به گزارش حلقه وصل، جوزب بورل، مسئول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز گذشته وارد تهران شد تا اولین مقام ارشد اتحادیه اروپا باشد که بعد از ترور فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران به ایران سفر کرده است. درباره این سفر اما اخبار و بحثهای زیادی مطرح شده است و رسانهها به فراخور اخبار و اطلاعاتی که در دست داشتند، تحلیلهای متفاوتی را ارائه کردند. بررسی این تحلیلها و نظرات مختلف گویای آن است که خط محسوس خبری برخی رسانههای نزدیک به دولت طی یکی، دو روز گذشته درباره این سفر متکی به دو نکته بوده؛ اول اینکه بعد از جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا مواضع این اتحادیه در قبال ایران تعدیل شده است، (چراکه لندن بیش از پاریس و برلین در قبال ایران تندروی داشته) و نکته دوم اینکه سیاستمدار اسپانیایی که اخیرا سکان سیاست خارجی اتحادیه اروپا را در دست گرفته، با گذشتگان خود تفاوت فاحشی دارد و بهطور جدی خواهان حفظ برجام و تعامل سازنده با تهران است.
این مواضع البته در حالی منتشر میشود که از یکسو وزیر امور خارجه ایران طی یک خطای راهبردی، چندیپیش و در گفتوگو با نشریه اشپیگل اعلام کرد ایران بعد از ترور شهید سلیمانی به دست آمریکا، درصورت برداشتهشدن تحریمها، آمادگی برای از سر گرفتن مذاکرات را دارد و از سوی دیگر جریانی بهدنبال طرح یک خط خبری درباره به نتیجه رسیدن اقدامات مکرون برای میانجیگری میان ایران و آمریکاست.در این میان اما نکات مهمی وجود دارد که هم به واقعیتهای میدانی نزدیکتر است و هم نزدیکی بیشتری با مطالبه مردمی دارد که بعد از ترور شهید سلیمانی به خیابانها آمدند و آن واقعه پرشکوه که اثرات راهبردی قابلتوجهی هم داشت، رقم زدند.
اول اینکه واضح و مسلم است اگر قرار بود آمریکا نسبت با ایران صلحجویانه عمل کند یا حداقل بنا داشته باشد امتیازی به تهران بدهد، اولا فرمانده محبوب و البته موثری چون سردار سلیمانی را هدف ترور قرار نمیداد و ثانیا بعد از آن هم آنگونه که ترامپ اقدام کرد، نسبت به مواضع وزیر امور خارجه ایران واکنش نشان نمیداد. دومین مساله این است که بعد از گذشت یکسالونیم از خروج آمریکا از توافق هستهای، اروپا سر سوزن قدمی در مسیر اجرای تعهدات خود ذیل برجام برنداشته و حتی برخلاف آن تعهدات با آمریکا همراهی کرده و عملا نقش مهمی در شکلگیری فشار حداکثری ایفا کرده است. سومین نکته هم این است که حداقل بخش عمدهای از مردم بعد از ترور شهید سلیمانی تکلیف خود را با آمریکا نهاییشده میدانند و اساسا پیش از دولت، امید خود را از مذاکره و تعامل در عرصه خارجی برداشتهاند. از اینرو و با توجه به همین مسائل باید گفت این روزها نه تاکتیک که سیاست و راهبرد ایران متفاوت از گذشته بوده و با شرایط جدید باید منتظر بود و به دیدارهای بورل در تهران نگریست.
بورل بهدنبال سنجش مواضع مسئولان ایران است
محمد جمشیدی، عضو هیات علمی دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به تحلیل اخبار و تحولات این موضوع پرداخت. وی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به اینکه برخی تلاش میکنند مذاکره و تعاملی میان ایران و آمریکا محقق شود، گفت: «برخی در کشور بهدنبال محو آثار راهبردی شهادت سردار سلیمانی و همچنین اقدام جنایتکارانه آمریکا هستند، در حالی که این اقدام جنایتکارانه آمریکا نباید بههیچعنوان به دست فراموشی سپرده شود، چراکه این اقدام آمریکا صرفا یک عملیات نظامی نبوده و درواقع اقدامی نشأتگرفته از یک سیاست جدید است. لذا باید گفت در پیش گرفتن سیاست جدید از سوی آمریکاییها در مقابل ایران، نیازمند اتخاذ سیاست جدیدی از جانب ایران است.»
