یکی از تماشاگران در توصیف این نمایش گفته است: رگباری از شوخیهای جنسی و جنسیتی. بهنظرم خود دستاندرکاران هم فهمیدند آنچه اجرا میشود، دقیقا به حالت جنگ شبانه است و در سینما مفهوم دارد، نه جای دیگر.
دو شخصیت اصلی متوجه میشوند که میرغضب فوت کرده و قرار است که فرزند او جانشینش شود و سرهای این دو را از بدن جدا کند و این دو نفر باید انتظار بکشند تا فرزند میرغضب بزرگ شود تا سرهایش جدا شود.
«کانون ملی منتقدان تئاتر» در یک حرکت متهورانه نیز در کانال خود از ضوابط و قوانین شورای ارزشیابی و نظارت انتقاد میکند و بیانه میدهند و اعضایش پست میگذارند و امضاء میکنند.
چطور امکان دارد فردی در خارج از کشور زندگی کند و ادعای مخالفت ومبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی را داشته باشد، اما آثار ترجمه شدهاش در ایران هم روی صحنه برود و در بازار کتاب امکان انتشار داشته باشد.