به گزارش گروه فرهنگ و هنر حلقه وصل، چهارمین سالگرد تأسیس کانون بانوی فرهنگ با حضور محمدمهدی دادمان، رییس حوزه هنری، راضیه تجار، نویسنده، اعضای فعال این کانون، اصحاب فرهنگ و اهالی رسانه در سالن مرحوم صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم سارا عرفانی، دبیر کانون بانوی فرهنگ در سخنانی ضمن اشاره به سختیهایی که «بانوی فرهنگ» در این چهار سال پشت سر گذاشته است گفت: با همراهی همه اعضا تلاش کرده ایم فاز جدیدی از فعالیتها را با جدیت بیشتر آغاز کنیم.
وی به تدوین سند چشمانداز کانون بانوی فرهنگ اشاره کرد و افزود: از عمدهترین فعالیتهای سال گذشته می شود به برگزاری کارگاه نقد ادبی با هدایت استاد عباسلو، انتشار فراخوان «جهانمرد» با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی و برگزاری کارگاههای بررسی داستانکهای ارسالی به این فراخوان، برگزاری ۵ جلسه آموزش داستان کوتاه کوتاه به صورت مجازی با شرکت بیش از ۲۰۰ نفر از سراسر کشور، برگزاری جشنواره «ده» وتشکیل گروههای همفکری برای تنظیم سند چشمانداز، اشاره کرد.
عرفانی ادامه داد: بنا داریم برای فعالیتهای هر سال، موضوعی محوری را متناسب با اولویتهای زنان و ادبیات مشخص کنیم و کارهای کانون بانوی فرهنگ را بر اساس آن پیش ببریم.
وی به تأسیس انتشارات بانوی فرهنگ و مدرسه هنری بانوی فرهنگ در آینده نیز اشاره کرد و گفت: از همه دوستان و علاقمندان به فرهنگ دعوت میکنم با کانون همکاری کنند تا از لحاظ علمی و فرمی، پیشرفت بیشتری داشته باشیم.
این نویسنده در پایان ضمن تشکر از همراهیهای حوزه هنری با این کانون گفت: رایزنیهایی انجام شده و ان شا الله در آینده همکاریهای بیشتری با مجموعه حوزه هنری خواهیم داشت.
محمدمهدی دادمان، رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات نیز در این نشست ضمن تاکید بر حمایت از فعالیتهای کانون بانوی فرهنگ در حوزه هنری گفت: جهان فرهنگ و هنر بستر رقابت ایدههای نظری است. این ایده ها در صورتی که بتوانند تفوق فرهنگی پیدا کنند، به اهدافشان میرسند.
وی افزود: یکی از محورهای گفتگو بین اهالی فکر و فرهنگ، معنا و تصویر زندگی است. تشکیلاتی مثل بانوی فرهنگ یک ضرورت اجتنابناپذیر است. ما به بازآرایی مفهوم زندگی از مبدأ و منشأ اصلی خودمان با زاویه نگاه زنانه بیش از پیش نیاز داریم.
رییس حوزه هنری ادامه داد: حقیقتا دوره کارهای دولتی گذشته و ساختارهای حکومتی، اگر هوشمند باشند، تلاششان را بر روی تقویت نهادهای مردمی و خودجوش میگذارند. در گام دوم انقلاب، وقت آن رسیده که به شعار اصلی انقلاب که مردمسالاری دینی است بیشتر اعتنا کنیم. ما در حوزه هنری نیز تلاش میکنیم بستر را برای رشد کانونهای فرهنگی که مسیرشان را غیردولتی می بینند اما در راه تحقق اهداف نظام گام برمیدارند، فراهم کنیم.
در این مراسم، احسان عباسلو، منتقد و مدرس ادبیات داستانی نیز در سخنانی خطاب به اعضای کانون بانوی فرهنگ گفت: با این که چهارسالهاید اما پختگی چهلسالهها را دارید. شما در این زمانه اثبات کردید که با همه گرفتاریها میشود کار کرد و با همه سختیها، میشود نوشت.
وی افزود: شما در کانون بانوی فرهنگی میتوانید وجهه بینالمللی داشته باشید. شما حتی میتوانید کارآفرینی کنید و از نظر اقتصادی نیز موفقیتهایی را کسب کنید. شما اگر متحد باشید، حتی میتوانید بازار کتاب را هم به سمت و سوی مورد نظرتان هدایت کنید.
عباسلو ادامه داد: یادمان نرود که راههای بزرگ با گامهای کوچک آغاز شده است. نباید به نهادهای دولتی دل ببندید و حواستان به کارهای دلی و خودجوشتان باشد.
وی تأکید کرد: جای آینده پژوهی در ادبیات خالی است و بانوی فرهنگ میتواند نقشه راه ده ساله داشته باشد و با توجه به همتی که دیده میشود، شاهد درخشش بیشتر این کانون باشیم.
در این مراسم همچنین راضیه تجار، نویسنده و عبدالمطهر محمدخانی فعال فرهنگی و رسانهای درباره موفقیتهای کانون بانوی فرهنگ، متن هایی را خواندند.
چهارمین سالگرد تاسیس کانون بانوی فرهنگ همچنین با رونمایی از کتاب «جایی آن طرف پرچین» نوشته نیلوفر مالک ادامه یافت و برخی اعضای این کانون همچون فاطمه دانشور جلیل و فائضه غفارحدادی به معرفی کتابهای جدیدشان پرداختند
گفتنی است؛ داستان «جایی آن طرف پرچین» مربوط به دهه پنجاه و پیش از انقلاب است. راوی داستان دختری به نام بیتاست که ده سال دارد. او همراه مادر و برادرش؛ بهرام که یکسال از او بزرگتر است با دایی و همسر او در شهرکی که متعلق به ارتش است زندگی میکنند. دایی افسر ارتش است و در پادگان آن منطقه که نامش نفت سفید است خدمت میکند. آنها گماشتهای به نام عطا دارند. بچهها با عطا ارتباط خوبی دارند. بهرام و بیتا همسن و همکلاس ستاره و شهاب بچههای سرهنگ گشتاسی هستند.
شهاب به پشتوانه پدرش که مافوق بقیه افسران منطقه است هر کار بخواهد میکند و گاهی باعث آزار بهرام و بیتا میشود. شهاب با بهرام مدام در حال جنگ است. یکبار هم بهرام را حسابی کتک زده. بهرام از ترس دایی که زیر دست سرهنگ است جرات ندارد جواب کارهای شهاب را بدهد. عطا چند بار به کمک بهرام و بیتا آمده و آنها را از دست شهاب نجات داده است و این کار تخم کینه را نسبت به عطا در دل شهاب کاشته است.جایی آن طرف پرچین داستان روابط آدمها در منطقه ای دور از مرکز است. یک جامعه کوچک که شبیه جامعه ایران قبل از انقلاب است. این کتاب در ۷۲ صفحه و با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر شدهاست.