به گزارش حلقه وصل، شیوع ویروس کرونا در کشور موجب ایجاد نگرانی و اضطراب فراوان برای مردم شد. انتشار اخبار و اطلاعات ضد و نقیض در فضای مجازی هم موجب افزایش این تحیر و سرگردانیها شد؛ اتفاقی که مردم را در پی یافتن یک راه برای رسیدن به آرامش سوق داد. در گفتوگو با حجتالاسلام علی سرلک، استاد حوزه و دانشگاه تلاش کردیم توصیههایی برای رسیدن به این آرامش داشته باشیم. ابتدا فیلمی از پاسخهای حجتالاسلام سرلک را اینجا ببینید:
انسانها در پی وقوع یک خطر به دنبال دوری از آن هستند
امروز مردم کشور و حتی جهان دچار یک تحیر و سرگردانی در پی شیوع ویروس کرونا هستند. دلیل این تحیر چیست؟
دوران حاضر، عصر حیرت و سرگردانی است و دلیل آن نیز گسترش وسایل ارتباط جمعی و از سوی دیگر به وجود آمدن منابع و مراجع مختلف اخبار و اظهارنظرهاست که موجب شده یکی از بحرانهای بشر امروزی، حیرت و سرگردانی باشد که در پی آن ناآرامی را در انسانها ایجاد میکند.
امروز بعد از گسترش ویروس کرونا نیز جلوه دیگری از سرگردانی ایجاد شده است؛ زیرا انسانها در پی وقوع یک خطر به دنبال دوری از آن هستند. در این صورت، زمانی که افراد غیرموثق شروع به اظهارنظر میکنند و اطلاعات گمانی در جامعه منتشر میشود، آتش سردرگمی را شعلهورتر میکند.
راهکارهایی برای خروج از نگرانیهای کرونا
برای خروج از این تحیر و سرگردانی چه باید کرد؟
یکی از بهترین راهها برای نجات از این تحیر و سرگردانی آن است که انسان از دامن زدن به شایعات و اطلاعات غیرموثق پرهیز کند. امروز با توسعه فضای مجازی، هر انسانی خود را یک رسانه میداند، بنابراین نیاز است با یک پالایش ابتدایی حرفها و گزارههای مطرح شده در این فضا را سبک و سنگین کنیم و از بازنشر اطلاعاتی که فاقد پایه علمی هستند، خودداری کنیم.
در قرآن کریم این آیه شریف آمده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ؛ از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن» این نکته باید دستورالعمل زندگی ما باشد. در روایت داریم نه تنها آنچه را که نمیدانیم؛ نباید بگوییم، بلکه آنچه را که میدانیم نیز نباید تماماً بیان کنیم و انسان جز بر یقینیات خود نباید اظهار نظری داشته باشد. بنابراین در شرایط امروزی نباید اظهار نظری جز در صورت یقین کامل داشته باشیم و نباید اظهار نظری را هم جز با یقین کامل از درستی آن، بپذیریم.
دومین راهکار آن است که از دیگران در برابر اظهارنظرهایشان دلیل بخواهیم؛ یعنی زمانی که فردی اظهارنظری میکند و یا راه حلی ظنی و گمانی مطرح میکند، باید از او دلیل مطالبه کنیم و یا منبع حرفهایش را بپرسیم. بنابراین در مواجهه با گفتهها و اظهارنظرهای فراوان موجود در شرایط کنونی در فضای مجازی دو راهکار برای ما وجود دارد تا بتوانیم به آرامش روانی دست پیدا کنیم. اول آن که اطلاعات خود را جز از منابع مطمئن دریافت نکنیم و دوم نیز اگر دیگران اظهارنظری داشتند، دلیل و منبع را از آنها مطالبه کنیم.
برای آرامش قلبی و روانی نیز نباید خداوند را از معادلات زندگی حذف کنیم. یعنی در روند زندگی متافیزیک، معنویت و اعتقاد به قدرت لایزال الهی را نباید فراموش کنیم. به این ترتیب، دچار حیرت و ضعف خواهیم شد.
