سرویس سیاست حلقه وصل - انتخابات یازدهمین مجلس شورای اسلامی با تمام حواشی تلخ و شیرینش به پایان رسید و نتایج نهایی در حال انتشار است، اما این انتخابات با توجه به شرایط ویژه کشور و حضور دولت اصلاحطلب روحانی، دارای نکاتی است که باید درباره آنها تحلیل ارائه شود.
آنچه اظهر من الشمس است، "نه بزرگ مردمی در سراسر ایران" به جریان اصلاحطلب حامی خاتمی و روحانی در ورود به مجلس است تا جایی که محمد قوچانی روزنامهنگار اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران طی یادداشتی در شماره امروز (شنبه ۳ اسفند) روزنامه سازندگی مینویسد:
برای شخص من از اول روشن بود که در این نبرد نابرابر با یاران ناموافق و حریفان سازمانیافته و بیفرصتی برای گفتوگو با بدنه بحق معترضِ اصلاحات و ملت خشمگین و افسرده از کارنامه ناکام ما و ناامید از امید، چشماندازی از پیروزی متصور نیست. سقف پیروزی ما به ۵۰ کرسی هم نمیرسد، هرچند هنوز ناامید نیستم و ممکن است دستی از آستین خلق برآید و کاری کند".
سردبیر روزنامه سازندگی با کنایه به سران حزب اتحاد ملت که گفته میشد در تصمیم شورای سیاستگذاری برای عدم ارائه لیست واحد در تهران نقش بسزایی داشتند، تصریح میکند: "دوستان عیبجو که در اوج رادیکالیزم، قهر و طعنه و تحقیر پیشه کرده بودند و حریف اصولگرا هم اول ما را جدی نگرفت اما از وسط هفته که دید له و علیه «یاران هاشمی» و کارگزاران سازندگی بیش از هر نام و نشان انتخاباتی گفتوگو میشود، در حمله به کارگزاران تردید نکرد و صلای وحدت سر داد و بهزور قالیباف و پایداری را آشتی داد و این نشان داد که ما به هدف خود برای شکستن انحصارطلبی راست و چپ موفق شدهایم حتی اگر در قهر هدایتشده بدنه اصلاحات، حریف برنده بازی شود".
البته جریان اصلاحات در آخرین روزها با هماهنگی میان خاتمی و حزب کارگزاران برای جذب رأی مردمی در تهران، به جای استفاده از نام و اعتبار سیاه روحانی، تلاش کرد از نام مرحوم (هاشمی رفسنجانی) استفاده کند و مردم تهران نیز نشان دادند که دوره اینگونه استفاده از نام هاشمی برای کسب رای نیز گذشته است و دیگر اعتباری برای مردم ایران ندارد. حرف مردم این است که به جای شو و نمایش باید برای مردم کار جهادی و وافعی انجام شود و با استفاده از نامها، از هاشمی و خاتمی تا مصدق، آبی برای کشور و مردم گرم نمیشود...
البته جریان اصلاحطلب حامی روحانی در روزنامه ایران، حرف دیگری دارد، این روزنامه که با بودجه تمام دولتی اداره می شود، برخلاف اظهارنظر دقیق قوچانی، به دنبال اثبات این حرف است که انتخابات نابرابر برگزار شده است و جریان اصلاحات مقابل رقیب، شانسی برای پیروزی نداشته است. یا به عبارت بهتر، انتخابات غیررقابتی شده است.
روزنامه ایران مینویسد:
بررسی صلاحیتهای نامزدها در نهایت به گونهای رقم خورده بود که اصلاحطلبان و اصولگرایان از وضعیت برابری برای رقابت برخوردار نبودند. اصلاحطلبان در قالب شورای عالی سیاستگذاری لیست ندادند و در استانها اختیار را به خود احزاب و گروههای اصلاحطلب سپردند. این گونه بود که در تهران دو لیست از سوی حزب کارگزاران سازندگی و دیگری از سوی ۸ حزب اصلاحطلب با سرلیستی مجید انصاری منتشر شد که البته بیشتر از ۲۰ نفر در آنها مشترک بودند.
این ادعای روزنامه دولتی در حالی است که در هفته گذشته و در نشست خبری روحانی، وی در پاسخ به سؤال خبرنگاران مبنی بر جنگ روانی دشمن درباره اینکه انتخابات در ایران رقابتی نیست، میگوید:
امروز ظهر من از وزارت کشور که پرسیدم طبق گزارشی که دادند، فقط انتخابات در 44 حوزه رقابتی نیست و مابقی حوزهها رقابت وجود دارد و این خوشحالکننده بود که اکثر حوزهها رقابتی است. آنجاها هم که رقابتی نیست باز هم بهنظر من مردم باید حضور پیدا کنند. ممکن است از حزب برخی کسی نباشد اما ما ایرانی هستیم و در حزب رقیب هم میشود افرادی را انتخاب کرد که اصلح و بهتر باشند و بتوانند برای کشور مفید باشند.
در واقع روحانی اعتراف میکند که رقابت به حداکثری رقابتی است و اصلاحات و اعتدال نمیتواند ادعای این را داشته باشد که نامزدی برای عرضه به مردم ندارد و این اعتراف روحانی، در روز شنبه سوم اسفند سال 98، به صورت کامل تحقق پیدا کرد.
آنچه در ادامه میآید، گوشهای از اعتراف روحانی و آمار شکست سنگین اصلاحطلبان در ایران است:
با تحلیل جدول فوق، به راحتی میتوان به شکست سراسری اصلاحات و اعتدال در ایران پی برد و به این نتیجه رسید که مردم ایران به یاران هاشمی و خاتمی و روحانی، تابلوی "نَه بزرگ" را به عنوان اعتراض و رویگردانی نشان دادند.