هرچند «زخم کاری2» هرچه به قسمتهای پایانی خودش نزدیک شد توانست ریتم و ضرباهنگ مناسب خود را پیدا کند اما بزرگترین معضل این فصل اساسا نداشتن قهرمان بود و شخصیتی که پایههای فصل دوم منطبق آن استوار شد از اساس قهرمانی فشل و فاقد کنشهای قهرمانانه بود.
«مردبازنده» فیلم خوش ریتم، متکی به روایت با ساختاری متفاوت در سینمای ایران ساخته میشود و سازندهاش از یک سطح اغنایی کاملا سینمایی به ورطه ابتذال نمیافتد.
اول مارکت رابطه صمیمانهای با مدیری داشت و هیچ بعید نیست که این مجموعه در آن زمان سهمی در دعوت از مدیری برای بازی در این فیلم ایفا کرده باشد.
نمیشود از فاجعه سردشت چیزی شبیه هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم قالبگیری کرد، چون اولا آنها بهعنوان کرد مورد حمله قرار نگرفتند، بلکه بهعنوان شهروندان ایرانی موردحمله قرار گرفتند.
«شیشلیک» اما بیش و پیش از هر چیز، پشتپای محمدحسین مهدویان به دستاوردهای خودش است! فیلم جدید این کارگردان کنجکاوی برانگیز، هیچ اتفاق ویژه یا دستاورد فرمی قابل توجهی ندارد.
فیلم شیشلیک کارگران هفتتپه و بسیاری معترضانی از این دست را در ذهن مخاطبان تداعی میکند. اثر وضعی نمایش این فیلم با جریحهدار کردن احساسات کارگران در اقصی نقاط ایران چه عوارضی در پی خواهد داشت؟
قطعا برای اعطای کمکهای دولتی به آثار سینمایی باید کیفیت این آثار نیز مورد توجه قرار میگرفت.
مهدویان اینقدر شجاع نبود و این شجاعت نشات گرفته از اسپانسر مالی قدرتمند و دست پر قدرت امنیتی است که منجر به سینه سپر مهدویان میشود.
مهدویان در «درخت گردو» عامدانه و اگاهانه(حتی با سماجت و پافشاری) دربارهی عاملین مستقیم و غیرمستقیم جنایت ضدبشری سردشت، سکوت پیشه می کند.
«خورشید» مجید مجیدی از جنس سینمای دیگر است. فرق سینمای مجیدی با مابقی فیلمسازان اجتماعی در این است که کسی نمیتواند فیلمهای مجیدی را کپی کند و شبیه او فیلمی بسازد.
فیلم درخت گردو، یک مرثیه تلخ اما دلچسب دربارۀ مردم مظلوم کرد است. اشکهایی که به هنگام تماشای فیلم ناخودآگاه بر صورت مخاطب جاری میشود، به آسانی به دست نیامده و باید قدر آن را دانست.
فیلمساز حتی برای کامل کردن روایت قومیتگرایانهاش فرم روایت خود را به هم میزند و در فصل پایانی، با خارج شدن از داستان بیانیهای را قرائت میکند.
آنچه سندسازی فیلم علیه جنایت سردشت را ناتمام و ناقص گذاشته، عدم اشاره به بانیان اصلی این جنایت یعنی همان دولتهایی است که سازنده و اهدا کننده تسلیحات شیمیایی به صدام بودند.
محمدرضا شهبازی در انتقاد از فیلم «درخت گردو» نوشت: مملکت، حقیقت و آزادگی جواهریست که حیف است با گردوی جشنواره های خارجی معاوضه بشود!
نشست خبری فیلم «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان شامگاه سه شنبه با حضور عوامل فیلم در پردیس ملت برگزار شد.
در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر فیلمهای «درخت گردو»، « آن شب» و «دوزیست» به نمایش در آمد.
از تیکههای ریز و درشت سیاسی «درخت گردو» و همچنین برخی خودسانسوریهای مهدویان، میشود حدس زد که کارگردان هوس اکرانهای خارجی و حضور در جشنوارههای رنگارنگ آن طرف آبی را کرده است.
تساهل مدیران سینمایی و شعبدهبازی داوران، بخش زیادی از جوایز و سیمرغها در خدمت فیلمهای مغایر با منافع ملی قرار میگیرد.
مهدویان در فیلم "درخت گردو" هم بار دیگر سراغ واقعه ای معاصر یعنی "بمباران شیمیایی سردشت" رفته است.