حلقه وصل: در سالهای اخیر فیلمهایی با کاراکترهای افغانستانی در سینمای ایران بیشتر و بهتر به چشم میخورد. در آثاری برآنان میتازند، یا گاهی تصویر آنان سوررئال میگردد و زمانی تبدیل به مد میشود. روی هم رفته، در این سالها سینمای ایران از آن سوی مرز با مهاجران افغانستانی همراه بوده و تا آنسوی مرز آنان را بدرقه میکند.
هرچند در این سالها افغانستانیها چهره منطقیتری در سینمای ایران یافتهاند اما هستند برخی فیلمسازانی که همچنان از این مسأله بهعنوانی نازل استفاده میکنند و اسم آن را طنز میگذارند. نمونه اخیر این جریان فیلم «زیرنظر»است که کاراکتری توهینآمیز از یک افغانستانی ارائه کرده است.
در ادامه گزارش «صبح نو» با محوریت کاراکترهای افغانستانی در سینمای ایران را مطالعه میکنید:
* فیلم سینمایی روبان قرمز(1377)
ابراهیم حاتمیکیا، در فیلم «روبان قرمز» یک نگهبان افغانستانی تانکهای سوخته و بازمانده از جنگ با عراق را در مصاف فرماندهای قرار میدهد که هنوز بر طبل جنگ میکوبد؛ درمعرکهای که دشمنی در آن وجود ندارد. در این اثر ایمان مرد افغانستانی، که هنوز جنگ به صورت عملی در کشورش خاتمه نیافته است، به چالش کشیده میشود. بعد از این مرحله است که سینمای ایران تصمیم میگیرد کمی به مسأله پناهندگان افغانستانی در ایران جدیتر بپردازند و تلاش کند که ماهیت حضور آنان را در جامعه درست نشان دهد.
* چند متر مکعب عشق(1392)
فیلم «چند متر مکعب عشق» به کارگردانی جمشید محمودی، داستان زندگی یک دختر افغانستانی با پسر ایرانی را روایت میکند.این فیلم بهعنوان نماینده سینمای افغانستان در اسکار2015 شرکت کرد. «چند متر مکعب عشق» اولین فیلم سینمای ایران در مورد مهاجران در ایران است. «چند مترمکعب عشق» تمام پارامترهای یک فیلم عامهپسند و هنری را دارد و جمشید محمودی هنر خود را در کارگردانی نشان داد. این فیلم فراتر از یک فیلم اولی بود و انتظارات مردم را از خودش بالا برد.
* شنل(1395)
«شنل» داستان زنی به نام صحراست که درابتدای قصه همسر خود را از دست میدهد و برای رسیدگی به اموری به محل کار همسرش میرود و در آنجا متوجه میشود که همسرش با شناسنامه شخص دیگری به نام طاهر که نام فامیلیاش با همسر صحرا یکی بوده و برایش کار میکرده، او را به عقد خود در آورده است، و حالا چون هنوز صاحب شناسنامه زنده است، صحرا میخواهد که نام او را از شناسنامه خود پاک کند، پس دوستانه این موضوع را با طاهر مطرح میکند، اما طاهر به فکر اخاذی کردن از صحرا میافتد. شخصیت صحرا دراین فیلم ملیت افغانستانی دارد. کیفیت و محتوای فیلم چندان جالب و قابل قبول نیست اما توانسته سختی و رنج کشیدن یک زن به همراه دختر کوچکش را به خوبی نشان دهد.
* آزادی مشروط(1392)
فیلم «آزادی مشروط» چند داستان مختلف را دنبال میکند. یکی از این داستانها در مورد سرگردانی یک دانشجوی رشته روانشناسی است که از قضا ملیتی افغانستانی دارد. شاید در نگاه اول به نظر برسد این شخصیت بسیار در حاشیه قرار دارد و با بیمحلی دیگر شخصیتها مواجه میشود اما به مرور زمان متوجه میشویم که اگر این مسأله هم وجود داشته باشد، نکته قابل بحث سواد بالا و ادامه تحصیل این دانشجو است که با وجود مشکلات شخصی تمام تلاش خود را برای رسیدن به جایگاه بالا بهکار میگیرد و ناامید نمیشود. «آزادی مشروط» فیلمی در ژانر اجتماعی به کارگردانی و نویسندگی حسین مهکام است.
* باران(1379)
در فیلم «باران» یک پسرترک ایرانی عاشق دخترافغانستانی میشود. سرانجام قصه نتیجه دیگری را نشان میدهد. و آن این است که، دلباختگان ایرانی و افغانستانی بهم نمیرسند وهرکدام سرنوشت جداگانهای راطی میکنند.
