به گزارش حلقه وصل، کتاب «مسجد رهبر» که به تازگی توسط انتشارات «راه یار» راهی بازار نشر شده است، به روایت یکی از اثرگذارترین مساجد کشور در مبارزات انقلاب اسلامی پرداخته است.
بر اساس این گزارش، در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و همچنین دفاع مقدس، مساجد اصلیترین پایگاههای آگاهیبخشی و ساماندهی امور بودند. از جمله این مساجد، «مسجد کرامت مشهد مقدس» است.
قدیمیهایی که از این مسجد خاطره دارند، میگویند شعار «مرگ بر شاه» اولین بار بر دیوارهای این مسجد نوشته شده است و در تمام سالهای مبارزه، ساواک این مسجد را زیرنظر داشت و به بهانههای مختلف برای دستاندرکاران آن مشکل ایجاد کرده است.
رهبر معظم انقلاب که در آن سالها، به عنوان پیشنماز در مسجد کرامت به سخرانی و اقامه نماز میپرداختند، درباره اشتیاق مردم به حضور در این مسجد میگویند: «آن جمعیت در مساجد مشهد نظیر نداشت. یک اجتماع عظیمی از در و دیوار، واقعا از در و دیوار جمعیت همینطور میچسبیدند که بیایند نماز و بیایند گوش کنند آن حرفهای ما را.»
«مسجد رهبر» که تدوین و نگارش آن را مرتضی انصاریزاده و تحقیق آن را احمد عسگری، سیدمحمدامیر احمدی طباطبایی و حسن سلطانی برعهده داشتهاند، سرگذشت مسجد کرامت را از شکلگیری و تأثیرات آن در جریان انقلاب اسلامی از زبان راویان مختلف روایت کرده است. با مرتضی انصاریزاده درباره این کتاب گفتوگویی داشتیم که میخوانید.
* در ابتدای این گفتوگو، پیش از آنکه بخواهیم به خود کتاب بپردازیم، درباره دلایل انتخاب مسجد به عنوان سوژه یک کتاب تاریخ شفاهی توضیح بدهید.
اهمیت و ضرورت پرداختن به تاریخ شفاهی مساجد به یک نکته بسیار اساسی و مهم با عنوان «مفهوم و چیستی مسجد» برمیگردد. وقتی نام مسجد را میبرند، چه چیزی در ذهنتان تداعی میشود؟ این سخن، به ظاهر ساده، اما بسیار اساسی است. پاسخ این سؤال، ارتباط زیادی با تصور و برداشت شما از کارکردهای مسجد دارد. اگر کلمه مسجد را در اینترنت جستجو کنید، بیشتر نتایج، تصاویری از گنبد، معماری و کاشیکاریها و فضای بیرونی مساجد است.
در واقع با یک نگاه توریستی به مسجد مواجهیم. هرچند اینها هم جزیی از مسجد است. اما اصل مسجد نیست. نگاه ما به مفهوم و کارکردهای مسجد، بحث مهمی است که آیا نگاه ظاهری و توریستی است یا توجه به کارکرد واقعی مسجد.
نوع نگاه به مسجد، بحثی مبنایی است؛ با نگاههای توریستی. دیگر مسجد نقش چندانی در اجتماع ندارد و بحث ما از همینجا شروع میشود که در ادبیات دینی ما، مسجد سنگر اسلام است و مکان گردهمایی و گرفتن تصمیمات اساسی. موضوع دیگر، بحث مسجد و انقلاب اسلامی است؛ به این معنی که انقلاب اسلامی مبتنی بر یک حرکت فرهنگی طولانیمدت و مرتبط با مردم است و جایی که قرار است این هدف را محقق کند و مردم را هماهنگ کند و آگاهیبخشی ایجاد کند، مسجد است. در انقلاب، مساجد و پایگاههایی مانند آن بودند که تودههای مردم را وارد مبارزه کردند.
