حجتالاسلام پناهیان شب گذشته بعد از انتقاد حجتالاسلام انصاریان از سخنان او در برنامه سحرگاهی تلویزیون به دیدار او رفت.
شبکه نمایش یکی از این شبکههاست که از شنبه یازدهم تا جمعه، ۱۷ اردیبهشت به مناسبت شبهای قدر مجموعهای از فیلم و تلهفیلمهای معناگرا را تدارک دیده است.
یکی از وعاظ تهران، سخنران ثابت محرم حسینیه همدانیها بود که با ساواک همراه بود و زمینهساز دستگیری برخی از یاران امام شد. خبر این خیانت به گوش مدیران حسینیه رسید و در حالی که همچون هرسال او برای منبر محرم دعوت بود، برخورد کردند.
شیخ حسین انصاریان گفت: خداوند متعال سه ترازو، برای انسان گذاشته تا اعمال خود را با آنها اندازهگیری کند؛ یکی قرآن، دیگری پیغمبر اسلام(ص) و سوم امام معصوم(ع) که همهٔ افعال آنان ترازوی خداست.
برای هر کسی که بخواهد با استدلال ثابت میکنم که کل مشکلات و رنجهای ما برای نفهمی نسبت به قرآن است؛ باید قرآن را بفهمم که به دستورات آن عمل کنم. بر تمام منبریها واجب است که منبر را به چهارچوب قرآن و روایات اهلبیت(ع) برگردانند.
یک فرد عربی بلند شد به رسول خدا(ص) گفت: نشانه این نور که وارد قلب شده چیست و چگونه آن را بفهمیم، به چه نشانهای که این نور در این چراغدان الهی که اسمش قلب است قرار گرفته، حضرت رسول(ص) چهار نشانه ذکر کرد.
بنده من با یک عمر گناه وقتی به سوی من برگشتی من هم توبهات را قبول کردم، حالا یک سؤال منِ خدا را تو جواب بده که مثل من را هیچ جا نمیتوانی پیدا کنی مگر من که هستم که هیچ جا نمیتوانی مثل مرا پیدا کنی؟!
رییس فرهنگسرای عطار نیشابوری و مدیر فرهنگی هنری منطقه 10تهران از اجرای برنامه وصال یار در قالب توزیع محصول فرهنگی با عنوان «شهر سلام و صلوات» در شبهای نورانی قدر خبر داد.
اما چه تاکیدی شده این سه شب را احیا نگه داریم؛ نمیدانیم کدام شب، شب قدر است، اگر میخواهید زود تمام گناههانتان را ببخشند اگر میخواهید رحمت نازل بشود، اگر میخواهید اسمتان را در شفاعت شوندگان امشب ثبت کنند، بروید سراغ ابی عبدالله.
هیچ وقت خودم، نماز و روزهام را ارزیابی نکردم و بنای ارزیابی کردن هم ندارم چون در مقابل عظمت خدا که بینهایت است مگر چهار رکعت نماز ما یا گرسنگی ظهر چه هست که قابل حرف باشد. اما یک دلخوشی شدید دارم و سرد هم نمیشوم و این دلخوشی آن است که خدا ستار العیوب است.
«مخبت» یعنی آن انسانی که ذرهای نسبت به پروردگار عالم تکبر ندارد و در مقابل همه وجودش نسبت به خداوند خشوع و خضوع و فروتنی است به این معنا که در برابر خواستههای خدا یک دانه نه نمیگوید.