به گزارش حلقه وصل؛ به همت مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی نشست تخصصی با موضوع بررسی محصولات فرهنگی و نقش الگونمایی آن برای کودک و نوجوان برگزار شد.
این نشست در فروشگاه کتابشهر نوجوان و با حضور اساتید مطرح دانشگاهی نادر جعفری، محمدمهدی ایزدخواه و همچنین محمد یقینی مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی برگزار شد که مهمانان به ارائه مطالب حول کالای فرهنگی و با تمرکز بر نوشتافزار به ایراد بحث پرداختند.
در ابتدای نشست محمد یقینی مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی با تاکید بر اینکه این نشست با نگاه چگونگی اثرگذاری محصولات فرهنگی بر روی کودک و نوجوان و الگوپنداری محتوای به کار برده شد بهصورت مجازی و حضوری با حفظ پروتکلهای بهداشتی تشکیل شده است، افزود: هدف ازاینگونه نشستها کارهای نمایشی و یا خود نفس برگزاری نشست نیست بلکه بهطور واقعی میخواهیم یک صحبت تخصصی و کاربردی برای مخاطبین اصلی یعنی والدین و مربیان پرورشی حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم.
وی ادامه داد: مجمع ایران نوشت در این چند سال خیلی سعی کرده این صحبتها را به گوش مسؤولین و مؤثرین جامعه در حوزه فرهنگ برساند ولی هنوز ابهامات و کاستیهایی حتی در فهم این موضوع وجود دارد و آنطور که شاید و باید اهمیت این موضوع محصولات فرهنگی و بالتبع آن نوشتافزار درک نشده است. البته فعالیتهای امیدبخشی در سالهای اخیر بیشتر در مجموعهها و تشکلهای مردمنهاد در حوزهی پوشاک، اسباببازی و نوشتافزار انجام شده که قابلتقدیر است.
نادر جعفری با ذکر این موضوع که همه ما یا پدر و مادر هستیم یا در آینده خواهیم بود و قطعاً به طور مستقیم درگیر تعامل با کودکان و نوجوانان هستیم، بیان داشت: این موضوع صرفاً یک موضوع حاکمیتی و یا حتی پژوهشی و علمی در راستای سیاستگذاری نیست و همه ما بهعنوان والدین و یا مربی و یا بر اساس روابط اجتماعی دیگر، درگیر موضوع محصولات فرهنگی کودک و نوجوان مثل همین نوشتافزار هستیم.
وی اضافه کرد: در یک جمله همه ما بهعنوان یک شهروند درگیر این موضوعات هستیم. این موضوعی را که آقای یقینی در مورد الگونمایی و الگودهی محصولات فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان عنوان کردند را به آن فکر کردهام و ابتدا میخواهم از یک نگاه بالاتر و از دیدگاه مدیریت فرهنگی به این موضوع بپردازم.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) افزود: فرهنگ را میتوان از این زاویه نگریست که هر ارزش نادیدنی و ناملموس را بخواهیم عرضه کنیم ناچاریم آن را از آن هسته ناملموس به روی یک پوسته ملموس بیاوریم. مثلاً همین نوشتافزار یک عینیت دادن به این فرهنگ است و با این دیدگاه، مدیریت فرهنگ، مدیریت باورها و افکار درون اذهان و دلها نیست بلکه با ابزار ملموس یعنی قابلدرک با حواس پنجگانه میتوان این باورها را انتقال داد و زمینه انتقال این باورها و ارزشها همان کارهای فرهنگی ملموس است پس وجه اصلی مدیریت فرهنگی بازارسازی برای همین محصولات است که بعضا رها شده است.
جعفری که از متخصصین حوزه مدیریت فرهنگی است نیز اظهار کرد: سالیان سال است ما موضوع سوره فیل و داستان سپاه ابرهه را از کودکی و نوجوانی تا همینالان نیز میشنویم و این موضوع بهصورت انتزاعی برای ما درک شده بود و جلوههای آن را در جامعه نمیدیدیم و کاری به آن نداشتهایم. تا اینکه با ساخت انیمیشن فیلشاه این موضوع برای کودکان و نوجوانان ملموس شد و آنوقت توانستیم آن را به کاراکتری تبدیل کنیم که روی دفتر مشق و محصولات فرهنگی استفاده شود و یک برونداد اجتماعی داشته باشد.
