به گزارش حلقه وصل، حجتالاسلام عابدینی در گفتارهایی به روح حرکت جمعی و کاروانی و الزامات حرکت تشکیلاتی پرداخته و مسیر یک حرکت الهی و ا یمانی را تشریح کرده است. بخشی از این گفتار را اینجا می خوانید:
ما به عنوان یک انسان در وجودمان قوایی شناخته شده و قوایی ناشناخته داریم که در حفظ و صیانت قوای شناخته شده برآمده و از نقص آن جلوگیری میکنیم؛ چرا که میدانیم در صورت نقص این قوا، انسان دارای محرومیتهايي میشود. لذا شناخت این محرومیت ها سبب پیشگیری از این آسیب و نقص میشود. اما قوای دیگری نیز وجود دارد که با وجود استفاده زیاد از آنها، شناخته شده نیست.
یکی از این قوای ناشناخته حب و بغض است. يكي از قوای مهمی که در بحث نظام تشکیلاتی نقش بسیار مهمی دارد، تفاوت اساسی نظامات غیراسلامی با نظامات اسلامی در جهتدهیهای همین حب و بغض است؛ یعنی قرار گرفتن روابط ما بر اساس نظام تولی و تبری که همان ولایت است که در تایید آن در روایت اينطور آمده: «هل الدین الا الحب و البعض» آیا دین چیزی جز حب و بغض است؟
به علت عدم شناخت حد و مرز حب و بغض از استفاده آن محروم بوده و ارزش آن برای ما قیمت زیادی ندارد. انسان با حب و بغض ، فرازمانی و فرامکانی میشود یعنی همان حقیقتی که محدود به احکام تن نیست آشکار میشود. به طور مثال اگر محبت به بودن در دوران امیرالمومنین در وجود انسان شکل بگیرد، این محبت حقیقتا انسان را به آن زمان میبرد. همچنین محبت به اتفاقات آخرالزمان انسان را به آثار آن دوره میبرد. روایات و آیات مربوط به این دوره برای شکل دادن چنین محبتی آورده شده است.
یکی از داییزاده های امیرالمومنین احساس دلتنگی برادرش را به حضرت عرض میکند. حضرت آنگاه که پیشنهاد دیدن او را میدهند، خیلی خوشحال میشود. هنگامی که از قبر بلند شد، با زبانی غیرعربی به معنای «سلام» گفت «رمیکا». سوال شد که مگر تو عرب نبودی؟ گفت که آری منتها من کسانی را دوست داشتم که وجودشان بر این زبان و لهجه بوده است. لذا انسان با هر حالت هر آنچه دوست داشته باشد محشور میشود. همانطور که در فلسفه داریم، محبت مانند فصل اخیر انسان است. یعنی سایر وجود انسان و همه حرکات انسان از آن فصل اخیر تبعیت میکند و از آن شکل میگیرد.
محبت علاوه بر فرازمانی و فرامکانی شدن، سرعت سلوک انسان را نیز به سمت و جهت یک چیز بیشتر میکند. یعنی زمان طولانی و یک فاصله مکانی طولانی را در یک لحظه طی کند. سرعت حرکت بدن محدود به عالم دنیاست منتها سرعت حرکت محبت نامحدود است. مثال آن را در داستان آصف ابن برخیا در آوردن عرش ملکه سرزمین سبا در قرآن میبینیم که آن را «قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ – 27 سوره نمل» قبل از نگاه کردن حضرت سلیمان حاضر فرمود. قبل از نگاه یعنی فوق سرعت نور در عالم ماده و انرژی.
در این فرایند هرچه محبوب قوی تر و محب آماده تر باشد، سرعت حرکت سریع تر میشود و بالعکس. لذا هرچه آرمان عظیم تر و افراد اهل محبت بیشتر باشند سرعت بیشتر میگردد و این سرعت به سوی بی نهایت میل میکند.
هرچه محبت های اعضای یک تشکیلات متفرق تر باشد، اثری که در این تشکیلات خلق میشود پراکنده تر است و از طرفی هرچه جهت محبت افراد واحدتر باشد سرعت حرکت و وحدت را شدیدتر میکند و اثر آن قوی تر است. هرچه محبت بین اعضا در یک تشکیلات بیشتر باشد، وحدت تشکیلات شدیدتر است. وحدت سبب میشود نیروها در یک راستا حرکت کنند و نتیجتا سبب میشود یک تشکیلات اثربخش باشد.
جذب نیرو در یک تشکیلات در دایره مشابهت ها صورت میگیرد و جدایی و گسستگی ها به سبب تباینها و تفاوت هاست. فلذا برای بقای یک جمع باید شباهت ها بیشتر شود. شباهت ها در دایره محبت ها شکل میگیرد. مشابهت بیشتر اعضای اصلی تشکیلات با هم و مشابهت آنها با افراد بیرون تشکیلات سبب تقویت جذب میشود. لذا برای جذب شدیدتر مشابهت های اعضاي اصلی با هم و مشابهت های آنها با افراد بیرونی بیشتر شود. شباهت ها گاه به اوج خود میرسد مانند امام و ماموم که شدت اقتدای ماموم به امام سبب تبدیل شدن او به شان امام میشود که فرمود «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ – 71 سوره اسراء» مانند بدن و افعال انسان که شان اوست.