اولین عصر شعر و نغمه «اشک و حماسه» به بهانه عملیات طوفان الاقصی و جنایات رژیم اشغالگر قدس در غزه، به همت سازمان هیأت و تشکلهای دینی در امامزاده صالح(ع) برگزار میشود.
بخش «فیلم ما» جشنواره مردمی فیلم عمار برای انعکاس همراهی ملت ایران در حمایت از مردم مقتدر و مظلوم غزه و همچنین محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی، فراخوان سراسری «فلسطین ما» را در 9 محور برگزار میکند.
عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با توجه به مخالفت اکثریت مردم کشورها و منطقه بر جایگاه دولتهای سازشکار تأثیر خواهد گذاشت و ارکان حکمرانیشان را متزلزل خواهد ساخت.
جریانی به رهبری آمریکا، تداوم جنگ تا تضعیف جدی مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار داده، اما واقعیت این است که مخالفان حماس چه به انفراد و چه به اجتماع قادر نیستند بهطور واقعی آن را از صحنه خارج نمایند. حماس از مردم غزه جدا نیست و مردم هم آن را روح غزه به حساب میآورند.
طی 10 روز گذشته هواپیماهای رژیم اشغالگر قدس هرلحظه جان هزاران بیگناه بهویژه زنان و کودکان را زیر آواری از خانههای ویران دفن میکنند و صحنههای دلخراش آن، دل هر انسانی را مجروح میکند.
بایستی توجه داشت که سناریوی حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه، برخلاف ظاهر ماجرا، سناریوی مطلوب صهیونیست ها نیست.
مردم فلسطین در سالهای قبل از اشغال توسط صهیونیستها در کنار دیگر مذاهب زندگی میکردند که در این گزارش فیلمی از وضعیت آن دوران فلسطین را مشاهده میکنید.
سؤالی که به بهانه عملیات طوفان الاقصی برای افکار عمومی به وجود آمده است، بحث مجاز بودن یا نبودن جنگ با زنان صهیونیست است و اینکه کشته شدن این افراد چه حکمی دارد؟
نه صهیونیستها و نه حامیانشان، هرگز تصور پیدایی چنین شکست همهجانبه اطلاعاتی، نظامی، دفاعی، امنیتی، سیاسی، تبلیغاتی و حیثیتی را نمیکردند.
رژیم صهیونیستی به هیچ وجه نمیتواند جنبشهای مقاومت فلسطینی را از میان بردارد و یا از قدرت آنان بکاهد. غزه بیش از 2/5 میلیون نفر جمعیت هوادار مقاومت دارد. این جمعیت را نمیتوان نابود و یا از این سرزمین اخراج نمود. سیاست اخراج این جمعیت حتماً با شکست مواجه میشود و اولتیماتومهای کنونی اسرائیل تأثیری بر مردم ندارد.
آنچه بیش از هر زمان دیگری در معرض انتقاد ساکنان اراضی اشغالی و حامیان غربی تلآویو قرار گرفته، همین شکست امنیتی در نوار غزه و فراتر از آن، عدمقدرت پیشبینی معادلات نبرد در آینده است.
بمبارانهای وحشیانه غزه، قتل عام غیرنظامیان بهویژه کودکان و زنان، ویران کردن خانهها، بستن آب و برق و دیگر نیازهای اولیه انسانی مردم غزه، راهحل پایان دادن به بحرانی که حیات اشغالگری را نشانه گرفته، نیست. اگر راهحل بود آنها اکنون پس از 70 سال اشغالگری درگیر جنگ«طوفان الاقصی» نبودند.
سال پیش نیویورک تایمز مطلبی درباره رهبری و خبر دروغ بیماری ایشان را مطرح میکند. دیگر نه اعتبار رسانه مهم است و نه صداقت و رسالت خبرنگار! اما عملیات است دیگر. قرار است به جامعه ایرانی این پیام منتقل شود که ایران فاقد قدرت مرکزی است، ما به این داستانهای هر چند وقت یکبار عادت کردهایم.
امروز اندیشکدههای آمریکایی با حضور استراتژیستهای سیاسی و نظامی مشغول «چرتکهاندازی» و هزینه ـ فایده کردن ادامه مبارزه علیه ملت ایران و ملتهای منطقه بهویژه محور مقاومت در منطقه هستند.
جنس قدرت در ایران و انقلاب اسلامی چیست؟ چرا قدرتهای بزرگ کمر به «هدم» و «نابودی» آن بستهاند؟ چرا علیرغم تفاهم و تبانی قدرتهای جهانی و منطقهای نتوانستند در جنگ سخت و نرم آن را به زیر بکشند.
مسجدالاقصی در این ساعات، در سال 1969 با مدل جدیدی از مجموعه جنگ صهیونیستی علیه خود در چارچوب برنامه ریزی برای تخریب و کنترل آن و برپایی «معبد» ادعایی و دروغین در این مکان قرار گرفت.
«ساعت به وقت قدس» این هفته با حضور یک کارشناس مسائل غرب آسیا از دلایل اهانت به قرآن و پشت پرده این سلسله اتفاقها میگوید.
حمله رژیم صهیونیستی به شهر جنین، اگرچه به زعم بسیاری یک حمله احمقانه به حساب میآید -چرا که فقط احمقها به خانهای که در آن حضور دارند، کبریت میکشند- اما در همان حال میتواند به معنای علامتی از شروع یک سری درگیریهای جدید در کرانه باختری باشد.
پس از تازهترین حملات رژیم صهیونیستی به شمال کرانه باختری، الجزیره در گزارشی تصویری به یک موضوع جذاب که همیشه تازگی دارد، پرداخته است: اردوگاه جنین چطور به نماد مقاومت بدل شد؟
امام (ره) با قیام 15 خرداد مدیریت جهان را با زدن زیر میز دستور کار روزانه آمریکا و شوروی به عهده گرفت. او هیچ قدرتی جز قدرت خداوند را به رسمیت نشناخت.