در قرآن کریم داریم: «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» ذکر خداوند به معنای مشاهده کردن دست توانمند خدا در وسط تمام ناتوانمندیهاست؛ یعنی انسان ببیند و بداند که خداوند همچنان و همیشه همهکاره و مسبب فیالوجود است. اعتماد، تکیه و استمداد از خداوند متعال سبب میشود که انسان آشفتگی، حیرتزدگی و این حالت «چه کنم، چه کنم» خود را از دست بدهد.
سحرگاه بهترین زمان مناجات با خداوند است
برای یاد کردن خداوند شاید بهترین ظرف زمانی ماه رجب و شعبان باشد. این روزها نیز مردم خانهنشین هستند. این تلاقی زمانی اتفاقات برای رسیدن به این آرامش چه مزایایی دارد؟
سفره دل انسان حقیقی همواره پیش خداوند باز و همیشه دست نیازش به سمت خداوند دراز و گردنش در برابر قدرت لایتناهی خداوند کج است؛ منتها این دلدادگی و بندگی در ظرفهای زمانی مانند ماه رجب، شعبان و رمضان به اوج خود میرسد.
انسان هیچگاه نباید سیر و سفر به سمت خداوند متعال را فراموش کند که مبدا این سیر و سلوک از ماههای رجب، شعبان و رمضان آغاز میشود. زمانی که به مفاتیحالجنان نیز مراجعه کنیم، مشاهده میکنیم که اعمال عبادی از ماه رجب آغاز میشود؛ یعنی این ماه آغاز فصل بندگی انسان است. همانطور که کشاورزان سال زراعی، دانشجویان و دانشآموزان سال تحصیلی و یا تجار یک سال مالی دارند، عباد و سالکان نیز یک فصل بندگی و نیایش دارند که از ماه رجب آغاز میشود.
بهترین کارها در این ماه، استفاده از قرآن صاعد است. خداوند برای هدایت ما، قرآن را فرستاده است. انسانی که قلب خود را در معرض انوار و آیات الهی قرار دهد، قلبش نورانی شده و به صحبت با خداوند علاقهمند خواهد شد که باید از طریق مناجات و دعا یا همان قرآن صاعد این کار را انجام دهد. برخی از دعاهای ماه رجب از سوی امام زمان (عج) به ما رسیده است. توصیه میکنم که مردم با مضامین دعاها آشنا شوند. یعنی شاید نیاز نباشد انسان چند صفحه دعا و مناجات بخواند، بلکه باید بداند در قالب یک دعا چه مطالبی را به خداوند عرض میکند. بهترین دستورالعمل برای رسیدن به آرامش، انس با مضامین مناجات سفارش شده در ماه رجب، شعبان و اوج آنها در ماه رمضان است که مناجات ابوحمزه ثمالی، دعای افتتاح و غیره خوانده میشود.
بنابراین بهترین دستورالعمل برای رهایی از تحیر و سرگردانی در این دوران، مناجات است که البته در تمام زمانها میتوان با خداوند مناجات داشت، اما بهترین ظرف زمانی برای آن سحر است که افراد اگر قبل از اذان صبح بیدار شوند و از این شبنشینیهای غیرضرور پرهیز کنند، میتوانند از آن بهره ببرند.
آیتالله حسن زاده آملی میفرمود: هرکس سحر ندارد از چیزی خبر ندارد. بنابراین باید از اوقات سحر در این ایام خانهنشینی بهخوبی استفاده کنیم.