مسجد کرامت، حلقه واسط کلانی بوده که گروههای انقلابی مشهد را مرتبط میکرده
* پس با همین مبنایی که گفتید «مسجد کرامت» مشهد به عنوان سوژه انتخاب شد؟
دوستان مشهدی که تحقیق کار را بر عهده داشتند و آغازگر کار بودند، بهتر میتوانند به این سؤال پاسخ دهند، اما کوتاه بخواهم بگویم، این کار از سال ۸۹ شروع شده بود و من از سال ۹۴ به گروه پیوستم؛ در حالی که بیشتر تحقیق انجام شده بود. اما دلیل اینکه کار را قبول کردم، علاوه بر نقش و اهمیت مسجد در اسلام و انقلاب اسلامی، این بود که خودم اهل مشهد هستم و با مسجد کرامت آشنایی داشتم. شنیده بودم که این مسجد، قبل از انقلاب، خیلی فعال بوده و آقای خامنهای، امام جماعت اصلی آن بوده. اینها برایم جالب بود و وقتی این کار به بنده پیشنهاد شد، دیدم فرصت خوبی است برای اینکه اطلاعات بیشتری درباره این مسجد داشته باشم. دلایل دیگری هم هست که البته دوستان محقق بهتر میتوانند توضیح دهند. مسجد کرامت، حلقه واسط کلانی بوده که افراد و گروههای انقلابی در مشهد را باهم مرتبط میکرده است.
نسخه اولیه تدوین سال ۹۵ آماده شد
* گفتید نگارش کتاب را سال ۹۴ شروع کردید. نوشتن این کتاب طولانی نشده؟
درباره تحقیق و تدوین کتاب «مسجد رهبر» این را بگویم که اگر قرار بود مانند آنچه معمول است، عمل شود به این معنی که محقق و تدوینگر کتاب، زمان مشخص و محدودی تعیین کنند، این کار به سرانجام نمیرسید. مثلا آقای احمد عسگری به عنوان محقق کتاب، وقتی میبینند بسیاری از سوژهها، مسن هستند و به سختی مصاحبه میکنند، ولی با مسجد کرامت انس دارند، صبحهای جمعه که این افراد در دعای ندبه مسجد شرکت داشتند، به آنجا میرفته و بسیاری از مصاحبهها و شروع ارتباطات و زمینهسازیها در حاشیه همین مراسم شکل میگرفته و ایشان سعی میکرده اعتماد آنها را جلب کند؛ در حالی که در روال عادی تحقیق، این کار معمول نیست، اما نگاه محققان کار، فراتر از یک کار رسمی و اداری بود. تدوین هم همینطور بود. به همین دلیل، حدود پنج سال طول کشید و نمونه اولیه خیلی تغییر کرد، گرچه خیلیها ممکن است به همان بسنده کنند. نسخه اولیه تدوین که سال ۹۵ آماده شد، فقط بستری بود برای اینکه با همفکری دوستان محقق، چارچوب و هدف کار را بهتر تعیین کنیم و بدانیم فصلهای مختلف کتاب را چگونه باید باشد و نگاه ما به مسجد کرامت چیست و دنبال چه هستیم.
تدوینگر وظایفی دارد و نقش او تنها پیادهسازی و ویراستاری مطالب نیست
* در کتاب با راویان بسیاری مواجهیم. مطمئنا نظم دادن به این حجم از گفتهها و اطلاعات هم از دلایل طولانی شدن کار بوده. درست است؟
یکی از سختیهای تدوینگر کتاب که دیده نمیشود و در پروژههایی با راویان متعدد که درباره موضوعات و مقاطع زمانی مختلف صحبت کردهاند، بیشتر وجود دارد، همین نظم دادن به گفتهها و تشخیص سیر مناسب مطالب است. بسیاری افراد، کارشان را راحت میکنند و صحبتها را پشت سر هم میآورند؛ در حالی که تدوینگر وظایفی دارد و نقش او تنها پیادهسازی و ویراستاری مطالب نیست.