محمد جمشیدی گفت: «از طرف دیگر مساله اصلی این است که آنهایی که غیرواقعبینانه دم از مذاکره میزنند باید به طرح مذاکراتی مدنظر آمریکا و اهدافی که در آن پیگیری میشود توجه کنند، چراکه براساس این طرح، نهتنها امتیازات راهبردی از ایران گرفته میشود ازجمله تمدید برجام و عقبنشینی از محور مقاومت و کنار گذاشتن قدرت منطقهای و برچیدن صنعت دفاعی و موشکی، بلکه در عوض هیچ امتیاز معنادار و قابلقبولی در حوزه رفع تحریمها به ایران ارائه نخواهد شد.
در طرح مذاکراتی آمریکا تحریم همچنان سر جای خود باقی است چنانکه از توئیت «نه ممنون» ترامپ در پاسخ به اظهارنظر وزیر امور خارجه ایران نیز چنین چیزی بهخوبی برداشت میشد و پیام واضحی داشت که آمریکاییها چه چیزی در سر دارند. بنابراین باید گفت حتی اگر ما امتیاز هم بدهیم ایالات متحده بنای برداشتن تحریمها را ندارد، از اینرو مذاکره اساسا بیمعنی است. در این میان عدهای گمان میکنند با برخی اقدامات ازجمله اقدامات رسانهای و برای مثال طرح جزئیات غیرواقعی از مذاکره میان ایران و کشورهای غربی، امکان فراهم آمدن شرایطی برای مذاکره میان ایران و آمریکا فراهم خواهد شد درصورتی که اساسا هم از نظر علمی و منطقی و هم سیاسی و میدانی این شرایط فراهم نیست و حداقل موضع ایران قبل و بعد از شهادت فرمانده سپاه قدس تفاوت بزرگی دارد.»
استاد دانشگاه تهران اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی را متوقفکننده هر نوع گفتوگو و تعامل میان تهران و واشنگتن دانست و توضیح داد: «چنین خصومت بزرگی که باعث حذف فرماندهی در این سطح از کشور شده است، قطعا پاسخی چون تعامل و مذاکره نخواهد داشت، چراکه پاسخ چنین الگوی رفتاری باید متناسب باشد.»
وی درباره سفر مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران نیز گفت: «این تصور که جوزب بورل دارای جایگاه و نقش مستقلی است و میتواند رفتاری متفاوت از دیگر اعضا و افراد اتحادیه اروپا داشته باشد، اشتباه و غیردقیق است، وی بیشتر نقش هماهنگکننده دارد تا اینکه نقش مستقلی در طراحی و تنظیم سیاست خارجی اتحادیه اروپا داشته باشد. بیانیه سران سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین بیانیه اخیر وزرای امور خارجه این سه کشور، سیاست آنها را مشخص کرده است. از سوی دیگر باید امروز از آقای بورل پرسیده شود چرا در قبال ترور سردار سلیمانی بیتحرک بود و این اقدام را محکوم نکرد. کسی که حاضر نیست اقدام غیرقانونی و جنایتکارانهای چون ترور یک فرمانده ارشد نظامی ایران را محکوم کند و از آن فاصله بگیرد، چگونه میتواند انتظار استقبال از مقامات ایرانی داشته باشد و بخواهد نظرات و مواضعش مورد قبول واقع شود. باید از وی سوال شود چرا با وجود ترور شهید سلیمانی مواضع اروپاییها تغییر نکرده و همچنان بعد از گذشت زمان زیادی از خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال تحریمهای ظالمانه بر ایران، اعضای این اتحادیه با آمریکا همسو و همگرا هستند و از اقدام تجاوزکارانه آن حمایت میکنند.»
جمشیدی هدف مهم سفر بورل به تهران را ارزیابی فضای داخلی ایران بعد از وقایع اخیر توصیف کرد و گفت: «او بهدنبال نبضسنجی از مواضع مسئولان ایران در شرایط کنونی است تا بتواند به تنظیم مواضع کشورهای اروپایی کمک کند و از اینرو انتقال مواضع یکپارچه و محکم از سوی ماقمات ایرانی در دیدارهای جاری با وی بسیار حائز اهمیت است، بهخصوص بعد از مواضعی که وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه اشپیگل داشت.»
استاد دانشگاه تهران صحنه میدانی در مواجهه ایران با کشورهای اروپایی را هم متاثر از خصومت شکلگرفته از سوی آمریکا توصیف کرد و گفت: «معیار تشخیص مواضع این روزهای اتحادیه اروپا همان تصمیم سه کشور برای فعالکردن مکانیسم ماشه است، البته که آنها بنا دارند این مواضع را همراه با ارائه یک طرح مصالحه سیاسی همراه سازند، طرحی که همان خواستههای ایالات متحده آمریکا را دنبال میکند، لذا انتظار میرود مسئولان دولت متوجه این طرحریزی باشند.»