غربیها شیرینی و حلاوت دعا و مناجات را نچشیدهاند
رسانههای غربی و برخی از افراد داخلی این روزها تلاش دارند توسل به اهل بیت (ع) و توصیههای دینی مانند پرداختن به دعا و مناجات را زیرسوال ببرند. دلیل رفتار اینها چیست؟
مردم در مواجهه با این شبههافکنیها، دروغ پراکنیها و توطئههای رسانههای غربی باید به دو نکته توجه کنند؛ اول آنکه وقتی فردی حلاوت، شیرینی و لذت این قضایا را نچشیده است، طبیعتاً نمیتواند با این فضاها یاری و همدلی داشته باشد. علامه جعفری میفرمود: افرادی که انکار معنویت میکنند رابطه انسان با خداوند را به وسیله این دعاها درک نمیکنند، اما زمانی که به یک انسان نورانی و معنوی میرسند، برابر او تواضع میکنند. نمونه واضح آن در ملاقات ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه وقت شوروی با امام خمینی (ره) بود که در این جلسه بنا داشت پاسخ گورباچف به امام خمینی (ره) را برساند. او در این جلسه به حدی محو عظمت امام خمینی (ره) شد که بارها صدایش را صاف میکرد و ارتعاش صدا داشت و رنگش نیز پریده بود که حتی بعد از بازگشت به کشورش، نامهای برای عذرخواهی نوشت که من مهمان مودبی برای این مرد معنوی نبودم.
افرادی که مخالفتهایی میکنند اگر در این موقعیتها قرار گیرند، اعتماد خواهند کرد؛ به طوری که طراح کشتی تایتانیک گفته بود این کشتی را خدا هم نمیتواند غرق کند، اما زمانی که به کوه یخ خورد در آن لحظات پایانی، غرق مناجات و ارتباط با خداوند شده بود.
دومین نکته نیز ناشی از خباثت این افراد است. باید بدانیم جنگ جریان نور و ظلمت در طول تاریخ وجود داشته و جریان ظلمت همواره تلاش کرده که موازنه قدرت را به سمت خود تغییر دهد. تقابل علم و دین یکی از این عرصههاست. افراد معتقد به علم تجربی در تلاش هستند تا رقیب خود یعنی افراد معتقد به دین و متافیزیک را از گردونه خارج کنند؛ منتها این افراد در خصوص اسلام اشتباه میکنند و باید بدانند اگر در زمان رنسانس توانستند اعتقادات افراد را محکوم کنند و به موفقیت برسند، در برابر دین تحریف شده به پیروزی رسیدند، اما دین اسلام سرشار از عقلانیت و حکمت است. شاید اینها بتوانند در دل برخی از افراد تردید ایجاد کنند و آسیبهایی را به وجود آورند اما نمیتوانند به آن هدف غایی خود دست پیدا کنند و انشاءالله غلبه حق، اتفاق خواهد افتاد.
باید بدانیم که دین بنا ندارد نظام طبیعی جهان و رابطه علت و معلولی را تغییر دهد، بلکه فهم درستی از این رابطه به ما خواهد داد و نشان میدهد که یک علتالعللی در کار است و اعتماد به آن، آرامش را به انسان هدیه خواهد داد و رنجهای انسان را کاهش خواهد داد. این به معنای آن نیست که برای شکستگی دست دعایی خوانده شود یا برای از بین رفتن این ویروس، دعایی خوانده شود بلکه دین، قدرت روحی به انسان خواهد داد که امروز از لحاظ علم تجربی نیز ثابت شده است، اگر انسان از قدرت روحی بالاتری برخوردار باشد، توان و مقاومتش در برابر بیماری افزایش پیدا خواهد کرد.
بسیاری از پیامبران و ائمه اطهار (ع) بر اساس بیماری یا مسمومیت از دنیا رفتند، اما در اوج ضرباتی که بر پیکر آنها وارد شد، سرود بندگی سر دادند و راضی به رضای خداوند بودند و با شادی از این دنیا رفتند. در تاریخ داریم، امام حسین (ع) هرچه به زمان شهادت نزدیکتر میشدند، چهرهشان برافروختهتر میشد؛ یعنی بزرگترین رنجها و قصهها هم نمیتواند انسان مومن و مقرب را آشفته کند، به همین خاطر حضرت زینب (س) نیز در پایان واقعه عاشورا فرمودند «ما رایت الا جمیلا» و این نگاه از رهگذر باورهای دینی حاصل میشود. افرادی که از این نگاه دینی برخوردار نیستند بر اثر کوچکترین مشکلاتی به هم میریزند و کم میآورند و حتی شروع به کفر گفتن میکنند.
