سرویس ورزش حلقه وصل - در روزهایی که برخی رسانه ها کمیته فنی و توسعه فدراسیون فوتبال را به دلیل بی تفاوتی به اتفاقات تیم ملی به "کمیته سکوت" تشبیه کرده اند رییس این کمیته صحبتهای مفصلی در ارتباط با نحوه شناسایی مارک ویلموتس، نحوه اقامتش در ایران، رویکردی که نسبت به لیگ برتر دارد، نتایج تیم ملی و احتمال صعود به دور بعد رقابتهای مقدماتی جام جهانی و جام ملتهای آسیا حرف زد. او همچنین در ارتباط با اینکه برانکو گزینه پیشنهادی این کمیته بوده یا نه هم مطالب مهمی را بیان کرد.
مرتضی محصص در گفت و گوی تفصیلی با حلقه وصل، درباره مسایل مرتبط با سرمربیگری تیم ملی و آنچه بیش از هر چیز به کار فوتبال ما می آید حرف زد.
* از یک بلژیکی درباره ویلموتس اطلاعات گرفتم
درباره مارک ویلموتس تنها به مسایلی می پردازم که از آنها مطلع هستم. قبل از آمدن این مربی به ایران من چند مطالعه مختلف درباره او داشتم. به خاطر آشنایی که با آقای میشل سابالون که عضو مدیرفنی فدراسیون بلژیک بود داشتم اگر حرفی درباره ویلموتس زدم در واقع به خاطر مشورت هایی بود که با این فرد انجام دادم. سابالون البته در این ۵، ۶ سال گذشته در آسیا کار می کرد و من به همین دلیل او را می دیدم و او را فردی دانا و مطلع از فوتبال بلژیک می دانستم.
*ویلموتس در بازیگری بهتر از مربیگری بود!
اطلاعاتی که درباره خود مارک ویلموتس در دسترس بود بیشتر درباره دوران بازیگری اش بود. او فوتبالیستی بزرگ و ستاره بلژیک بود که شکی هم در آن نداشتیم. او در آلمان و فرانسه سوابق درخشانی در رده باشگاهی داشت. البته بعد که مربی شد در تیم ملی بلژیک با آن نسلی که همه جزو خوبهای بلژیک بودند آنچان که باید نتوانست انتظارات را برآورده کند. گرچه اروپا اصلا با آسیا قابل مقایسه نیست. باید پذیرفت که گپ بزرگی بین فوتبال اروپا و آسیاست. او سپس به آفریقا رفت و در دوره کوتاه حضورش چندان موفق نبود. در کل رزومه ای که دیدم مثبت بود و انتظار خودم هم همین بود.
*هر مربی خانواده ای هم دارد!
ولی ما همیشه یک موضوع را فراموش می کنیم. آمدن مربیان خارجی به ایران محدود به ویلموتس نیست بلکه من به خوبی به یاد دارم زمان آقای صفایی فراهانی بود که "روی هاجسون" که سرمربی تیم ملی انگلیس بود یکی از گزینه های سرمربیگری در ایران شد ولی پس از دو روز مذاکره در تهران رفت و دیگر برنگشت. وقتی بحث مدرسه بچه هایش و اقامت خانواده اش در تهران مطرح شد متوجه شد که نمی تواند بماند. ما این مسایل را همیشه فراموش می کنیم. کالدرون، استراماچونی یا مارک ویلموتس یا کارلوس کی روش، اینها با یک گذشته متفاوت به ایران می آیند و ما باید فرهنگ متفاوت آنها را بپذیریم. من خودم خیلی طرفدار مربی خوب خارجی هستم ولی ما باید مسایل دیگری را هم در نظر بگیریم.
*نتیجه می خواهیم باید نتیجه گرا بازی کنیم!
اگر انتظارات فوری از تیم ملی داریم باید خوزه مورینیو را بیاوریم، مربیانی که نتیجه گرا هستند. ولی در انتخاب مربیانی که نیاز به زمان دارند باید فرهنگ کشورمان را هم در نظر بگیریم. از گذشته هم همیشه این مسایل فرهنگی وجود داشته است. برای یک مربی ایرانی هم که از ایران به خارج می رود این مسایل هست.