سفیر اسبق ایران در نروژ: اروپا ارادهای برای تغییر وضع برجام ندارد
جوسپ بورل، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیروز به تهران آمد تا در سری دوروزه آخرین تحولات ناظر به برجام را با مقامات ایرانی به گفتوگو بگذارد. درخصوص ابعاد اهداف این سفر با عبدالرضا فرجیراد، استاد دانشگاه و سفیر اسبق ایران در نروژ به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ارزیابی شما از سفر بورل به تهران چیست؟
بعد از آنکه ایران پنج گام را در مسیر کاهش تعهدات برجامی خود برداشت، بهطور ویژه بعد از فاز پنجم اروپاییها وارد مرحله تهدید شدند بهنحوی اعلام کردند مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. اما آنها وقتی دیدند جمهوری اسلامی جوابی قاطع داد و بحث خروج از NPT را مطرح کرد و همینطور در شرایطی که دریافتند چینیها و روسها تمایل چندانی به همراهی با اروپا در این مسیر ندارند، بهطور طبیعی احساس کردند اگر این مسیر را ادامه دهند به دست خود تنش و تشنج را بالا خواهند برد. هرچه باشد از یکسو با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت تنش منطقهای بالا میرود که اروپاییها هرگز بهدنبال این اتفاق نیستند و از سوی دیگر دست آنها در پوست گردوی ترامپ باقی خواهد ماند.
به بیان دقیقتر، آنها نمیخواستند به ترامپ امتیازی بدهند چون میدانند آمریکا درصدد همراهسازی اروپا با خود جهت تشدید فشارها و تحریمها بر ایران است. اگرچه این همراهی در عمل وجود دارد اما از نظر زیرساخت قانونی و سازمانملل خیر. بنابراین اروپاییها به این نتیجه رسیدند و احتمالا بورل هم در این جمعبندی نقش داشت که اعلام کنند هدف از طرح موضوع مکانیسم ماشه، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نیست و بیش از هرچیز گفتوگو با ایران درخصوص شرایط موجود در برجام موردنظر است.هماینک آقای بورل در اولین سفر خود به تهران بعد از ملاقاتی که با محمدجواد ظریف در عمان داشت، درصدد بررسیهای بیشتر برای یافتن راهی جهت متوقفسازی گام پنجم کاهش تعهدات هستهای ایران است. مضاف بر آن اروپا در تلاش است با این قبیل مذاکرات زمان بخرد تا انتخابات آمریکا برگزار شود.
به هر ترتیب اروپاییها این امید را دارند که اگر ترامپ در انتخابات آتی شکست بخورد و دموکراتها برنده شوند، آمریکا به برجام بازگردد و اوضاع مانند قبل شود. کمااینکه جمهوری اسلامی هم اعلام کرده اگر تحریمها برداشته شود به نقطه صفر قبل از برداشتن پنج گام، برمیگردد. با این قرائن بهنظر میرسد بورل در تلاش است مقدمات این مذاکرات را فراهم آورد.بنده احتمال میدهم اروپا پیشنهادهایی را برای ایجاد گشایشهایی ولو بهصورت محدود در اینستکس داشته باشد تا ایران را از گام پنجم که معطوف به غنیسازی بالای 20 درصد است، منصرف سازد. حضور بورل در تهران نیز از همین زاویه قابل فهم است.
به اعتقاد شما اروپا بهطور واقعی چه اقداماتی را میتواند ترتیب دهد و اساسا چه ظرفیتهایی برای این موضوع دارد؟ با توجه به این واقعیت که بازیگر اصلی آمریکاست.
همانطور که بیان کردم اروپا اقدام ویژهای نمیتواند انجام دهد. ولی به هر حال ناظر به تهدید ایران برای خروج از NPT نگرانیهایی برای آنها ایجاد شده است. ضمن اینکه آنها میدانند شرایط دیگر مثل قبل از برجام که پرونده را به شورای امنیت بردند و همراه با آمریکا تحریمهایی را علیه تهران وضع کردند، نیست. منطقه در آشوب است و با توجه به تحولات در لیبی، یمن، عراق، لبنان و حوادثی که در چندماه اخیر در منطقه رخ داده، ممکن است زمام کار از کنترل آنها خارج شود. کشتیهای آنها در خلیجفارس تردد میکنند لذا نمیخواهند بیش از این ایران را به انتقامجویی و عمل متقابل بکشانند.بنابراین بهنظر میرسد اروپا تلاش دارد راهی برای گشایش باب مذاکرات درباره برخی اقداماتی جزئی باز کند تا بلکه بتواند در ازای خرید مقادیری نفت، زمینه مبادلاتی محدود را با ایران فراهم آورد. با این حال در اینکه ایدههای موردنظر عملیاتی شود یا خیر، من خیلی امیدوار نیستم.
