به گزارش حلقه وصل، ساعت۱۹ شامگاه چهارشنبه ۲۸مهرماه امسال رهگذری در حال عبور از جاده کن در نزدیکی رستوران کوهستانی با جسد مرد جوانی روبه‌رو شد که کنار جاده خاکی افتاده‌بود. مرد رهگذر با دیدن جسد بلافاصله موضوع را به اداره پلیس خبر داد و لحظاتی بعد هم تیمی از مأموران کلانتری کن راهی محل شدند.
جسد مرد جوان که حدود ۳۵سال سن داشت در دو کیلومتری کلانتری اطراف جاده خاکی منتهی به رستورانی کشف شده‌بود که حکایت از آن داشت در محل دیگری به قتل رسیده و عامل یا عاملان قتل جسد را به آن مکان منتقل کرده‌اند تا ردی از خود به جای نگذارند. جسد متعلق به مرد ناشناسی بود که هیچ مدرک هویتی همراه نداشت و دستان او با بند کفش و چشمانش با پارچه ای بسته شده بود و دور گردنش نیز نخ رشته‌ای گره زده شده بود که نشان می‌داد بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن و خفگی به قتل رسیده‌است. با اعلام خبر قتل مرد ناشناس قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی و مأموران تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. نخستین معاینات تیم پزشکی در محل حادثه نشان داد از مرگ مرد ناشناس حدود ۱۲ تا ۱۸ساعت می‌گذرد و از سوی دیگر مأموران در تحقیقات میدانی از شاهدان و اهالی محل دریافتند که هیچ کسی مقتول را نمی‌شناسد.
راننده تاکسی اینترنتی
بنابراین همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی برای شناسایی و انجام آزمایش‌های لازم مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی پرونده افراد گمشده را بررسی کردند که مشخص شد اعضای خانواده‌ای یک روز قبل به اداره پلیس رفته‌اند و از گم شدن پسر جوانشان اعلام شکایت کرده‌اند. خانواده پسر گمشده اعلام کرده‌بودند که پسرشان فرهاد راننده تاکسی اینترنتی است که برای کار از خانه بیرون رفته و دیگر به خانه برنگشته‌است و تلفن همراهش هم خاموش است.
از آنجایی که جسد کشف شده با فرهاد شباهت زیادی داشت خانواده وی به پزشکی قانونی رفتند و جسد پسرشان را شناسایی کردند.
کشف خودرو مقتول
با به‌دست آمدن این اطلاعات مأموران پلیس احتمال دادند که مقتول هنگام مسافرکشی طعمه سارقان شده و سارقان پس از قتل وی خودروی‌پژو۴۰۵ او را سرقت کرده‌اند. کارآگاهان پلیس در ادامه لیست مسافرانی که وی در روز حادثه سوار کرده‌بود بررسی کردند که معلوم شد مقتول تعداد زیادی مسافر سوار کرده که ۱۰نفر از آنها مرد هستند و آخرین مسافران وی هم دو پسر جوان بوده‌اند.
همزمان با ادامه تحقیقات برای شناسایی آخرین مسافران مقتول به مأموران پلیس خبر رسید خودروی مقتول در شهرستان همدان در اختیار پسر جوانی بوده است که پس از تصادف خودرو را رها کرده و از محل گریخته است.
مأموران پلیس پس از کشف خودروی مقتول موفق شدند راننده آن را که پسر جوانی به نام کامیار است شناسایی کنند. بررسی‌ها نشان داد کامیار آخرین مسافری بوده است که خودروی مقتول را کرایه کرده و بعد سرقت و تصادف به شهرستان ایلام گریخته است.
دستگیری قاتل
در چنین شرایطی مأموران با گرفتن نیابت قضایی راهی ایلام شدند و خیلی زود کامیار را بازداشت کردند.
وی در نخستین بازجویی‌ها به قتل راننده تاکسی اینترنتی به قصد اخاذی و سرقت خودرواش با همدستی یکی از همشهریانش به نام ارشیا اعتراف کرد. متهم در ادعایی گفت: من اهل یکی از شهرهای غربی کشورم که مدتی قبل برای کار به تهران آمدم، اما کاری پیدا نکردم. از طرفی یکی از دوستانم به نام ارشیا در میدان تره‌بار یکی از خیابان‌های شمالی تهران کار می‌کرد که پیش او می‌رفتم. ما دو نفری روز حادثه تصمیم گرفتیم خودروی سواری سرقت کنیم و به همین خاطر آن روز ابتدا به عنوان مسافر سوار خودروی پژو۲۰۶ شدیم، اما راننده‌اش به رفتار ما مشکوک شد و موفق نشدیم تا اینکه ساعتی بعد تاکسی اینترنتی گرفتیم که راننده‌اش مرد جوانی بود. ما سوار خودرو شدیم و در میانه راه بند کفش به گردن راننده انداختیم و بعد هم او را به صندلی عقب کشاندیم و دست و پایش را بستیم. سپس پیکر نیمه جان او را در جاده کن رها کردیم، اما فکر نمی‌کردیم که او فوت کند. من با خودرو راهی شهرمان شدم که در مسیر شهر همدان تصادف کردم و خودرو را همانجا رها کردم و به شهر دیگری گریختم که در نهایت دستگیر شدم.
دستگیری متهم دوم
با اعتراف متهم، مأموران به سراغ ارشیا رفتند و وی را در محل کارش دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در تحقیقات پلیسی با انکار جرمش در ادعایی گفت: من دیپلم دارم و مجرد هستم که چند سال قبل برای کار به تهران آمدم. کامیار قبلاً در تهران همکار من بود، اما از خردادماه امسال او از من جدا شد و دیگر از آن روز او را ندیده‌ام. او با من اختلاف دارد و حتی تلفن مرا بلاک کرده‌بود که با او تماس هم نمی‌توانستم بگیرم و الان هم به دروغ گفته است که من روز حادثه همراه او بوده‌ام. چون من از روز ۲۷شهریور امسال در تره‌بار مشغول به کار هستم و شب‌ها هم همین جا می‌خوابم و حتی از محل کارم بیرون هم نمی‌روم مگر برای دقایقی که برای خرید به سوپر مارکت بروم. من در قتل راننده تاکسی اینترنتی دست نداشتم و روز حادثه هم همراه کامیار نبودم.
بدین ترتیب همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه ارشیا برای بازجویی‌های فنی در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت تا پس از انتقال کامیار از ایلام به تهران در مواجهه حضوری با وی راز این جنایت برملا شود.
منبع: روزنامه جوان
همخوانی کتاب مادر پروازی توسط بانوان
