به گزارش حلقه وصل، انتخابات سراسری انگلیس روز پنجشنبه با نتیجهای عجیب و غیرقابل پیشبینی به کارش پایان داد و حزب محافظهکار به رهبری «بوریس جانسون» توانست به بزرگترین پیروزی خود در ۴۰ سال اخیر دست پیدا کند.
حزب بوریس جانسون از میان ۶۵۰ صندلی در مجلس عوام، ۳۶۵ کرسی را به دست آورد تا به نتیجهای بیسابقه از زمان تثبیت سومین نخستوزیری «ماگارت تاچر» در سال ۱۹۸۷ دست پیدا کند. حزب کارگر با تصاحب ۲۰۳ کرسی، بدترین نتیجه انتخاباتی خود از سال ۱۹۳۵ را رقم زد تا جانسون که بیم داشت رکورد کوتاهترین زمان نخستوزیری در انگلیس را به نام خودش ثبت کند، اکنون یکی از قدرتمندترین افراد این حزب است که به قدرت تکیه میزند.
یکی از مهمترین روندهای مشهود در انتخابات ۱۲ دسامبر تصاحب کرسیهای مربوط به برخی حوزههای انتخابی در شمال و مرکز بریتانیا بود که آرا آنها در طول پنجاه سال گذشته به طور سنتی به سبد رأی «حزب کارگر» ریخته شده است. حوزههایی مانند «دارلینگتون»، «بولسوور»، «رادر ولی»، «بلیث ولی» و «ردکار» که به تأسی از رنگ قرمز حزب کارگر به «دیوار سرخ» معروف شده بودند در انتخابات اخیر، فروریخته و راه را برای فتح جبهه محافظهکار فراهم کردند.
راهبردهای اشتباه «جرمی کوربین»، رهبر حزب کارگر هم البته به مدد جانسون آمد. یکی از انتقادها به کوربین این بود که تعداد وعدههای اقتصادی مطرحشده از طرف او و حزبش اینقدر زیاد بود که برای بسیاری از رأیدهندگان حتی طرفداران سنتی حزب کارگر قابل باور نبود. بنابراین مردم با خود می گفتند این وعده ها بسیار عجیب و هزینه آنها گزاف است؛ چرا باید به ما چنین چیزهایی را بدهند؟ یکی از اعضای ستاد کوربین نیز میگوید شعارها و وعده های حزب بسیار مفصل و طولانی بودند. این برنامه برای یک دوره ۱۰ ساله بود، نه برای یک دولت.
ترامپیزه شدن حزب محافظهکار انگلیس
از طرف دیگر، بوریس جانسون هم توانست با به کارگیری راهبردی شبیه «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا در انتخابات ۲۰۱۶ به سبد آرای کوربین حمله کند.
پنج سال پیش، حزب محافظهکار به رهبری دیوید کامرون، سیاستهایی کاملاً لیبرال را دنبال میکرد و بر تبلیغ بازار آزاد، استقبال از ازدواج همجنسبازان و توجه به مسائل محیطزیست متمرکز بود. تحت رهبری جانسون اکنون حزب محافظهکار در زمینه اقتصاد به شعارهای چپگرایانهای مانند افزایش هزینههای عمومی و کمکهای دولتی به صنایع رو به زوال و در زمینه فرهنگ به شعارهای دست راستی مانند افزایش دوران حبس برای جرائم و مخالفت با مهاجرت روی آورده است.
برخی از طرفداران لیبرال حزب محافظهکار از «ترامپیزه شدن» این حزب نگران هستند و به همین دلیل است که رأی محافظهکارها در برخی از کرسیهای مربوط به مناطق ثروتمند جنوبی کاهش یافت، هر چند این کاهش به اندازهای نبود که توان جبران گرایش اقشار کارگر به سمت حزب محافظهکار را داشته باشد.
این بازآرایش صحنه سیاسی ممکن است تا مدتها دوام داشته باشد. محافظهکارها قصد دارند نهایت بهره را از این تغییرات درازمدت در رفتار رأیدهندگان که قدمتی طولانیتر از برگزاری همهپرسی برگزیت دارد، ببرند. در چند دهه گذشته مسائل اقتصادی و معیشتی به پیشبینیکنندههای اصلی وابستگیهای حزبی تبدیل شده و جای مسائل فرهنگی را از این لحاظ گرفتهاند. اکونومیست نوشته حتی در انتخابات قبلی انگلیس که سال ۲۰۱۷ برگزار شد هم احتمال رأی دادن طبقه کارگر به حزب محافظهکار با احتمال رأی سایر اقشار به این حزب برابری میکرد. جانسون در واقع روی موجی سوار شد که در حال دربرگرفتن بریتانیا بود. ترامپ در آمریکا نشان داده چطور اتخاذ مواضع محافظهکارانه در مسائل فرهنگی میتواند ائتلافی متشکل از رأیدهندگان فقیر و غنی ایجاد کند.
با این حال، انتظار میرود ائتلاف جدید تشکیلشده توسط جانسون به زودی تحت فشارهای فزایندهای قرار بگیرد. حضور کارگران و طرفداران ازدواج همجنسگرایان در ائتلاف جدیدی که جانسون پایهگذار آن بوده هیچ تناسب ایدئولوژیک با یکدیگر ندارند و احتمال دارد رأی مناطق شمالی بریتانیا تنها به صورت قرضی وارد سبد آرای محافظهکارها شده باشد.
جانسون برای حفظ این ائتلاف باید پاسخگوی خواستههایی باشد که گاه با یکدیگر متناقض و بیتناسب هستند.