالبِ داکیودرام برای ساخت آن بهره برد. قالبی که کمتر در تلویزیون و سینما استفاده میشود اما به نظر میرسد ساختِ مبتنی بر حقیقت و واقعیت همیشه میتواند برای مخاطبین جذاب باشد.
شاید برای بسیاری جالب باشد که «درام مستند» چیست و چه خصوصیاتی دارد؟ و این که در درام مستند اصالت با درام است یا واقعیت؟ «درام مستند» ژانری است که در آن موضوعات واقعی به شیوه نمایشی بازسازی میشوند. در این پژوهش با استفاده از اسناد و مصاحبه شرحی از چیستی و ویژگیهای این ژانر ارائه میکنیم.
در شبکه دو چهار قسمت با همین قالب داکیودرام روی آنتن رفته، شبِ گذشته مخاطبان شاهدِ داستان اعزام شهید حسن قاسمیدانا بود. همان شهید مدافع حرمی که خودش را یک مهاجر افغان ساکن ایران، معرفی کرد و اسم مستعارش را حسن قاسمپور گذاشت. او 25 فروردینماه سال 1393 راهی سرزمین شام شد و 22 روز آنجا بود.
در آخرین عملیات چون هشت نفر بودند، رو به فرمانده عملیات کرد و گفت: اشکالی ندارد چون هشت نفر هستیم اسم عملیات به نام آقا علی بن موسی الرضا (ع) باشد؟ فرمانده بیدرنگ قبول کرد. اما نمیدانست که قرعه شهید شدن به نفر هشتم خواهد رسید که از قضا مشهدی است.او وقتی در برابر داعش و نیروهای تکفیری قرار میگرفت، رجز میخواند که ما فرزندان علی و زهراییم. رسمی که بعد از شهادتش ادامه پیدا کرد و همرزمانش در هنگام حمله میخواندند: «أنا شیعة علی ابن ابیطالب».
قرار است در قسمت ششم، داستان یک بچه زرنگ دیگر، شهید محمد جاودانی روایت شود. ماجرای اعزام این شهید با بازی زهرا سزاوار مادر شهید در حالی روانه آنتن میشود که از مادر شهید جاودانی نقل است: محمد علاقه زیادی به لشکر فاطمیون داشت به همین دلیل حتی زمانی که بهطور رسمی و قانونی و با حمایت سپاه برای مبارزه با داعش به سوریه رفت به انتخاب خودش به لشکر فاطمیون پیوسته بود.شهید جاودانی بالاخره مزد اخلاص و جهاد خود را در عصر تاسوعا و شب عاشورای سال 1396 گرفت و بر اثر اصابت موشک در منطقه دیرالزور به یاران شهیدش پیوست و جاودانه شد.
در شبهای گذشته به داستان زندگی و شهادتِ مصطفی عارفی، مرتضی عطایی، حسین محرابی، علی اکبر زوار، حسن قاسمی دانا پرداخته شد و دو قسمت دیگر هم داستان زندگی شهیدان بختی و شهید محمدرضا سنجرانی روایت میشود. سریالی که در لوکیشنهای واقعی با افراد کاملاً واقعی ساخته شده است. مادری که نقش خودش را در داستان پسرش شهید حسن قاسمیدانا بازی میکند و یا امشب که شاهدِ نقشآفرینی مادر شهید دیگری خواهیم بود. 4 برادر شهیدی که در نقش برادر خودشان در این مجموعه تلویزیونی هنرنمایی کردند؛ این اتفاقات در نوعِ خودش جالب و منحصر به فرد است.
نکته جالب توجه در همین ایفای نقش برادران چهار شهید که نقش شهدا را بازی میکنند و مادر دو شهید که در نقش خودشان ایفای نقش کردهاند. تمامی لوکیشن های این هشت قسمت هم منزل واقعی پدر و مادر شهداست. از این جهت این مجموعه مستند داستانی یا داکیودرام ویژگیهایی دارد که تاکنون نظیرش ساخته نشده است؛ مثل این که بازیگران تا حد امکان واقعیاند و خانوادههای شهدا در نقش شهدا بازی کردند.
همین نکات است که باعث میشود مخاطب این داستانها را راحتتر باور کند و اصطلاحاً راهی برای رسیدن به همذاتپنداری مخاطب است.
