تاریخ انتشار: 05:05 - 11 اسفند 1400
کد خبر: 508078

گفت‌وشنود/ لحافو سوراخ نکن!

گفتم: یارو می‌گفت وقتی دیدم سربازان دشمن در حال پیشروی هستند گلوله‌هایم تمام شده بود، با سرنیزه به آنها حمله کردم. حالا نزن، کِی بزن...ولی یکدفعه از خواب پریدم! هیچی دیگه چند جای لحافم سوراخ شده بود!