به گزارش حلقه وصل، محمد هادیفر طی یادداشتی با عنوان "پانورامای هژمونی منطقه ای ترکیه"نوشت: همزمانی پیروزی بلشویک ها با تحریکات عثمانی در قفقاز، در جریان انقلاب ۱۹۰۷ و سپس ادامه آن ۱۹۱۷ فصل جدیدی از این منازعه خونین است. چه در این زمان امپراتوری عثمانی با شرکت در دول محور(آلمان، عثمانی و امپراتوری اتریش _ مجار) عملا در جبهه ضد روسیه تزاری با تحریک مسلمانان قفقاز به دنبال گشودن جبهه ای جدید بود که البته این نیز پاسخی به تحریکات روسیه و انگلیس در مجموعه متملکات امپراتوری عثمانی بود.
متعاقب آن روس ها نیز با تحریک اقلیت های مسیحی امپراتوری، چون ارامنه ساکن در آناتولی، در صدصد تلافی بودند. از یاد نبریم که با شکست سهمگین عثمانی در جریان جنگ جهانی اول و نسل کشی وسیع ارامنه و حمله عثمانی به ایروان و قفقاز در قالب دفاع از مسلمانان در بحبوحه سقوط امپراتوری تزاری نزاع آذری _ ارمنی را پیچیده تر کرده و متاسفانه مسایل قفقاز بیش از پیش بغرنج شد.
از سوی دیگر با پیروزی انقلاب اکتبر و تشکیل دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان، سرنوشت منطقه قره باغ کوهستانی با توجه به کثرت جمعیت ارامنه در هاله ای از ابهام ماند و با توجه به نفوذ آذربایجانی ها در هیئت حاکمه کمونیستی جدید و تاکید نریمان نریمانوف مشاور استالین، این منطقه علی رغم مخالفت اکثریت ساکنان ارمنی آن، در قالب منطقه ای خود مختار در چهارچوب آذربایجان باقی ماند.
در این میان تا وقوع فروپاشی شوروی مساله قره باغ کوهستانی استخوان لای زخم باقی مانده، و در زمان اعلام پروژه پروستریکا_ گلاسنوست گورباچف و تضعیف اتحاد جماهیر شوروری، ما شاهد این هستیم که این نزاع در سال ۱۹۸۸ با درگیری میان نیروهای آذری _ ارمنی دوباره شعله ور شد.
این درگیری ها ابتدا با اعلام استقلال و الحاق جمهوری آرتساخ (قره باغ کوهستانی) توسط مجلس محلی به ارمنستان شروع شده و جمهوری آذربایجان با حمله قره باغ کوهستانی طی سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴، گرفتار جنگ سهمگینی شد که البته با شکست نیروهای اذربایجانی و از دست دادن ۷ شهرستان دیگر نیز همراه بود. نزاع مداوم چند ساله منجر به صدور قطعنامه های ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴، ۸۸۴ توسط شورای امنیت و تشکیل گروه تماس مینسک متشکل از کشورهای آمریکا، روسیه، فرانسه و اذریایجان و ارمنستان شد.
وضعیت کنونی:
اکنون بعد از حدود سی سال از آتش بس ۱۹۹۴، جمهوری آذربایجان با تسلیح و آموزش گسترده ارتش خود به مدد درآمد های نفتی با همراهی و مشارکت مستقیم و غیر مستقیم اسراییل و ترکیه به مناطق اشغالی مورد ادعای خویش، حمله کرده است وتا اکنون نیز موفق به تصرف مناطقی شده است.
صورت بندی جدید این نزاع تاریخی، نقش بازیگران جدیدی چون اسراییل و ترکیه را در این منازعه بیش از پیش روشن می سازد.
باید دانست بسط و گسترش قدرت ترکیه درمنطقه پدیده تازه ای نیست وتلاش برای هژمون شدن در منطقه خاورمیانه، قفقاز و شمال آفریقا توسط این کشور، تاریخی به قدمت وداع ترکیه جدید با امپراطوری عثمانی و انباشت عقده های ناشی از فروپاشی آن در سال ۱۹۲۴ دارد. تقسیم سرزمین امپراطوری خسته و بیمار عثمانی در سال ۱۹۲۴ و واگذاری بخشهایی از مناطق نفتخیز آن، تحت نام کشورکنونی عراق، سوریه و اردن و لبنان به دولت های بریتانیا و فرانسه، عقده های تاریخی را برای همیشه در دل این کشور جای داد و بازگشت به دوران طلائی عثمانی جزء آرمانهای دولت مردان ترکیه و نیروهای ناسیونالیست مذهبی این کشور شد. دولتمردان این کشور از هرفرصتی برای بازگشت به عظمت دوران عثمانی بهره می برند و در راستای بازتولید قدرت منطقه ای دوران عثمانی تمامی ظرفیت های فکری، فرهنگی، اقتصادی و حتی نظامی خویش را را به نوعی در راستای این هدف مدیریت و راهبری می کنند.