انسانی که به اسلام حقیقی و به تعبیر امام خمینی (ره) اسلام ناب محمدی معتقد است در دل مشکلات، فراغت، راحتی و گشایش روحی خواهد داشت و این روحیه بالا کمک میکند که در برابر مشکلات و بیماری توان دفاعش بیشتر شود.
تلاش رسانههای بیگانه ممکن است عدهای را که از ایمان ضعیفتری برخوردار باشند، از میدان به در کند؛ زیرا هر میزان شرایط سختتر شود، به تعبیر مولوی، افراد سستعنصر میدان را ترک میکنند اما افرادی که میمانند به قلههای بلندتری دست پیدا میکنند.
زمانی که گرهها بسیار کور میشود، زمان باز شدنشان است
همانطور که اشاره داشتید این فشارهای رسانهای افرادی را از میدان به در میکند و آنان از رحمت الهی ناامید میشوند. چه توصیهای به این افراد دارید؟
در روایت داریم زمانی که گرهها بسیار کور میشود، زمان باز شدنشان است و یا به تعبیر دیگر، زمانی که یک مسیر سربالایی، به تیزتر شدنش اضافه میشود زمان سرازیر شدن آن فرا رسیده است. به همین خاطر در دین اسلام به صبر، شکیبایی و مقاومت سفارش بسیار شده است که صبر همواره میوه شیرین ظفر و پیروزی را حاصل میکند. بنابراین در شرایط فعلی زمان خسته شدن نیست و هر فردی به هر دلیلی که ناامید از رحمت خداوند شده است، باید بداند ما راه طولانی را طی کردهایم و اگر از این گردنه عبور کنیم به دشت زیبایی به نام آرامش دست پیدا خواهیم کرد. بنابراین اگر امروز خسته شویم، تمام رنجها و تلاشهای گذشته خود را زایل کردهایم.
انسانی که میبازد و خسته میشود تنها دو راه دارد؛ یکی اینکه ناامید شود و به در و دیوار بد و بیراه بگوید که به ضرر افراد است. به لحاظ عقلی نیز فردی که داد و بیداد میکند، مصیبت خود را بیشتر کرده است. راه دیگر آن است که بگوییم اگر این حرفها صحیح باشد و اعتماد کنم، ضرری نکردهام لذا بهتر است خونسردی خود را حفظ کنم و ارتباط خود را با خداوند قویتر سازم که در بدترین حالت به همان حالت قبل که نزدیک به دره بودم، رسیدهام. فردی به من گلایه میکرد که شما مذهبیها در قبال هر مشکلی که برایتان ایجاد میشوید، یک عبارت «انشاءالله خیر است» میگویید و آرام هستید. پاسخ دادم این یک عبارت نیست؛ بلکه دیدگاه است. شمایی که این عبارت را نمیگویید چه میگویید؟ غیر از این است که فحش و بد و بیراه میگویید؟ آن عمل بهتر است و یا گفتن این عبارت؟ روشن است که اگر انسان در اوج ناامیدی احساس کند ممکن است راهحلی وجود داشته باشد، حرکت خواهد کرد و امیدوار خواهد ماند.
امام رضا (ع) در روایتی میفرمایند این سخنانی که ما میگوییم یا راست است یا دروغ؛ اگر راست باشد افرادی که عمل کردند به نتیجه میرسند، اما اگر حتی این حرفها دروغ باشد، افرادی که عمل کردهاند، ضرری نکردهاند. به طور مثال نماز خواندن یا فرد را به بهشت میبرد یا نمیبرد. بنابراین افرادی که نماز خواندند و بهشت رفتهاند که خوش به حالشان اما اگر افرادی نماز خواندند و به بهشت نرفتند، این نماز به آنها آرامش داده است. بنابراین ضرری نکردهاند.