*سبک فوتبال بلژیک نتیجه گرا نیست!
ما درباره بحث فنی مارک ویلموتس باید به گفته های هم احترام بگذاریم. آقای ویلموتس از فوتبال بلژیک آمده است. بلژیک فوتبال تدافعی ندارد و سبک فوتبال بلژیک تهاجمی است. خب این فوتبال تهاجمی در ابتدا هم که ما رفتیم و با کره جنوبی دیدار داشتیم و مساوی کردیم شروع خیلی خوبی بود ولی در این ۸ سال که کی روش ایران بود فوتبال ما عادت کرد به فوتبالی که توام بود با نتیجه گرفتن. هیچ ایرادی هم ندارد. خوب دفاع می کرد و به موقع ضدحمله داشت. کی روش روی نتایج تأکید داشت. ما آن زمان را برای کی روش به وجود آوردیم. به طور مثال ما در لبنان باختیم.
*درست نیست که ویلموتس توجهی به لیگ ایران ندارد!
مرتضی محصص در ادامه گفت و گو با حلقه وصل، در این باره که چرا ویلموتس در ایران نمی ماند و به نظر نمی رسد دغدغه تیم ملی مان را داشته باشد تصریح کرد: او بعد از هر بازی که تمام می شود دوست دارد به فرودگاه امام برود و به خانه اش برگردد. البته این تا اندازه ای درست نیست. وقتی به فرهنگ مربی نگاه می کنیم متوجه می شویم که گاهی اینگونه می شود. با این همه نمی شود یکسویه قضاوت کرد. من هم موافقم که مربی باید به شهرهای مختلف ایران مسافرت کند، با مربیان ایرانی و تیم های لیگی جلسه داشته باشد. اینها همه ایده آل یک مربی تیم ملی است ولی نباید فراموش کرد که این انتظار ما از یک مربی آسیایی و ایرانی و یا آفریقایی است. کسی که سالها در این مناطق کار کرده است. اگر اشتباه نکنم ویلموتس با ساحل عاج کار کرده که البته آنجا هم نتیجه نگرفت. البته منظورم درباره نحوه کاری اش در مناطق غیر از اروپاست.
*ما را کمیته سکوت و نالایق معرفی کرده اند!
محصص در واکنش به این موضوع که اخیرا به کمیته فنی و توسعه لقب کمیته سکوت را داده اند تأکید کرد: من به عنوان مسئول کمیته فنی، وظیفه حمایت و پشتیبانی از تیمها را دارم. می دانم که به کمیته فنی و توسعه لقب کمیته سکوت داده اند. انگار ما افراد نالایقی هستیم. ما را اینگونه معرفی کرده اند که تاکنون موفقیتی نداشته ایم. می خواهم بدانم با وجودی که در این مدت ما دو بار متوالی به جام جهانی رفتیم و در رنکینگ فیفا به جمع ۲۰ تیم برتر رسیدیم و تیم جوانان ما به جام جهانی رفت ما افراد شکست خورده ای هستیم؟ ایرادی ندارد! لابد همه انتظار دارند که تیم های ما هر سال بروند و در همه رده ها و رشته ها قهرمان شوند. باید یک مقدار منطقی رفتار کرد. اینها خصومتهای شخصی است.
*کمیته فنی کمیته مداخله گر نیست!
ما وظیفه مان این نیست که برویم سر جلسه تمرین تیم ملی به مربی بگوییم تمرین خوب بود یا بد. هیچ جای دنیا اینگونه نیست. دوستان ما اطلاعاتشان از مدیریت فنی چیزی است که در سطح باشگاهی انجام می شود. مثلا وقتی مورینیو در باشگاه چلسی بود همیشه این مشکل را داشت و آخر سر هم مدیر فنی اش را اخراج کرد.