در این راستا پس از طرح تئوری "عمق استراتژیک" با رویکرد"تنش صفر با همسایگان"توسط احمد داوود اغلو نخست وزیر پیشین دولت ترکیه، دریاسالار "جم گورد" درسال ۲۰۰۶ مقاله ای بعنوان استراتژی دریایی" میهن آبی" را ارائه داد. این نظریه گسترش وضعیت خاکی و دریایی ترکیه را با توجه به گامهای قاطع این کشور در مدیترانه شرقی بعنوان خط مقدم دفاعی ترکیه مطرح می کند. "میهن آبی" بر تمامی حوزه های ساختار "تولید قدرت" تاکید داشت و این استراتژی، نظریه "تنش صفر با همسایگان " داوود اوغلو را به چالش کشید.
هرچند در ابتدا اردوغان با همراهی داووداغلو نظریه تنش صفر با همسایگان را با برقراری روابط نزدیک با سوریه شروع کردند اما جریان خیزش مردمی درکشورهای عربی در سال ۲۰۱۱، اردوغان را به طمع انداخت و "جم گورد" اردوغان را تشویق کرد که استراتژی "میهن آبی" را به "تنش صفر" ترجیح دهد. به همین دلیل اردوغان در جریان تحولات اخیر به"اخوان المسلمین"نزدیک شد و هم اینک حضور درلیبی و مقابله با سیسی در مصر را می توان حاصل بسط ایده استراتژی "میهن آبی" و اجرایی شدن آن تلقی کرد.
ورود ترکیه به لیبی از آرمانهای بلند پروازانه ترکیه در تملک مدیترانه شرقی نشات می گیرد. روزنامه ینی شفق نزدیک به دولت ترکیه در ژانویه ۲۰۱۸ نوشت؛ ترکیه به سرزمین عثمانی بازمی گردد. این یاداشت مدعی شده است که نیروهای نظامی این کشور در بیش از ده کشور منطقه مستقرشده اند و درحال حاضر ترکیه پس ازآمریکا، دومین کشوری است که ارتشی پراکنده در منطقه خاورمیانه و قفقاز، شرق آسیا و شمال افریقا دارد.
برخی منتقدین داخلی اردوغان معتقدانداستراتژی "میهن آبی" با استراتژی "تنش صفر " درتضاد می باشد اما باید گفت استراتژی"تنش صفر" روی دیگر سکه "میهن آبی" است و به تعبیری "میهن آبی" از درون" تنش صفر"متولد گردیده است. چه اگر سیاست داخلی این کشور منسجم نمیگردید و نیروهای تاثیر گذار سیاسی آن هم افزایی نمی کردند، "میهن آبی" شکل نمی گرفت.
در راستای تقویت این استراتژی و در سالروز صد سالگی قرارداد لوزان، که ترکیه آنرا قراردادی خفت بار می داند، اردوغان موزه ایا صوفیه را به مسجد تبدیل کرد و علیرغم وضعیت اخیر کرونا، هزاران نفر از ناسیونالیستهای طرفدار وی بصورت نمادین در این مسجد جمع شده تا اقدام سیاسی اردوغان را یک اقدام بینظیرملی و مذهبی جلوه دهند و ضمن تقویت بنیان استراتژی"میهن آبی " آنرا در راستای شکل گیری امپراطوری جدید معرفی نمایند.
باید دانست که ایاصوفیا مسجدی است که قبلا کلیسا بوده است و بعد ازتاسیس ترکیه جدید توسط مصطفی کمال پاشا برای اقناع مسیحیان و نزدیکی بیشتر به غرب، آنرا به موزه تبدیل کرد. بازگشت این موزه به مسجد آرزوی عثمانی گرایان جدید در ترکیه در طول نیم قرن اخیربوده است.
