انتخاب یک هنرمند تازهکار به عنوان شرکتکننده برنامه «صداتو» کمی عجیب است، مخصوصا که این هنرمند همزمان برای یکی از سریالهای فیلیمو هم بازی کرده است. ای کاش دست کم پیشوند «مسابقه» از روی صداتو برداشته میشد تا شائبهای پیش نیاید.
سریال «سرگیجه» با سرمایهای بسیار و با هنرمندانی مشهور تولید شده اما از نظر هنری نه در جذب مخاطب موفق بوده و نه در بازگشت سرمایه. در مواجهه با موضوعاتی از این دست این پرسش پیش میآید که به راستی این سریالها برای چه ساخته میشوند؟ شاید پرداختن به سرنخهایی از عملکرد و موقعیت تهیه کننده و سرمایهگذار سریال بتواند پیش از محتوای الکن، گرههای کور روایت ساخت این سریال را روشن کند.
نرگس آبیار تعداد زیادی شخصیت زن در فیلمهایش خلق کرده که به یک اندازه در روند داستان حضور نداشتهاند، اما اگر با دقت به این تابلو نگاه کنیم، ویژگی مشترک آنها واقعی و ایرانی بودن آنهاست.
«زهرمار» روایت مداح سادهلوح و سادهدلی است که نمیتواند بسیاری از روابط اجتماعی و امور روزمره خود را ساماندهی کند. او مکررا تحت تاثیر اطرافیان قرار گرفته و با اعتماد بیجا و ناتوانی در رتق و فتق امور همواره دچار چالشهایی میشود. اما رضویان برای اثبات حسن نیت خود دست به اشتباه بزرگی زده و با خلق کاراکتر تیپیکال «حاج حشمت»، عملا او را از جامعه مداحی فرسنگها دور کرده است. از همین رو نمیتوان براحتی بین نقش اول «زهرمار» با واقعیت مداحان ارتباط ملموسی پیدا کرد. باورپذیر نبودن کاراکتر حاج حشمت تهرانی با ایفای نقش سیامک انصاری دوچندان میشود.
در بین فیلم هایی که در پنج روز گذشته از اکران های سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینما گالری ملت دیده ایم شاید بهترین و جذاب ترین فیلم، فیلم خانم آبیار بود که چند پله بالاتر از کارهای قبلی بود، «شبی که ماه کامل شد» قصه ی عشقی است در دل نفرت و خشونت که خانم آبیار با توجه به سابقه درخشان در نویسندگی قصه اش را روان و جذاب روایت می کند. شبی که ماه کامل شد بخشی از تاریخ معاصر ایران است در میان یک گروه افراطی و تروریست که آبیار توانسته تصویری واقعی از چهره خبیث و شرور تکفیری ها نمایش دهد.
"شب آفتابی" نام انیمیشنی سینمایی به کارگردانی علی مدنی است که در سانس اول روز چهارم جشنواره برای معدود خبرنگاران و منتقدان حاضر در پردیس ملت به نمایش درآمد. یک فیلم خوش ریتم و جذاب برای مخاطب کودک که در کنار موفقیت فنی در انیمیت سه بعدی، از شوخیهای عجیب و غریب مثبت هجده برای جذب مخاطب بزرگسال بهره نمیبرد و در همان دنیای پاک کودکانه خود باقی میماند. فیلم سعی میکند مفهوم قهرمان را برای کودک جا بیندازد و انصافا ناموفق هم نیست و اگر بتواند و بگذارند که اکران خوبی هم داشته باشد میتوان به مرچندایزینگ شخصیتهای آن و تولید محصولات جانبی این انیمیشن از جمله نوشت افزار هم امیدوار بود.
منتقد سینما گفت: پس از موفقیت سال گذشته «ابد و یک روز» ژانری امسال به وجود آمده به نام ژانر نکبت! همه فیلمهایی که نگاه میکنی پائین شهری، با بدبختی، فقر و فلاکت همراه است.
مهدی یراحی برای فیلم «نفس» نماهنگی خوانده که آن را در اکران خصوصیِ این فیلم در پردیس سینمایی کوروش رونمایی کرد.
رخشان بنیاعتماد از کارگردانان سینمای ایران در دلنوشتهای برای فیلم سینمایی «نفس» نوشت: دلایل متعددی برای حظ بردن از روابط آدمهای ساده در «نفس» وجود دارد. دنیای سرخوشانه و جذاب پدر با بچههایش، نماد عشق در خانواده است.