تدوینگر باید برای کار وقت بگذارد و موضوعات مختلف را طوری دستهبندی کند که کار برای مراجعین بعدی راحت باشد. تصویر و گویاسازی مطالب، جزو وظایف تدوینگر است و او باید تشخیص دهد که مخاطب برای چه موضوعاتی سراغ کتاب میآید تا براساس آن به کتاب نظم دهد. این نظم دادن و چینش کلی مطالب به دلایل مختلف ممکن است به اندازه کل جزییات تدوین، زمانبر باشد. یکی از این دلایل، این است که این کار به شدت معناساز است. پیدا کردن ساختار مناسب و اینکه شما چه موضوعاتی را اصل میدانید و براساس آن فصلهای اصلی را انتخاب میکنید، یک کار معنایی و محتوایی است.
همزمان باید به همه مطالب کتاب و مصاحبهها مسلط باشید و بدانید میخواهید چه کار کنید. من وقتی به این مرحله رسیدم، با اینکه چند بار مصاحبهها را خوانده بودم و با اینکه گروه محقق هم ساختار کلی برای کتاب پیشنهاد داده بودند، باز هم همه مطالب و تقسیمبندیهای مختلفی را که پیشبینی کرده بودم، در دسترس خود گذاشته بودم تا بتوانم به نظم خوبی برسم.
روایاتی از دعوت آیتالله خامنهای به مسجد کرامت
* بخش مهمی از کتاب مربوط به حضور آیتالله خامنهای در مسجد کرامت است. در نگارش روایتهای این بخش، مسئلهای نداشتید؟ مثلا بخواهید حرفی را نیاورید.
قطعا حساسیت بوده، اما نه به معنای اینکه مطلبی را حذف کنیم. بلکه به این معنی که آنچه میگوییم، مطابق واقع باشد. مثلاً با مواردی مواجه شدیم که پامنبری آقای خامنهای در مسجد کرامت، به منافقین میپیوندد و ما این مطلب را حذف نکردیم؛ چون در آن دوران، چنین اتفاقی طبیعی بوده و بعضیها راهشان را جدا میکردند و ما هم میخواستیم به تاریخ وفادار باشیم. روش ما جمعآوری اطلاعات بود، نه حذف آنها. برای مثال درباره دعوت آقای خامنهای به مسجد کرامت، روایتهای مختلفی وجود داشت که همه را آوردهایم. روش ما دیدن گزارشهای مختلف دراینباره و جمعبندی و نتیجهگیری از آنها نبود. نظرمان این بود که کارمان، تدوین تاریخ شفاهی است و روایت افراد مختلف اهمیت دارد و در جایی که از این روایتها به نتیجه قطعی برسیم، آن را بیان میکنیم اما اگر متفاوت باشند، همه را میآوریم تا راه برای محققان بعدی بسته نباشد.
نسخه اولیه کتاب برای رهبر انقلاب ارسال شد
* در طول تدوین کتاب، لازم ندیدید برای تکمیل روایتها به خود آیتالله خامنهای هم مراجعه کنید؟
این از سوالاتی است که بهتر است آقای عسگری به عنوان محقق کتاب پاسخ دهند. ولی واقعیت این است که اگر ایشان چنین فرصتی داشتند و میتوانستیم به محضرشان برسیم، حتما استقبال میکردیم. البته فکر میکنم نسخه اولیه کتاب برای ایشان فرستاده شده باشد. اما دو نکته دراینباره وجود دارد؛ یکی اینکه خیلی اوقات، هماهنگیهای اداری باعث طولانی شدن کار میشود و دیگر اینکه درباره آقای خامنهای و فعالیت ایشان در مسجد کرامت و جریانی که در آن مسجد ایجاد کردند، اگر این مطالب را از دیگران بشنویم، گویاتر و جالبتر است؛ هرچند این امکان وجود نداشت که همه سؤالات را از ایشان بپرسیم، اما مطالب زیادی درباره فعالیتهای ایشان در مسجد کرامت در سالهای قبل منتشر شده بود که حاصل صحبت ایشان به مناسبتهای مختلف بود که در آنها به مسجد کرامت و کارهایشان در آنجا هم اشاره کرده بودند.
