به گزارش حلقه وصل، شب بیستم اسفند سال ۹۹ بود که مرد ۵۸ ساله وارد خیابان امامیه ۱۳ شد. او نگاهی به اطرافش انداخت و سپس به آرامی از روی دیوار همسایه به پشت بام منزل ویلایی رفت که «زن پدرش» در آن زندگی می کرد.
و به درون حیاط پرید و سپس پاورچین پاورچین به داخل زیرزمین رفت که به صورت انباری استفاده می شد. «جواد» مقداری موادمخدر صنعتی از جیبش بیرون آورد و مشغول استعمال شد. او سال ها قبل به جرم حمل موادمخدر به حبس ابد محکوم شده بود اما در سال ۹۷ بعد از تحمل ۱۲ سال زندان عفو شد و از زندان بیرون آمد ولی باز هم به سراغ موادمخدر صنعتی رفت و روزگار سیاه خود را باز هم روی تکرار گذاشت.
حالا دیگر چیزی نداشت و همسرش نیز طلاق گرفته بود. «جواد» با زنی که او را «مادر» صدا می زد در گلبهار به زندگی ادامه داد ولی مخارج اعتیادش روز به روز بالا می رفت تا جایی که به جمع آوری ضایعات پرداخت. او روزهای تلخی را پشت سر می گذاشت تا این که در آذر سال ۹۹ پدرش به دلیل ابتلا به کرونا از دنیا رفت و او به فکر فروش منزل ارثیه ای پدرش افتاد که اکنون نامادری اش در آن خانه زندگی می کرد. همین موضوع موجب بروز اختلافاتی بین ورثه شده بود و کار به شکایت کشید و... .
گزارش حاکی است، حالا «جواد» در حالی که همچنان موادمخدر مصرف می کرد و درون زیرزمین بیدارخوابی می کشید، به روزهای تلخ گذشته خود نیز می اندیشید تا این که هوا روشن شد.
هیچ صدایی از طبقه اول ساختمان نمی آمد و مرد ۵۸ ساله چشمانش را باز نگه داشته بود تا خوابش نبرد. صبح بود که بساطش را جمع کرد و به آرامی از زیر زمین خارج شد و به طبقه بالا رفت.
او از طریق پنجره رو به بالکن که یکی از میله های فلزی آن را خارج کرده بود وارد منزل «مهری» (نامادری) شد. در این هنگام «مهری» با ایجاد سروصدای «جواد» در حالی از خواب پرید که کنار بخاری منزل به خواب رفته بود.
مرد ۵۸ ساله بلافاصله دهان نامادری اش را با دستمال بست تا سروصدا نکند اما در میان همین درگیری بود که «جواد» تیغه چاقو را بر گردن «زن پدرش» فرود آورد و سپس پیکر خون آلود او را به داخل حمام منزل کشاند تا از شر جسد رها شود اما در این هنگام صدایی ظریف از بیرون منزل شنید که نام «مهری» را بر زبان می راند! «جواد» بلافاصله از داخل اتاق و در حالی که سعی می کرد صدایش را نازک کند، پاسخ داد: «من حمام هستم!» وقتی آن زن از محل رفت، «جواد» هم سراسیمه از منزل خارج شد و به گلبهار گریخت.
از سوی دیگر خواهر «مهری» هرچه با او تماس می گرفت کسی پاسخ تلفن را نمی داد. او که به شدت نگران شده بود، موضوع را به دیگر بستگانش اطلاع داد و بدین ترتیب دایی «مهری» برای اطلاع از وضعیت او، به منزل «مهری» آمد ولی اوضاع بسیار مشکوک بود چرا که کفش های «مهری» پشت در قرار داشت اما او در منزل را باز نمی کرد.
همسایه طبقه بالا نیز گفت: چند دقیقه قبل من او را از بیرون منزل صدا زدم ولی گفت که داخل حمام است! طولی نکشید که با تماس دایی «مهری» نیروهای امدادی و پلیسی از راه رسیدند و با گشودن در منزل، با صحنه وحشتناکی روبه رو شدند؛ «مهری» زن ۴۶ ساله به قتل رسیده بود و جسد او در حالی درون حمام منزل قرار داشت که دهانش نیز با پارچه ای بسته شده بود.
ساعتی بعد با حضور قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل وقوع قتل، ته سیگارهای تازه مصرف شده در زیرزمین منزل کشف شد و بدین ترتیب تحقیقات برای ردزنی قاتل فراری ادامه یافت.
از طرف دیگر بررسی های مقام قضایی نشان داد که اختلافاتی بین مرحوم و ورثه بر سر ارثیه پدری وجود دارد که همین سرنخ مهم، کارآگاهان را به گلبهار کشاند و بدین ترتیب «جواد» در حالی دستگیر شد که نوع سیگار مصرفی او با ته سیگارهای کشف شده در محل وقوع جنایت مطابقت داشت.
این مرد ۵۸ ساله که دیگر چاره ای جز اعتراف نداشت ابتدا تلاش کرد تا ماجرای جنایت را به دفاع از خود ارتباط دهد. او که پس از مدتی تحمل زندان، مقابل قاضی دکتر صادق صفری ایستاده بود، درباره حادثه آن شب گفت: وقتی صبح به طبقه بالا رفتم ابتدا به «مهری» گفتم: «ما به تو بدی نکردیم! چرا این کار را با ما می کنی؟ چرا خانه را تخلیه نمی کنی؟» او هم که ترسیده بود با چاقو به دست به من حمله ور شد و من هم از خودم دفاع کردم!
اما در ادامه اعترافاتش گفت: وقتی چاقو را به گردن نامادری ام زدم او روی زمین افتاد و در همان حال به من گفت: مرا راحت کن! نگذار بیشتر اذیت شوم! من هم پیکر او را به درون حمام بردم و از خانه خارج شدم!
پس از اعترافات مقرون به واقع متهم و بازسازی صحنه جنایت، تحقیقات قضایی تکمیل شد و بدین ترتیب با صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که به تایید نماینده دادستان مرکز خراسان رضوی رسیده بود، این پرونده جنایی به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد تا این مرد ۵۸ ساله پای میز عدالت بنشیند.