با توجه به اقتضائات و واقعیات موجود، چه اقدامی از سوی اروپا میتواند رضایت ایران را جلب کند؟
من تصور میکنم اروپاییها میتوانند نفت بخرند بهگونهای که پول آن را بهنحوی پرداخت کنند و نفت را بعدا تحویل بگیرند. با وجود تحریمهای بانکی این امکان برای آنها فراهم است که از طریق یکسری شرکتها بخشی از پول را به ایران برسانند، همانطور که برخی کشورها انجام دادند یا در ازای نفت خریداریشده، مقادیری کالا به ایران برسانند.اگرچه بهطور طبیعی دشواریهایی در این مسیر وجود دارد اما اروپاییها در این زمینه تا حد زیادی سستی به خرج میدهند. ضمن اینکه برخی از آنها شیطنت میکنند و میخواهند فشارهای سیاسی به ایران بیاورند تا هم آمریکا را راضی کنند و هم مساله موشکی را در این تفاهم بگنجانند.
حضور بورل ربطی به ادامه مذاکرات با مکرون دارد؟
فکر نمیکنم. مکرون و فرانسویها اجازه نمیدهند طرحشان را کس دیگری خرج کند؛ اما میتوان گفت بدون پیشنهاد هم نیستند. اینکه این پیشنهاد مانند طرح مکرون چقدر پیش برود و چقدر آمریکاییها موافقت کنند و چقدر متناسب با نظر ایران باشد و... را باید در آینده به قضاوت گذاشت. من بیشتر حضور بورل در تهران را در جهت تلاشها برای اینستکس میبینم. مساله مکرون اینستکس نبود بلکه وامی 15 میلیاردی بود که مابهازایی متفاوت را دنبال میکرد. بحث بورل اما ناظر به ابتکار اتحادیه اروپا در چارچوب اینستکس است.
آخرین وضعیت بسته پیشنهادی مکرون به چه نحوی است؟ آیا این مجموعه پیشنهادها همچنان در جریان است؟
اینها مکمل همدیگر هستند. درواقع آمریکاییها با طرح مکرون مخالفت کردند و طبیعتا ممکن است تغییراتی در آن پدید آید و در قالب اتحادیه مطرح شود. ترامپ هم نمیخواهد مکرون نان این موضوع را بخورد.در این میان اگرچه مساله اصلی آمریکاییها آن بود که نمیخواستند قبل از مذاکره به ایران امتیازی بدهند و بیش از هرچیز به علنی شدن مذاکرات فکر میکردند اما یک مساله فرعی هم وجود داشت که عبارت بود از اینکه ترامپ نسبت به مکرون نظر چندان مثبتی ندارد. به همین دلیل وقتی ژاپنیها بعد از مکرون وارد این قضیه شدند ترامپ از این موضوع استقبال کرد. او نمیخواهد این امتیاز را به کسی بدهد که بهطور جد بهدنبال حفظ اتحادیه اروپاست. به هر ترتیب باید در نظر داشت نوعی رقابت میان مکرون با ترامپ وجود دارد و بعضا در دو، سه سال اخیر نیز مشاهده شده در جمعهای مختلف با یکدیگر بهصورت متعادل برخورد نکردهاند.
فکر میکنید با توجه به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، در نوع مواجهه این اتحادیه با جمهوری اسلامی ایران تفاوت خاصی ایجاد خواهد شد؟
انگلیسیها به سمت آمریکا میروند. همانطور که جانسون بیان کرد آنها میخواهند طرح ترامپ جایگزین برجام شود ولی نمیخواهند تا زمانی که چیزی جایگزین نشده، برجام از بین برود لذا مجبور هستند برای حفظ برجام با اتحادیه همکاری کنند. رفتن فضا به سمتی که ایران را وادار به خروج از NPT کند، مشکلات بیشتری را برای آنها پدید خواهد آورد و خودشان هم میدانند که هر نوع آشوب در منطقه به ضرر آنها خوهد بود.