حلقه وصل: آرش فهیم/
فیلم «آبادان یازده 60» نشان میدهد که همچنان «واقعیت» بهترین منبع برای یافتن سوژه در سینمای دفاع مقدس است. حتی اگر فیلمنامه پر فراز و نشیب و دارای اتفاقات حیرتانگیزی هم در دست فیلمساز نباشد، اما باز هم رجوع به متنِ یک سری رخداد واقعی متصل به هم، این امکان را برای وی فراهم میکند تا فیلمی قابل دیدن بسازد. همچنان که مهرداد خوشبخت در «آبادان یازده 60» با اینکه فیلمنامه چندان بزرگی را ننوشته، اما به خاطر رفتن به سراغ یک سوژه بکر و جدید و واقعی، توانسته یکی از معدود فیلمهای قابل تماشا در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را خلق کند.
جنگ هشت ساله که به درستی دفاع مقدس خوانده شده، پر از لحظات خاص و کمنظیر است؛ جبهه جهاد در آن سالها عرصهای بیمانند برای یافتن سوژههای درخشان سینمایی است؛ طوری که نیاز چندانی به خیالپردازی و داستانسرایی نیست. هر گوشه از این پهنه، یک ماجرای سرشار از همه عناصر لازم برای درام است؛ از قهرمان گرفته تا حماسه و عشق و انتظار و تراژدی و... . حتی اگر قصد ساخت فیلمی جمعوجور و در فضایی بسته داشته باشیم هم میتوان حوادثی واقعی اما پر از کشمکش و داستان یافت. دقیقا مثل اتفاقی که در فیلم «آبادان یازده 60» رخ داده است.
این فیلم درباره گروهی از کارمندان رادیو ملی نفت آبادان است که بهرغم محاصره شهر، حاضر به ترک محل کار خودشان نمیشوند و تا آخرین لحظه زندگی خودشان، به مخابره اخبار جنگ میپردازند.
«آبادان یازده 60» چهارمین فیلم سینمایی مهرداد خوشبخت است. فیلمسازی که خودش اهل آبادان است و روحیات مردم و جغرافیای این شهر را میشناخته است. وی بیشتر با سریالهایی چون «گشت پلیس» و «شهر دقیانوس» شناخته میشود. فیلم «آبادان یازده 60» تنها فیلم در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر است که به طور مستقیم به دفاع مقدس میپردازد. وی در این فیلم، توانسته در فضایی محدود، التهاب و اضطراب و تحرک لازم برای یک فیلم جنگی را به وجود بیاورد. اغلب زمان فیلم، در اتاقها وراهروهای ساختمان رادیو میگذرد، اما ضرباهنگ خوب و افکتهای صوتی و تصویری مختلف، موجب پویایی و خروج فیلم از سکون شده است. حتی جلوههای ویژه جنگی همچون انفجار نیز در این محدوده رخ داده که کار دشواری بوده اما به نتیجه و موفقیت رسیده است.
مضمون محوری در فیلم «آبادان یازده 60» وحدت ملی است. در ساختمان رادیو، همه طیفها وجود دارند. از ارمنی گرفته تا بسیجی دوآتشه، زن و مرد و پیر و جوان و... همه حضور دارند و دوشادوش هم به کار و دفاع میپردازند. هر چند که رویکرد وحدتگرای فیلم، برخی مواقع شعاری و گلدرشت میشود. شخصیت ارمنی در فیلم، هر چند که موجب تنوع و گاهی طنز در فیلم میشود اما بسیار کلیشهای است و رفتار غافلگیرکنندهای از او نمیبینیم. همچنین داستان فیلم در یک چهارم ابتدایی، جذابیت کافی را ندارد. به نظر میرسد که سابقه فعالیت تلویزیونی مهرداد خوشبخت در شروع ضعیف این فیلم موثر بوده، چون بخش آغازین فیلم، به سبک و شیوه کارهای تلویزیونی ساخته شده است. اما رفته رفته و بعد از گذشت 20 دقیقه، گویی خون در رگهای فیلم جاری میشود و جان میگیرد و تا پایان نیز سرپا و سرحال میماند.
فیلم «آبادان یازده 60» همچنین به طور غیرمستقیم به جنگ نرم و محوریت رسانه در تقابل سخت میپردازد. یکی از وجوه اهمیت این فیلم برای زمان حال این است که لزوما آنچه رسانههای بیگانه میگویند، امری واقعی نیست. همچنان که در بخشهایی از فیلم، تصاویر و اخباری از تلویزیون عراق پخش میشود که برخلاف واقعیت یا پروپاگاندایی در جهت اهداف تجاوزکارانه صدام بودند. در این سو نیز یکی از روایتهای فرعی فیلم، تلاش کارکنان و خبرنگارهای رادیو برای انتقال بهترین و موثرترین خبر و گزارش است. اینکه، گاهی به تغییر چند کلمه و بخشیدن آهنگی متفاوت به یک خبر، میتوان جهت یک خبر را تغییر داد. اینکه اهمیت اتاق فرمان یک رسانه، کمتر از ستاد فرماندهی نظامی نیست؛ رسانه و پیامهایی که منتقل میکند، توانایی افزایش مقاومت مردم را دارد. رسانه در این فیلم، یک سلاح است؛ اما رسانه، در دست انسانهای وارسته و آزاده، یک اسلحه زندگیبخش است. همان طور که در سمت مقابل، رسانه زمینهساز کشتار و اشغال است. هر چند که مهرداد خوشبخت میتوانست روی این سوژه مهم، بیشتر کار کند و جنبههای بیشتری از اهمیت و تأثیرگذاری رادیو در زمان جنگ را نمایش دهد. مثلا میشد واکنشها یا تأثیرپذیریهای مردمی که اخبار را از رادیو آبادان گوش میکنند به تصویر کشید تا هم جذابیت فیلم بیشتر شود و هم غنای محتوایی آن، افزایش یابد.
در مجموع، «آبادان یازده 60» با وجود برخی از ضعفها، به خاطر پرداخت نزدیک به واقعِ بخشی از تاریخ دفاع مقدس، فیلمی محترم و مهم محسوب میشود.