تلویزیون به این دست سریالها نیاز دارد؛ همانگونه که چندی پیش معاون فرهنگی بنیاد شهید در گفتوگویی به خبرنگار تسنیم گفت ساخت قهرمانان شهید هر استان در دستور کار است، باید به این نکته توجه جدّی داشت که اگر این قهرمانان را معرفی نکنیم کودک و نوجوان ما به سراغ قهرمانان پوشالی خواهند رفت. همانگونه که این فرهنگ غلط از طریق انیمیشنها و فیلمهای غربیها همراه با پیوست تحریفآمیز تاریخ معاصرمان خصوصاً دفاعمقدس و ارزشهای آن وارد شده و باید این دست کارها به عنوان برنامه ویژه شبکههای سیما باشد.
البته سریال «بچه زرنگ» را میتوان از زاویهای دیگر به حاج قاسم سلیمانی هم منتسب کرد. چرا که او در بخشی از سخنان خود در ایام شهادت شهید مصطفی صدرزاده با این مضمون گفتند که عدهای از ایرانیان که گذرنامه افغانستانی گرفتند تا به عنوان مدافع حرم در جبهه جنگ حاضر شوند، خیلی زرنگ بودند. بچه زرنگ این افراد هستند. زرنگ آن کسی نیست که مال اندوزی میکند.
آنطور که دستاندرکارانِ این سریال هم گفتهاند «بچه زرنگ» برگرفته از صوت حاج قاسم است. با جست وجو در فضای مجازی میتوان به صدای ایشان که این حرف را زدند دست پیدا کرد. در تیتراژ ابتدایی این مجموعه هم از همین صدا استفاده شده که در آن حاج قاسم دقیق توضیح میدهند به نظر ایشان «بچه زرنگ» چه کسی است.
«...می دونید که صدای سیدابراهیم خیلی مردونه بود. من از پشت بی سیم سیدابراهیم رو نمی شناختم. گفتم این کیه؟ این جوان تهرونی از کجا اومده و توی فاطمیون جا گرفته؟ چون راه نمیدادیم این جوان بیاید. رفت مشهد و در قالب فاطمیون، به اسم افغانستانی، ثبتنام کرد و خودشو رسوند اینجا. زرنگ به این میگن. به ما، امثال ما و کسان دیگه نمیگن. زرنگ اونی نیست که دنبال مال جمع کردن وگول زدن مردمه. زرنگ و با ذکاوت کسی است که این فرصتها رو این طوری به دست میاره و بالاترین بهره رو ازش میگیره. به این میگن زرنگ. به این می گن آدم باذکاوت. ان ا...یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص. خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند گویی بنیانی آهنیناند! خداوند کسی که در راهش جهاد می کنه رو دوست داره. اگه کسی خدا رو دوست داشته باشه، محبتش، عشقش و عاطفهاش رو در دلها پراکنده میکنه. امثال سیدابراهیم توی خیابونای تهران زیاده. اون چیزی که سیدابراهیم رو عزیز کرد و به این نقطه رسوند، این راهه.»
به نظر میرسد این نوع سریالها باید بخشهای طولانیتر و داستانهای بیشتری داشته باشند تا بتوانند حضورشان بیشتر جا بیفتد و از طرفی، سازندگان بیشتر مخاطبان را در جریانِ داستانهای واقعی و تأثیرگذار شهدا قرار بدهند. سبک و زندگی و زمانهای که مورد نیاز خانوادههای ایرانی خصوصاً کودکان و نوجوانانی است که قهرمانانشان را از داستانهای پوشالیِ غربیها دنبال میکنند. خیلی از اتفاقاتی که همچون ماجرای «بچه زرنگها» جذاب و دیدنی است.
گفتنی است محوریت داستان این سریال درباره 8 تن از مدافعان حرم شهر مشهد است که با روشی متفاوت به مناطق عملیاتی سوریه و عراق اعزام و در نهایت به شهادت رسیدند. سریال «بچه زرنگ» به تهیهکنندگی ابوالفضل حاجتمند شنبه تا چهارشنبه 21:15 از شبکه دو سیما روانه آنتن میشود و بازپخش آن ساعت 1:30 بامداد، 10:00 و 16:15 روز بعد خواهد بود./تسنیم