* مزار شریف(1393)
داستان فیلم در سال1377 زمانی که نیروهای طالبان شهر مزار شریف را به تسلط خود در آوردند، میپردازد. گروهی از دیپلماتهای ایران در ساختمان کنسولگری پناه گرفتند اما نیروهای طالبان آنها را شناسایی و به شهادت رساندند. دراین میان یک دیپلمات به نام شاهسوندی به شکل معجزهآسایی موفق به فرار از مهلکه میشود و سعی میکند خود را به مرز ایران برساند.
«مزار شریف» درباره یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی پس از انقلاب اسلامی ایران است. فاجعه مزار شریف و شهادت دیپلماتهای ایرانی در این حادثه، سوژهای بکر برای ساخت یک اثر سینمایی شاخص و ارائه بینالمللی بود. «مزارشریف» ساده و بیادعاست و بیشتراز اینکه دنبال نمایش صحنههای خشونتبار جنگ باشد یا دنبالهرو سینمای جنایی و معمایی، به روایت یک قصه ساده اکتفا میکند.
* حیران(1387)
«حیران» فیلمی است که داستان عشق ماهی دختری روستایی و حیران مهاجر افغانستانی را به تصویر میکشد. در این فیلم سینمایی حیران یک دانشجوی ممتاز است که برای تحصیل به ایران آمده تا بلکه از این طریق آینده مطلوب خود را رقم بزند که به صورت اتفاقی با ماهی دختری روستایی آشنا میشود. حیران که شخصیتی مستقل و پر تلاش دارد نمیخواهد عزت نفس و غرورش شکسته شود ،برای بهدست آوردن ماهی وارد میدان مبارزه میشود. مبارزه با تبعیض, فقر. مبارزه برای تثبیت هویت و عشق واقعیاش. در نهایت ماهی تن به این عشق خطیر که پیامدهای بسیاری دارد، میدهد.
* منطقه پرواز ممنوع(1397)
فیلم «منطقه پرواز ممنوع» جزو معدود فیلمهای سینمایی است که میتوان با خیال راحت و استثناء کردن به نوجوانان دیدنش را پیشنهاد داد. مفاهیمی همچون متوقف نشدن در مسیر پیشرفت، ناامید و خستهنشدن از مشکلات، پرداختن به موضوع مدافعان حرم، استفاده از پیامرسانهای داخلی، توجه نوجوانان به معنویت،نماز و هیأتهای مذهبی، نمایش خباثت رژیم صهیونیستی و جاسوسی از تأسیسات موشکی از جمله مفاهیمی است که به خوبی در فیلم به چشم میخورد. مسأله قابل اهمیت این فیلم، پرداختن به نوجوانی افغانستانی است که تلاش و کوشش درآن به مخاطب نشان داده شده و چهرهای مثبت از این شخصیت در فیلم منعکس شده است.
* سونامی(1397)
فیلم «سونامی» داستان به تصویر کشیدن ورزشکار حرفهای در سطح اول جهانی و کنار کشیدن در مرحله آخر است. یکی از شخصیتهای بسیار فعال و آیندهنگر فیلم شخصیت ترگل است. یک دختر افغانستانی که تمام تلاش خود را برای موفقیت در ورزش و رسیدن به بالاترین مقام جهانی بهکار میگیرد و هیچچیز حتی رابطه پیچیده عاشقانه هم نمیتواند او را از مسیر معین ذهنیاش جدا کند. میلاد صدرعاملی، کارگردان اثرجدیت را به خوبی دراین شخصیت پدیدار ساخته و به نمایش درآورده است.
* زیرنظر(1397)
«زیر نظر» فیلمی است که با کشوقوس و ماجراهای گوناگون بالاخره اکران شد. داستان درباره مرد میانسالی به نام محسن است که در نبود همسرش، امید را به خانه دعوت کرده است. در حالی که همسر او قصد بازگشت به منزل را دارد، محسن متوجه میشود که مبل سوراخ است و همین مسأله باعث بروز اتفاقاتی میشود. شخصیتی در این فیلم وجود دارد که مدنظر گزارش ماست. شخصیت سرایدار در این فیلم تابعیت افغانستانی دارد. این شخصیت فردی حیلهگر است که قصد کلکزدن و اخازی از دیگر کاراکترها را دارد. مجید صالحی در اولین ساخته خود آنقدری که روی لهجه این شخصیت کار کرده به اصول شخصیتی آن نپرداخته و بههیچوجه نقش مثبتی از آن به چشم نمیخورد.