به گزارش حلقه وصل، بررسی وضعیت استقلال و پرسپولیس در دولت کنونی و به خصوص از زمانی که مسعود سلطانی فر سکان هدایت ورزش کشور را به عهده گرفته، گویای بحران ها و مشکلات فزاینده و دامنه داری است که گویا پایانی برای آنها متصور نیست.
شب گذشته، تصمیم هیات مدیره بابت برکناری مدیر روابط عمومی، عملا مدیرعامل پرسپولیس را به سمتی سوق داد که عطای کار را به لقایش ببخشد. اگر بخواهیم وضعیت مدیریت این باشگاه مردمی را بهتر واکاوی کنیم، باید به روزی برسیم که مسعود سلطانی فر درست در دوره ای که برخی اعضای هیئت مدیره در حال رایزنی برای رسیدن به پست مدیرعاملی بودند، ناگهان انصاری فرد را به عنوان مدیرعامل جدید معرفی کرد.
انتخاب غیر منتظره ای که حتی خود هیات مدیره را هم به شوک فرو برد اما وزیر ورزش انتخابش را کرده بود. شاید برایش مهم نبود که انتخاب انصاری فرد را به پای انتقاد او از فدراسیون و جدایی اش از کمیته فوتسال گذاشتند و مبنای فنی و مدیریتی برای آن قائل نبودند.
انصاری فرد با وعده های همیشگی اش بابت حل شدن مشکلات مالی پا به پرسپولیس گذاشت. او به امید اینکه به زودی قرار است عضو هیات مدیره هم شود، کارش را با یاران همیشگی اش آغاز کرد اما این همه چیز نبود و گویا تازه اول قصه هایش با هیات مدیره ای ناهمگون آغاز شده بود.
هیات مدیره ای که یک سر آن ایرج عرب قرار داشت؛ با کوله باری از حاشیه های ریز و درشت که در دوران مدیریتش در این باشگاه به جای گذاشته بود و کارنامه تاریک را به یادگار گذاشته بود. در دیگر سوی ماجرا مهرداد هاشمی قرار داشت که از همان روزهای اول، گارد خود را به مدیرعامل پرسپولیس با غیبت در جلسات یا حضورهایی همراه با انتقادهای شدید، نشان داد. سایر اعضا نیز موضعی مخالف و مغایر انصاری فرد داشته و دارند.
انصاری فرد با چنین هیات مدیره ناهمگن و ناهماهنگی وارد کارزار شد. نتیجه این اختلافات یا حتی تقابل هایی، اتفاقاتی بود که شب گذشته رخ داد. صحبت ها و اتفاقات شب گذشته نشان از یک اختلاف عمیق و ریشه ای داشت که پنهان مانده بود.
تقسیم شدن باشگاه به دو بخش رسانه ای و ناهمگن بودن ارکان مدیریتی منجر به این شد که خبر برکناری حسین قدوسی که مشاور اصلی و به نوعی امین محمدحسن انصاری فرد به شمار می رود، ابتدا در بخش هایی که از سوی اسپانسر ارتزاق می شوند، رسانه ای شود. از سویی دیگر، دو بخش رسمی باشگاه یعنی سایت و کانال از انتشار خبر جلوگیری کردند تا کار به جایی برسد که مدیرعامل باشگاه به ستوه بیاید و با وجود همه نقدهایی که به مدیریت وی وارد است، دست به افشاگری بزند و از وضعیت نامطلوبی که بین مدیران وجود داشته، پرده بردارد.
اینک، چندین سوال برای هواداران و اهالی رسانه پیش می آید که البته کسی نیست که به آنها پاسخ دهد.
آیا غیر از این است که انتخاب محمدحسن انصاری فرد به عنوان مدیرعامل با تایید وزارت ورزش و جوانان بوده است؟ چطور می شود مدیری که با تایید وزیر انتخاب می شود، از سوی هیات مدیره حمایت نمی شود و حتی علیه او اقدام می شود؟ مبنای این انتخاب و این رفتارهای متناقض چیست؟
منهای تصمیم عجیبی که سلطانی فر بابت انتخاب انصاری فرد گرفت و خیلی از افراد را شوکه کرد، این نقد به وزیر ورزش وارد است که چرا در ادامه راه، او را عضو هیات مدیره نکرده و سپس نه تنها بعد از استعفای عرب از هیات مدیره سرخپوشان اقدام به عضویت انصاری فرد نکرد بلکه مسیر حرکتی مدیران این باشگاه به سمتی رفت که روز به روز اختلافات بیشتر شده است. اینکه تصور کنیم وزیر ورزش در جریان روند این اتفاقات نبوده کمی ساده لوحانه است و این انفعال نیز باورنکردنی!
به نظر می رسد وقت آن است که مسعود سلطانی فر حداقل بابت ادعاهایی که انصاری فرد کرد، شفاف سازی کند. وزیری که می داند اعضای هیات مدیره در نشست ها به هم توهین می کنند، چطور سکوت کرده و کار به نقطه کنونی رسیده است؟ وزارت ورزش و جوانان اکنون مورد این تهام است که در عزل و نصب جزیی ترین ارکان یک باشگاه نقش دارد. البته، از سوی برخی نزدیکان پرسپولیس این اتفاق به وزیر ورزش منصوب شده اما امروز وزارت ورزش اقدام به تکذیب این موضوع کرده؛ در حالی که این تکذیب برای رفع شائبه ها کافی نیست. انصاری فرد به نقل از هیات مدیره این ادعا را مطرح کرد اما در توضیح وزارت ورزش نشانی که ذهن هوادار را روشن کند، دیده نمی شود.
آیا غیر از این است که انتخاب بخش رسانه ای و سرپرست باشگاه برعهده مدیرعامل است؟ وقتی هیات مدیره بدون در نظر گرفتن نگاه و تصمیم مدیرعامل چنین تصمیمی می گیرد، در واقع شخصیت حقوقی او را به زیر کشیده و این یعنی پایان مسیر. این روند را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
تمامی این نقدها دلیل بر این نمی شود مدیریت انصاری فرد پنهان بماند. وی که سالها قبل امتحان خود را در این باشگاه پس داده بود، با انتخاب دوباره اش دوباره همان مسیری را رفت که قبلا رفته بود و دوباره اسیر همان روش هایی شد که جوابی نگرفته بود. در واقع، شاید بهتر بود شب گذشته مجری برنامه فوتبال برتر از وی می پرسید چرا با وجود همه اختلافاتی که داشتی و قبل از اینکه این همه پرونده مالی فاجعه آور رو شود، دست از کار نکشیده است؟ اینک این شائبه هم هست که انصاری فرد بعد از اینکه دید یار باوفایش را به زور و جبر می خواهند از کنارش دور کنند، بهترین فرصت را پیدا کرد تا با وضعیت مالی وخیمی که در باشگاه است، عطای کار را ببخشد.
آنچه در پرسپولیس گذشته و می گذرد، گویای یک مسئله است؛ مثل همیشه هواداران و تیم قربانی این مناقشات و منازعات شده است. بازیکنان و کادر فنی که متحیر و مبهوت از اتفاقات افتاده، چشم انتظار دریافتی های بیشتر هستند و هوادارانی که تیمشان در چهار سال اخیر از سوی سایر رقبا بارها مورد اتهام حمایت از سوی وزارت ورزش شده، با چشمان گرد شده این روزها را می نگرند و در این اندیشه هستند بالاخره چه زمانی فرا می رسد که این اتفاقات ختم به خیر شود. آیا عمر آنها کفاف تجربه چنین مدیریت مدبرانه و دلسوزانه ای را می دهد؟