از سوی دیگر زمزمه های احیای ولایت موصل که استانهای نینوا و کرکوک و سلیمانیه وحتی خانقین عراق را شامل میشود در اذهان عثمانی گراهای جدید ترکیه شکل گرفته است و این کشور اکنون در شمال عراق بیش از ۵۰ پایگاه نظامی احداث کرده است.
نکته این جا است، حتی همپیمانان ترکیه دراقلیم کردستان عراق از همراهی و همپیمانی با ترکیه بیم دارند و هرآن احتمال اجرای "میهن آبی" را احساس می کنند.
هرچند که سوریه باپشتیبانی روسیه در صدد بنای "ایاصوفیه جدید" دردمشق بصورت کپی کوچک شده ایاصوفیه میباشد، اما این مساله نمی تواند، اقدامات منطقه ای اردوغان را تحت الشعاع قرار دهد.
ترکیه در طول قرن اخیر هیچ گاه طمع خویش را از عراق، اردن، لبنان، عربستان، خلیج فارس و شمال افریقا از یونان و دریای مدیترانه پنهان نکرده است.
مواردی که اشاره شد حاکی از عقبه فکری یک استراتژی گسترده و حساب شده در اندیشه سیاسی دولت نوین ترکیه می باشد. اردوغان پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۱۲ سخنان تامل برانگیزی را بر زبان آورد که شنیدن آن خالی از لطف نمیباشد. وی در نطق آتشین خود در بین هوادارانش چنین گفت؛ ترکیه آینده بزرگتر از ترکیه کنونی است. شاید شما این را بدانید یعنی ما در ۷۸۰ هزارکیلومتر مربع نمیگنجیم و هم اکنون مرزهای فیزیکی و مرزهای معنوی (منظورنژادی) ماباهم متفاوتند. برادران ما درموصل، کرکوک، حسکه، حلب، حمص، مصراته، اسکوپیه، کریمه و قفقاز، ممکن است همه خارج از مرزهای ما باشند، اما آنها در مرزهای معنوی و احساسی ما میباشند. ما درمقابل کسانی که میخواهند ملت ما را و تاریخ مارا به ۹۰ سال(منظور حکومت بعد از فروپاشی عثمانی) محدود کنند خواهیم ایستاد ما همه تمهیدات لازم را انجام خواهیم داد. کتابهای درسی مدارس را بازبینی خواهیم کرد از دبستان شروع می کنیم. (نطق حماسی رجب طیب اردوغان درمراسم پیروزی انتخابات ۲۰۱۲)
این دکترین تنها در ادبیات سیاسیون این کشور خلاصه نم یشود بلکه درروح حاکم بر فرهنگ وتمدن نوین آنها نهادینه شده است. در همان نطق انتخاباتی اردوغان اظهار می دارد: "امروز مردم از استانبول تا بوسنی پیروز شده اند. از ازمیر تا بیروت، از آنکارا تا دمشق، از دیاربکر تا رام الله، طرابلس، جنین (اردوگاه آوارگان جنین)، کرانه باختری، قدس و غزه پیروز شده اند. امروز از ترکیه تا خاورمیانه، قفقاز، بالکان و اروپا پیروز شده اند.
نمونه های بسیار زیادی وجود دارد که مطلب به دارازا می کشد اما نمیتوان از یک دکلمه تاریخی منتسب به سلطان عبدالحمید ثانی در سریال تاریخی و مشهور ترکیه بنام "پایتخت عبدالحمید خان" بسادگی عبور کرد.
"سلطان عبدالحمید ثانی" که نماد تجدید کننده عظمت امپراطوری عثمانی است و درسالهای ۱۸۷۶ تا ۱۹۰۹ در ترکیه حکمرانی کرده است و بعنوان مقتدرترین سلاطین اواخر دوره عثمانی مطرح می باشد. وی همان کسی که توانست جامعه مسلمانان را برای مقطعی در برابر هجوم غرب متحد کند و به این دلیل نزد ترکان عثمانی به عنوان بعنوان سمبل دیانت وسیاست مطرح است.