البته با تلاش گروه محقق، به افرادی هم رسیدیم که صحبتهای رهبر انقلاب در مسجد کرامت را ضبط کرده بودند که تا الان منتشر نشده است. قسمت مهم فعالیتهای ایشان در مسجد کرامت، همین سخنرانیها بوده که در دسترس ما قرار دارد و در کتاب آمده است.
نسخه فعلی کتاب، حاصل رفت و برگشتهای بسیار است
* تدوین نهایی را کی شروع کردید؟
اواخر سال ۹۶ کار برای ویراستاری و چاپ آماده شده بود، اما باز هم پیدا شدن راویان جدید، باعث میشد کار تحقیق ادامه پیدا کند، اما به این نتیجه رسیده بودیم که نقطه پایانی برای کار بگذاریم. نسخه فعلی کتاب، حاصل رفت و برگشتهای بسیار است. این هم نکتهای است که هرچند تدوینگر اصلی، بنده و محقق اصلی هم آقای عسگری بودیم، اما بسیاری دیگر هم در این کار کمک کردند. «مسجد رهبر» کاری گروهی است که امیدوارم در نهایت خیر باشد.
راویانی هم که مصاحبه نکردند ممکن است بعد از انتشار کتاب، نگاهشان عوض شود
* با این اوصاف، قطعا بعد از انتشار کتاب و با توجه به اهمیت سوژه، راویان دیگری هم پیدا میشوند. برای این مسئله، فکری کردهاید؟
«مسجد رهبر» قرار بود کتاب باشد و بنای ما جمعآوری آرشیو نبود. از طرف دیگر، راویان و شخصیتهای اصلی مانند مرحوم غنیان، مرحوم کرامت، آقایان خامنهای و حاج حیدر رحیمپور ازغدی و فرزندان این افراد را یافته بودیم و این خیلی مهم بود که بر اساس روایات همین افراد اصلی مسجد، کار را پیش ببریم. یعنی دیدیم که هم سرفصلهای اصلی مشخص شده و پس از آن هر خاطرهای هم گفته میشود، در ادامه همین سرفصلهاست. این شد که به این نتیجه رسیدیم که تدوین را شروع کنیم و تمرکز اصلی روی تدوین باشد. از طرف دیگر سوژههای اولیه و اصلی هم منتظر نتایج مصاحبهها بودند و نمیتوانستیم همینطور ادامه دهیم.
در زمان تدوین، علیرغم اینکه تمرکز ما بر کتاب بود، اما میدانستیم چنین پروژههایی پایان ناپذیرند؛ مانند کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران» که با وجود اینکه تحقیقی است، اما در هر چاپ جدیدش، مطلب جدیدی اضافه میشود. در مورد «مسجد رهبر» هم، هر چند دایره راویان ما کامل شده اما نگاهمان این هست که بعد از انتشار کتاب هم امکان تدوین و ویرایش مجدد وجود دارد. یکی از محاسن چاپ کتاب همین است که در مرحله تحقیق، متوقف نشود. همچنین احتمال دارد راویانی هم که مصاحبه نکردند، بعد از انتشار کتاب، نگاهشان عوض شود و بخواهند مطالبشان را بگویند.
«مسجد رهبر» کتاب مرجع پژوهشی است
* پس قرار است «مسجد رهبر»، یک کتاب مرجع در حوزه مسجدنگاری باشد.
بله، کتاب مرجع پژوهشی است. البته به این موضوع هم توجه داشتیم که بعد از انتشار کتاب مسجد کرامت، بر اساس این کتاب، پروژهای برای مخاطبان عام تعریف کنیم که کتابی با حجم کمتر و ماجرایی کار شود، اما اینها اولویت ما نبود. اولویتمان همان کتاب پژوهشی بود که هر قدر منابع بیشتری میدیدیم بیشتر به این میرسیدیم که بهترین محصول و خروجی این پروژه، چطور باید باشد.
کتاب «مسجد رهبر» در ۵۴۴ صفحه، شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰۰۰۰ تومان به همت انتشارات «راه یار» منتشر شده است.