به گزارش حلقه وصل، مهمتر از جوابی که محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور به آن رسیده، سئوالی است که او طرح کرده.
این سئوال همان چیزی است که فوتبال ایران سالها کم داشت. سالها است که فوتبال ایران در تمام یا اکثر قریب به تمام پروندههای خود در مجامع بینالمللی بازنده بوده اما هیچ کس، هیچ مدیری از خود این سئوال را نپرسید:«چرا باختیم؟» در همه این سالها فوتبال ایران انگار بازنده راضی بود، رضایت داشت که دارد میبازد،غرامت میدهد، پول میدهد.
هیچگاه برایش مهم نبود، آن شکستی که موجب پیروزی می شود، شکستی است که فرد به دنبال علت شکست میرود، اگر ندانیم چرا میبازیم تا همیشه میبازیم. در همه این سالها چرا این سئوال مطرح نبود که چرا همه پروندهها را در فیفا می بازیم و این خود یک سئوال مهم است برای آن که به جواب سئوال نخست برسیم.
خوب است بدانیم که چرا هیچ هیات مدیره، مجمع و وزارتخانه ای مدیران باشگاه های ایران را بازخواست نکرد که چرا ما در بدترین قراردادهای ممکن بازنده شده ایم ؟ ایراد از کجاست؟ از نوع قراردادی است که می بندیم؟ از جنس دفاعی است که در مجامع بین المللی می کنیم ؟ از نوع رفتاری است که در زمان قرارداد انجام می دهیم؟
بالاخره یک دلیلی وجود دارد که همیشه بازنده همه پرونده ها ما هستیم، خلاصه این که ما در همه این سال ها هیچ گاه مطالبه شکست نداشتیم. در همه این سال ها کم نبودند بازیکنانی مثل بودیمیر و پروپیچ که به اندازه تمام پول عمرشان از فوتبال ایران پیش قرارداد گرفتند و بدون هیچ تاثیرگذاری رفتند و آخر سر هم در مجامع بین المللی علیه فوتبال ایران حکم گرفتند و در و پنجره را با هم بستند و هیچ مدیری بابت نه استخدام آن ها و نه نوع قرارداد بستن با آن ها و نه دفاع از پرونده های آن ها مواخذه نشد.
مشاوران حقوقی هم اوج هنرشان این بود که مثلا در ماجرای ژوزه بگویند که او را بفرستید تیم پایه یا در ماجرای طارمی بگویند که علیه تیم ترکیه ای ادعا کنید که قبلش قرارداد داشتیم و نتیجه اش حکم عدم صداقت شد. در همه این شکست ها یک نفر مقصر شناخته نشد، یک نفر تاوان اشتباهش را نداد و یک نفر بازخواست نشد.
در ماجرای زنوزی اما ما با بازنده راضی مواجه نیستیم، اتفاقا او «بازنده ناراضی » است. او چون در چرخه مدیریت و باشگاهداری دولتی نیست و تاوان شکست از جیب شخصی اش را می دهد، سئوال دارد.
سئوال کرده از وکیل های دیگر پرسیده چرا ما پشت سر هم در این مجامع بین المللی می بازیم، این که به چه جوابی می رسد یک ماجرا است و این که سئوال و مطالبه مطرح شده ماجرایی بزرگتر. در میان این همه مدیر که وقتی مقام، مقام شعار است و حرف زدن ، از «بیت المال» به عنوان عمری مقدس و غیرقابل سهل گیری حرف می زنند می پرسیم تا حالا کدام یک از شما از شکست در مجامع بین المللی ناراحت بودید؟
برای جلوگیری از هدر رفتن پولی که متعلق به عامه مردم است؛ اینگونه عصبانی شدید که مدیر یک باشگاه خصوصی شده است؟ بگذریم کم نبودند که می دانستند بدهی برای مدیر بعدی میراث می ماند و این گونه خیلی هم ناراضی نبودند.
سئوال و مطالبه ای که مالک تراکتور مطرح کرد، نشان می دهد باید جنس فوتبالمان را عوض کنیم. به سمت پاسخگویی در تصمیم برویم. همه مدیران ایران باید بدانند که هر تصمیمشان بدون تاوان چه خوب و چه بد نیست و در مقابل اشتباهات در زیر سپر آهنین مصون نیستند.