در سریالی بلند که بنام او ساخته شده است چنین میگوید:"آذربایجان" در قلب واندیشه ماست، تبریز، ارومیه، سلماس شهرهای ترکان هستند ما این شهرهارا در هرزمانی پس میگیریم ممکن است وظیفه آنها (اهالی این منطقه) فراوان باشد اما وظیفه ما خواستن و گرفتن این مناطق است شاید امروز نه، ولی روزی خواهدامد که در تبریز پرچم ترک برافراشته خواهد شد. (برگرفته از سکانسی از سریال۱۱۹ قسمتی "پایتخت عبدالحمید" سال، ۲۰۱۷، به کارگردانی سردار آکار).
ناظران سیاسی معتقدند، با توجه به رشد روز افزون قدرت چین در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی از یکسو و کشف نفت شل و اقتصادی بودن استخراج آن با توجه به بالا رفتن قیمت نفت خام، امریکا درحال اجرای استراتژی ترک کردن خاورمیانه به سمت اقیانوس آرام است.
ترکیه با توجه به خلاء حضور آمریکا در منطقه و مشکلات عدیده داخلی قدرت های اروپایی مانند هجوم پناهندگان، رکود اقتصادی، بحران کرونا و...فرصت مناسبی برای اندیشه توسعه طلبانه خود در حوزه های پرتنشی چون قره باغ کوهستانی فراهم می بیند که با توجه به سابقه عدم کمک به آذربایجان توسط این کشور در خلال جنگ های دهه ۹۰، فرصت مناسبی برای ترمیم چهره ترکیه در میان آذربایجانهای مسلمان قفقاز پیدا کرده است.
با ورود ترکیه به عرصه منازعات بی پایان خاورمیانه، این کشور فقط در بی ثبات سازی کشورهایی همچون سوریه و عراق و لیبی و شمال افریقا موفق بوده است! اما این کشور هرگزنتوانسته است درهیچ یک از این کشورهای فوق سیستم سازی کند و میتوان علت این سردر گمی و ابهام را در ناکارآمدی و نارسایی استراتژی "میهن آبی" دانست.
سخن پایانی؛
ترکیه با اعلام تز یک ملت_ دو دولت توسط رجب طیب اردوغان اکنون صورت بندی مفهومی جدیدی از نزاع تاریخی آذری _ ارمنی به راه انداخته است. با توجه به دست رد تاریخی که از سوی ترکیه به سینه ابوالفضل ایلچی بیگ اولین رییس جمهور پان ترکیست آذربایجان زده شد اکنون اردوغان در پی باز آفرینی نقش تاریخی ترکیه در معادلات منطقه حساس قفقاز است.
از آن جا که اکنون مطامع ترکیه، در سوریه توسط روسیه دچار مخاطره جدی شده است، وی می کوشد که در پی حمله جمهوری آذربایجان به منطقه قره باغ در میان افکار عمومی ترکیه جای پای خود را بیش از پیش محکم کرده و با این کار جریان های تندورو وناسیونالیست داخلی این کشور را در پشتیبانی از خود مصمم تر سازد. از یاد نبریم که با توجه به انتخابات اخیر، به خصوص انتخابات شهرداری های استانبول و شکست حزب عدالت و توسعه از نامزد حزب جمهوری خلق، وضعیت آرای حزب عدالت و توسعه، شکننده تر خواهد شد.
اعلان تز یک ملت در دودولت از سوی اردوغان و اظهار نظر صریح یکی از مشاوران وی درباره حمله جمهوری آذربایجان به جنوب ارمنستان و الحاق این کشور به نخجوان و به تبع آن ترکیه و اتصال آناتولی به دریای خزر، و ورود هزاران نفر از عناصر تکفیری به منطقه مرزی شمال غرب کشور پرده دیگری از استراتژی "میهن آبی"و زنگ خطری جدی برای منافع ملی و امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران است.
ورود هدفمند ترکیه به اختلافات سرزمینی آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ نه تنها گره ای را بازنخواهد کرد بلکه پرونده گشوده ای به پرونده های بی سرانجام ترکیه در منطقه افزوده خواهد نمود درحالیکه کشورهای تاثیر گذارمنطقه هرگونه تجاوز و اشغالگری را در جریان قره باغ برنتابیده اند چه دلیلی برای قومی ـ مذهبی کردن این مناقشه در بین جامعه آذریها و ارامنه وجود دارد؟ درحالیکه نه باکو کربلا و نه آنکارا بیت المقدس و نه ایروان تل آویو است بلکه مناقشاتی تاریخی بین دو کشور همسایه است که شایسته است براساس منافع ملی با آن برخورد شود.