به گزارش حلقه وصل، کانال تلگرامی پژواک خرد معاصر در روزهای اخیر حملات اسرائیل به تاسیسات سوریه شدت گرفته است. همین دیشب نیز مرکزی به نام السفیره در حلب را با ۱۲ موشک هدف قرار دادند.
در چرایی این حملات حرفها و سوالات زیادی مطرح شده و عمده خبرگزاری های خارجی حمله به مواضع نیروهای ایرانی را علت آن بمباران ها می دانند و هر بار خبر کشته شدن فرد یا افرادی از نیروی قدس سپاه را مخابره می کنند.
اما نیت اسرائیل از این حملات چیست و چگونه چه مناطقی را هدف قرار می دهد؟
دولت اسرائیل ازسال ۱۹۷۳ در یک حالت آتش بس و نه صلح ، با حکومت سوریه به سر می برد و همواره دولت سوریه صلح با اسرائیل را منوط به بازگرداندن سرزمین های اشغالی قبل از جنگ ۱۹۶۷ را عنوان کرده است.
اسرائیل نیز اصولا حیاتش به مناطق ژئوپلتیک و ژئو استراتژیکی ست که اشغال کرده و به هیچ عنوان این دستاوردهای راهبردی و حیاتی را پس نخواهد داد فلذا این درخواست را قویا رد کرده است.
به همین علل و عوامل یک حالت نه جنگ و نه صلح میان سوریه و اسرائیل برقرار گشته تا آنجایی دولت سوریه نیز از سال ۱۹۷۳ تا قبل از بحران داخلی سوریه در سطح داخلی اش اعلام وضعیت فوق العاده کرده بود تا همواره شرایط داخلی و ذهنیت شهروندانش را برای بازپس گیری مناطق اشغالی آماده نگه دارد.
با شروع بحران داخلی و درگیر شدن دولت و ارتش سوریه در جنگ فرسایشی با گروههای مسلح یک فرصت طلایی برای اسرائیل به وجود آمد تا با تمام توان به از بین بردن زیرساخت های دفاعی و امکانات مهم ارتش سوریه مبادرت ورزند.
اسرائیلی ها مطمئنند تا زمانی که دولت سوریه آخرین متر مربع از خاکش را آزاد نکند به حملات آنها پاسخ نخواهد داد.
بنابراین اولین مقصود اسراییل تضعیف توان ارتش سوریه می باشد.
نکته دیگر این که بحران سوریه فرصتی مناسب را برای ایران فراهم کرد تا با حضور گسترده نیروهای مستشاری و متحدانش در خاک این کشور علاوه بر حمایت از متحد استراتژیک خود یعنی بشار اسد به گسترش عمق استراتژیک خود اقدام کرده و خصم همیشگی اش یعنی اسرائیل را به طور مستقیم و زمینی و با سلاح های تاکتیکی و ارزان قیمت اما در حجم بالا تهدید کند.
بنابراین از سالهای گذشته به تجهیز و مسلح کردن مناطقی از سوریه اقدام کرده و می کند تا شرایط لازم را در نبرد سالهای آینده که در مرزها شمالی اسرائیل رخ خواهد داد، فراهم نماید. اسرائیل نیز که خطر را بیخ گوش خود به وضوح نظاره گر بوده با این حملات قصد از بین بردن تجهیزات و زیر ساخت ها را دارد.
درطی حملات سالهای اخیر صرفا ۲ بار ایرانی ها در حملات اسرائیل شهید شدند. ابتدا سردار شهید الله دادی و سپس حدود ۲ سال پیش تعدادی از نیروهای سپاه در پایگاه تی ۴ . در هردو بار نیز حزب الله و ایران از خاک لبنان و سوریه مستقیما پاسخ این تجاوزات را دادند و ارتش صهیونیستی به حساس بودن ایران و حزب الله روی تلفات انسانی اش پی برد و از آن پس لحظاتی قبل از حمله به نیروهای حاضر در محل ها هشدار تخلیه محل می دهد تا صرفا تجهیزات، محموله ها و زیرساخت ها را از بین ببرد. به همین علت از ۲ سال پیش تاکنون هیچ نیرویی از ایران در حملات اسرائیل شهید نشده است.
این حملات اگر چه موفقیت هایی را در خصوص نابود کردن تجهیزات در پی داشته اما واقعیات میدانی نشان می دهد از هر ۴ محموله ارسالی ایران صرفا ۱ محموله هدف قرار می گیرد و ۳ محموله دیگر به سلامت به مقصد تعیین شده می رسند.
نکته دیگر اینست که ایران با اتخاذ یک صبر استراتژیک قصد ندارد فعلا پاسخ این حملات دا بدهد چرا که:
اولا، بحران سوریه پایان نیافته و درگیری در چند جبهه به نفع محور مقاومت نیست.
دوما، اسرائیل تلاش می کند جنگ قطعی آینده را جلو انداخته زیرا نتانیاهو کاملا علاقه مند است تا در دوره ترامپ (که معتقد است یک فرصت طلایی برای اسرائیل می باشد) این درگیری به وقوع بپیوندد چرا که از حمایت بی دریغ آمریکا مطمئن است.
سوما، این که ایران درگیر مقابله با تحریم های اقتصادی بی سابقه ایالات متحده است و بی شک دوست ندارد در شرایط تحریم همه جانبه بین متحدانش و اسرائیل و ایالات متحده آمریکا درگیری ایجاد شود تا شرایط لازم را برای پشتیبانی از آنها داشته باشد. نکته دیگر این که برخی پرونده های بحران منطقه غرب آسیا مانند یمن هنوز باز است .
چهارما این که ایران سعی دارد در شرایط فعلی امکانات و زیر ساخت های لازم را برای تجهیز نیروهای نیابتی اش تامین نماید و در شرایط کاملا برتر به لحاظ زیر ساختی و لجستیکی پاسخ تجاوزات را بدهد.
در پایان معتقدم این حملات فعلا ادامه خواهد داشت تا وقتی که شرایط تغییر کند و آنوقت که به زعم راقم این سطور خیلی دور نیست ، رژیم اسرائیل با پاسخ همه جانبه مقاومت مواجه خواهد شد و چندین برابر تلفات و خساراتی که در این چند سال به این محور وارد کرده است را تقاص پس خواهد داد.