*نباید از صعود مأیوس باشیم
متأسفانه الان یأس و ناامیدی جامعه فوتبال ما را فراگرفته است. اینکه دو باخت آوردیم و دیگر به جام جهانی نمی رویم ذهنیت اشتباه است. این درست نیست. ما هنوز بازیهای درون خانه مان را انجام نداده ایم. ما وقتی باید ناامید باشیم که در خانه به بحرین و عراق باخته باشیم. ما هنوز شانس داریم. من جزو گروهی هستم که خیلی امید دارم به جام جهانی برویم.
*کمیته فنی فقط اسم برانکو را شنید!
رییس کمیته فنی و توسعه فدراسیون فوتبال در ارتباط با اینکه آیا کمیته فنی و توسعه برانکو ایوانکوویچ را به کمیته تیم های ملی و برای جانشینی ویلموتس پیشنهاد داده یا نه توضیح داد: درباره برانکو ایوانکوویچ به درستی عنوان شده که او "گزینه" است. من حتی این موضوع را در این حد هم نمی دانم و فقط اخبار به ما می رسد. چون ما در کمیته فنی ننشستیم که درباره اش حرف بزنیم. البته من شاید جزو معدود افرادی باشم که شناخت خیلی نزدیکی از کار برانکو دارم. از توانایی هایش مطلع هستم. ایشان فردی بسیار شایسته است ولی هنوز هم همه ویلموتس را سرمربی تیم ملی ایران می دانند.
*تیم ملی ایران یک مورینیو نیاز دارد!
او در پاسخ به این پرسش که در این شرایط چه مربی بیش از هر کس به درد تیم ملی مان می خورد خاطرنشان کرد: نظر شخصی من درباره انتخاب مربی این است که امیدوارم در آینده کسی را برای تیم ملی استخدام کنیم که خوزه مورینیو باشد. دنبال نتیجه باشد. البته من و شما دوست داریم مربی بیاید که پس از چندین و چند سال تغییری هم در کنار نتیجه گیری داشته باشد. باید مربی را بیاوریم که برای مربیان نوجوانان، جوانان و المپیک مان الگو و راهنما باشد. فوتبال ما با یک جام جهانی شروع و تمام نمی شود. البته آن هم احتیاج است ولی در حال حاضر با این علاقه و شور و هیجانی که هست می بینم که باید دنبال یک مربی نتیجه گرا باشیم یکی مانند کی روش. برای مربیان پرتغالی احترام زیادی قایل هستم. من در تگزاس آمریکا با تونی سیموئز همکار بودم. خیلی خوب آنها را می شناسم. آنها مربیانی بسیارخوب هستند ولی نتیجه گرا، نه اهل توسعه و پیشرفت. ما الان جای پای کی روش را می بینیم. او نتیجه گرفت اما برای توسعه و پیشرفت فوتبال ما کار زیادی انجام نداد اما نتایجش قابل قبول بود.
*کسی را بیاوریم که به فوتبال کمک کند!
شاید چون من مدرس هستم اینگونه فکر می کنم. معتقدم و البته ترجیح می دهم مربی بیاید که بعد از رفتنش به یک گروه و طیفی از بازیکنان در رده های ملی کمک بزرگی کرده باشد. این دور از دسترس نیست. ما می توانیم. فعلا که ویلموتس سرمربی ماست و نمی دانیم فردا چه می شود. اطلاعاتی که من می دهم دور از واقعیت نیست چون نمی خواهم اعتبار خودم را زیر سئوال ببرم ولی این قول را می دهم که ما شانس رفتن به جام جهانی را داریم.
*چرا با بیرانوند این رفتار را کردند؟
ببینید علیرضا بیرانوند که رفته بود جایزه بگیرد چه داستانی برایش درست کردند. بین این همه کشور مانند استرالیا، کره جنوبی، عربستان، چین و ژاپن که همه انتظار داشتند کاندیداهایشان جایزه ببرند این چه برخوردی بود با بیرانوند شد؟ این که از بیرانوند چیزی کم نمی کند. مسی را دیدید؟ برای ششمین بار انتخاب شد پس باقی کشورهایی که احتمال می دادند بازیکن شان بخت داشته باشد باید اعلام عزای عمومی کنند؟ خب نشد که نشد! سال آینده هم یک نفر دیگر اعلام می شود.