وی افزود: حال با این کاراکترسازی، هرچند شخصیت فیل شاه باشخصیت غربی هورتون هر دو در ظاهر و تجسم فرقی ندارند و هر دو فیل هستند ولی با دیدن این تصاویر توسط کودک چیزی که در ذهنش تداعی میشود متفاوت است و این همان ابزارسازی و عینیت سازی مفاهیم فرهنگی توسط کالاهای فرهنگی است که در اینجا انیمیشن است و میتواند موسیقی، فیلم، اسباببازی و نوشتافزار هم باشد.
ایزدخواه دیگر مهمان این نشست با تأکید حرفهای نادر جعفری در ادامه بحث، گفت: اینکه برای یک کودک چه نوع محصول فرهنگیی تولید کنیم قطعاً خیلی مهم است زیرا یک محصول ابتدا باعث یک برونداد رفتاری در او میشود و رفتهرفته این رفتارها تبدیل به هنجار شده و این هنجارها هم در نهایت فرهنگ او را میسازد. یعنی هر محصول فرهنگی قرار است بار و محتوایی که در خود دارد را انتقال بدهد که همینها همانطور که ذکر شد فرهنگ ساز میشوند.
وی اضافه کرد: ما در مجموعهمان بهعنوانمثال همواره به این فکر کردهایم که مثلاً چرا کاراکتری مثل باربی علیرغم تفاوت فرهنگها در همه فرهنگها یک عروسک پرفروش میشود و مشاهده کردیم که این عروسک فارغ از نوع ظاهرش که با همه فرهنگها سازگار نیست اما یک موضوعی را از نظر محتوا با آن انتقال میدهند که آن موضوع برای والدین کودکان در سراسر دنیا مطلوب است و این موضوع الگوسازی برای کودکان بهعنوان تبدیلشدن به یک زن موفق است. بدین شکل که مثلاً باربی در پوشش دکتر، استاد دانشگاه و حتی این اواخر تبدیل به یک تکنسین بهداشت که سازنده واکسن کروناست میشود و با این حربه که باربی را الگوی رسیدن به یک بانوی موفق نشان میدهند محتوای پوشش و موارد تهاجمی فرهنگی دیگر آن را انتقال میدهند.
ایزدخواه افزود: باید روی شخصیت و کاراکترها کار کرد تا انتقالدهنده یک بارِ فرهنگی بتوانند بشوند. به عنوان مثال کاراکتر سفید برفی برای اولین بار در سال ۱۹۳۸ میلادی بهنمایشدرآمده است و هنوز هم ادامه دارد. یعنی پدربزرگهای ما هم در کودکی امکان دارد انیمیشن سفیدبرفی را دیده باشند و این بدان معناست که پشت این موضوع مدیریت قوی وجود دارد.
این استاد دانشگاه در حوزه بازارسازی فرهنگی ادامه داد: مسأله کاراکتر علاوه بر بار فرهنگی و رسالت انتقال فرهنگی که بر دوش دارد یک وجه اقتصادی نیز دارد که میتوان در اقتصاد فرهنگ آن را طبقهبندی کرد. سود سالیانه والت دیزنی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار متغیر است پس باید بدانیم که خلق کاراکتر علاوه بر نقش سفیر فرهنگی برای فرهنگ مبدأ آن یک آوردگاه مالی بزرگ و مولد صنایع فرهنگی است.
جعفری نیز وجود حلقههای میانی و مردمی در فعالیتهای ذیل اقتصاد فرهنگ و محصولات فرهنگی را تنها راه تحول و رشد این حوزه دانشت و افزود: ایجاد اکوسیستمهای فرهنگی با موضوعات مختلف مثل اسباببازی، پوشاک و نوشتافزار توسط تشکلهای مردمی و جوانان دغدغهمند راهحل برونرفت از این وضع موجود در حوزه کالای فرهنگی است.
وی افزود: ایجاد تشکلهای با هسته مردمی و همچنین بهوجودآمدن تولیدکنندگان خرد در محصولات جدید موردی بوده است که در کشورهای دیگر در دهههای پیشین اتفاق افتاده و اتفاقاً جواب داده است. در ابتدا که این تولیدکنندگان خرد بهصورت پراکنده به وجود میآیند با توسعه و رشدی که حاصل میکنند دچار مشکلاتی میشوند که یکی از آنها نقش دولتهاست و درصد مداخلهای است که در این حوزهها انجام میدهند. بهازای همین مسائلی که بازیگران هر حوزه در رابطه با دولتها پیدا میکنند این تشکلها شکل میگیرد و همینها مطالبهگری میکنند و به سیاستگذاریها کمک میکنند.