حلقه وصل: محمدامین عابدینژاد/
برخی از سیاستمداران و اندیشمندان از تغییرات بنیادین در نظم و مناسبات جهانی و چگونگی آن در دوران پسا کرونا سخن گفته اند. پرداختن به نظم آینده جهان، البته در جای خود قابل بحث و گفتگو است. روشن است که ضریب نفوذ ما برای تاثیر گذاری بر نظم و مناسبات آینده جهان، تابعی از قدرت درونی نظام سیاسی اجتماعی ماست. اما کرونا به رغم خسارت هایی که دارد فرصت هایی در اختیار ما گذاشته که استفاده درست و بهینه از این فرصت ها ضریب اقتدار اجتماعی و سیاسی انقلاب اسلامی را افزایش می دهد.
به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
1. فرصت توسعه و پیشرفت در پروژه دولت الکترونیک
فاصله گذاری اجتماعی هر چند جسم ما را از یکدیگر دور میکند، اما هر چه بیشتر ما را به فضای ارتباط الکترونیکی فرا میخواند. این ارتباط هر گاه از منظر رابطه دولت- ملت نگریسته شود نزدیک به مفهومی است که از آن به عنوان دولت الکترونیک یاد می کنیم. دولت الکترونیک هزینه های دولت را کاهش میدهد و فرآیند حکمرانی را سریعتر میسازد. دولت الکترونیک شفافیت را افزایش میدهد و عملا پدیده ای ضد فساد است.
2. فرصت تجدید نظر در تئوری دولت تنبل
چیزی که آن را تئوری دولت تنبل می نامیم، انگاره ای است که به لحاظ تاریخی ریشه در فیزیوکراتیسم دارد و در کاپیتالیسم اقتصادی و فرهنگی نشو و نما یافته است. بر اساس این انگاره، اقتصاد و فرهنگ و بطور کلی مناسبات اجتماعی، نظمی طبیعی دارند و یکی از مهمترین وظایف دولت عدم دخالت در سامان بخشی امور است. دخالت دولت هر چه بیشتر، مناسبات اجتماعی را از تعادل واقعی خود دور خواهد کرد. صرف نظر از اشکالات مبنایی که متوجه کاپیتالیسم اقتصادی و فیزیوکراتیسم است، فهم غلط از این انگاره از یک سو و بی توجهی به اهداف نظام اسلامی و شرایط واقعی اقتصاد و فرهنگ در جامعه ما از سوی دیگر برخی از تصمیم سازان و تصمیم گیران ما را به بی تصمیمی و بی عملی و بی تدبیری در تمشیت امور کشانده است. بخشی از آنارشیسم حاکم در حوزه فرهنگ و اقتصاد در جامعه ما محصول باور به تئوری دولت تنبل است. افتخار به نساختن مسکن، مخالفت با مقابله اساسی با واردات بی رویه، عدم مبارزه قاطع با قاچاق و مسائل متعدد دیگری در حوزه هنر و فرهنگ حداقل تا اندازه ای نتیجه چنین رویکردی در مبانی سیاسی و اجتماعی است. تئوری دولت تنبل حتی خود را در سیاست های مبارزه با کرونا نشان داد. در مقابل نظریه ای که خواهان دخالت جدی حاکمیت در مبارزه با کرونا بود تئوری دولت تنبل ما را عملا بسوی مصونیت گله ای و اهمال در مبارزه جدی سوق می داد.
کرونا به ما آموخت که دخالت موثر عالمانه و شجاعانه دولت تا چه اندازه می تواند راهگشا باشد. در دوران پسا کرونا تئوری دولت تنبل جایی در میان ما نخواهد داشت.
3.فرصت توسعه آموزش همگانی
این روزها آموزش های از راه دور رونق یافته است. توجه به بالاتر بردن کیفیت آموزش و یادگیری در آینده برای جامعه ما می تواند، سایه سنگین سرمایه داری را از سر نظام آموزشی کشور ما مرتفع کند. و ما را به عدالت آموزشی نزدیک کند.
4.فرصت توسعه شبکه ملی اطلاعات با حفظ بهره مندی از مزایای شبکه جهانی اینترنت
روشن است اقداماتی که در حوزه فضای مجازی انجام می دهیم نیازمند یک بستر امن از سوء قصد دشمن و در عین حال کارآمد می باشد. در واقع بستر امن و کارآمد مجازی که توان حمایت از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد شرط بهره مندی از فرصت های پسا کرونا می باشد.
5. فرصت ارتقاء عقلانیت و فرهنگ دینی
اندیشه اسلامی مبتنی بر پایه های استواری است که از یک سنت فلسفی فاخر بهره می برد. مسئله بلاها و شرور نه تنها نقصی در نظام خلقت و تشریع تلقی نمی شوند، بلکه به عنوان فرصتی برای پیشرفت هرچه بیشتر فرد و جامعه اسلامی به شمار می روند. در فلسفه غرب علم و عقلانیت و تمدن اگر نگوییم همیشه در بسیاری از موارد در مقابل دین و باورهای اعتقادی قرار داشته اند. کافی است نگاهی به سه گانه های تاریخی آگوست کنت بیاندازیم پدر علوم انسانی جدید غرب اعتقادات دینی و باور به توحید افعالی را در مقابل انگاره های و تئوری های علمی می دانست. نارسایی در اندیشه فلسفی غرب بود که نمی توانست تبیین مناسبی از مناسبات علل مادی و علل مجرد ارائه کند. سوالاتی که اکنون در رابطه میان علم و دین مطرح می شود فرصتی بی نظیر برای ارتقاء سطح فرهنگ و تحکیم مبانی اندیشه اسلامی به شمار میرود فرصتی که به هیچ وجه نباید آن را از دست داد
به این فهرست می توان موارد متعدد دیگری نیز افزود چه خوب می شد اگر همه ما و تمام ظرفیت نخبگانی ملی ما در جهت اندیشه نسبت به آینده نظام اسلامی راه های اقتدار جمهوری اسلامی ایران قرار می گرفت.