فرصتهایی که در سختیها حاصل میشود
در قرآن کریم داریم: «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً، همانا همراه هر سختی، گشایش است» رهبر انقلاب هم در پیام نوروزیشان به این آیه اشاره کردند. در شیوع بیماری کرونا که بلا و سختیهای فراوانی برای کشور ایجاد شده است، چه گشایشهایی وجود دارد و چگونه حاصل خواهد شد؟
خداوند در این آیه میفرماید همراه هر سختی، گشایش و راحتیهایی وجود دارد. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت: وسط سختیها، فرصتی وجود دارد که وسط فرصتها نیست؛ یعنی سختیها کمک میکند انسانها بزرگ و توانمند شوند.
نقل شده، فردی ملاحظه کرد پروانهای برای خارج شدن از پیله سختی بسیاری میکشد. از روی دلسوزی پیله را پاره کرد و پروانه بیرون افتاد، اما هیچگاه نتوانست پرواز کند. علت را جویا شد. به او گفتند این پروانه بر اثر آن رنجی که برای خروج از پیله متحمل میشود، بالهایش قوی خواهد شد که در این صورت میتواند پرواز کند. تو این رنج را از او گرفتی، اما در عوض او را یک عمر زمینگیر کردی و لذت تماشای گلها را از او سلب کردی.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیات آورده است، به همراه هر سختی ۳ گشایش وجود دارد؛ منتها باید چشم دیدن آن را داشته باشیم؛ یعنی «چشم دل باز کن که جان بینی». اول آنکه میتوانست بدتر از این باشد، اما نشده است. این حرف درستی است که در هر سختی بنگریم میتوانست بدترش برای ما اتفاق بیفتد.
دوم اینکه سختی و بلا در وجود ما، کیسههای غرور و توسل به غیر خدا را خالی میکند. مولوی میگوید: «در بلا هم میچشم لذات او/ مات اویم مات اویم مات او» و این همان اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً است که باید بگردیم تا آن را پیدا کنیم.
سومین نکته گشایشی است که به واسطه توان انسان به دست میآید. انسانها بعد از سختیها به یک ظرفیتهای بزرگتری دست پیدا میکنند و به عظمتهای وجودی میرسند. به همین خاطر امام سجاد (ع) به خداوند میفرماید: شکر من را در بلاها بیشتر از گشایشها قرار بده؛ یعنی من بیشتر وامدار و قدردان لحظاتی هستم که به تعبیری تلختر بود، اما در ذات شیرین بوده است.
در آن شعر معروف داریم «اگر با دیگرانش بود میلی، چرا جام مرا بشکست لیلی» البته این دیدگاه نصیب هرکسی نمیشود که حافظ در این خصوص میگوید:
گرچه میگفت که زارت بکشم میدیدم که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل در پیاش مشعلی از چهره برافروخته بود
کسی که در بلا به شکر میرسد، درجات بسیار بالایی را نصیب خود میکند و آنجا اوج بندگی است.
امیدوارم ریشه این ویروس منحوس که شیوعش بسیاری از خانوادهها را دچار مشکل و برخی را نیز داغدار کرد، کنده شود، اما باید بدانیم در کنار شیوع این ویروس زیباییهایی جلوه کرد. من در روزهای گذشته برای عرض خداقوت به کادر درمانی به بیمارستان فیروزگر رفتم که به آنها عرض کردم این ویروس سختیهای بسیاری برای مردم کشور ایجاد کرد، اما یکی از جلوههای زیبایش درخشش کادر درمانی کشور بود و عظمت وجودی آنان را به مردم نشان داد.
قطعات پازل کشور ما دانه دانه در حال تکمیل شدن است. اگر در حادثه آتشسوزی پلاسکو، آتشنشانها خوش درخشیدند و مردم پی به عظمت روحی و وجودی آنها بردند، در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز کادر درمانی کشور درخشید و از این جهت کشور گویی در حال بالغ و آماده شدن برای یک اتفاق بزرگ است.