به گزارش حلقه وصل، آنچه که از رهگذر گره بازناشدنی ترافیک همچون روحی سرگردان در خیابانهای پایتخت چرخ میخورد و با پیامدهای خسارت بارش سقف خوفناکی تلفات رانندگی را بالاتر میبرد چیزی جز رفتارها و خطاهای انسانی نیست. اما این میان موتورسواران از آسیب پذیرترین کاربران ترافیکی هستند که هم رفتارهای مخاطره آمیز خود آنها و هم نوع وسیله نقلیهای که در اختیار دارند به بغرنج شدن موقعیتشان در اطلس عبور و مرور شهری تهران سر و شکل داده است.
اما فزونی داشتن جمعیت جوان جامعه هم آنگاه که با روند افزایشی تولید و عرضه انواع موتورسیکلتها همراه میشود خود به پردامنهتر شدن رفتارهای خطرخیز موتورسواران دامن میزند. چرا که وجود کوتاهیهای عدیده در رعایت نکات ایمنی خود تا حد زیادی نتیجه همه گیری موج گرایش به خرید و استفاده از موتورسیکلت هم میتواند باشد. وقتی هم که اشتیاق و اصرار برای به کارگیری موتورسیکلت با ناآشنایی و نداشتن آگاهی کافی از مقررات راهنمایی و رانندگی ملازم شود خود نگفته پیداست چه نتایج زیانباری در پی خواهد آمد.
دشواری این شرایط هم زمانی رنگ وخامت به خود میگیرد که نظارت بر روند رعایت استانداردهای ترافیکی و زیست محیطی از سوی سازندگان موتورسیکلتها با جدیت پی گرفته نشود و فقدان وجود آگاهی از قوانین ترافیکی و نبود فرهنگ بهره گیری از این وسیله نقلیه به هرچه ناایمنتر شدن فضای عبور و مرور برای موتورسواران بینجامد. در کنار این از فرسودگی بافتهای شهری و ناایمن بودن فضای خیابانها هم نمیتوان گذشت. چرا که مشکلات و کمبودهای موجود در شیوه طراحی هندسی معابر و خیابانها یا قدیمی و کهنه بودن بسیاری از سازهها و جانمایی نادرست چراغهای راهنما و تابلوهای راهنمایی و رانندگی هم به سهم خود در نارسایی هرچه بیشتر وضع معابر اثرگذار هستند.
اما محمد رنجبر رییس مرکز فرماندهی و کنترل هوشمند پلیس راهور تهران بزرگ درباره نقش و سهم مهندسی ترافیک یا دیگر عوامل مطرح در بروز تخلفات موتورسواران قائل به دوری کردن از نگاه تک عاملی به این موضوع است. با این حال او در پاسخ به میزان عاملیت موثر خود رانندگان را هدف اصلی میبیند: در مورد موضوع ترافیک نمیتوان نگاه تک بعدی داشت. درواقع مسائل گوناگونی را باید مورد بررسی قرار داد تا بتوان علت عدم اجرای قانون در این حیطه را دریافت. البته مهمترین علت این موضوع به رانندگان بر میگردد. چون درباره ارتکاب به تخلف این رانندگان هستند که تصمیم گیرنده اند. باید در نظر گرفت راه و مسیر ثابت است و موتورسیکلت صرفا یک وسیله است که در دست راننده قرار دارد. علائم و نشانههای راهنمایی و رانندگی هم که هشدار دهنده هستند باز همین وضعیت را دارند. اما در نهایت آن کسی که تصمیم میگیرد تخلفی را انجام بدهد یا ندهد و شرایط را بررسی میکند خود راکب موتورسیکلت است؛ بنابراین بیش از همه باید خود راکب موتورسیکلت را مورد توجه قرار بدهیم و علت را در نوع رفتار و تصمیمهای او جستجو کنیم.
تجربه رییس مرکز فرماندهی و کنترل هوشمند پلیس راهور حاوی روایتهای طنزآمیز و در عین حال قابل تاملی از مواجهه پلیس با موتورسواران متخلف هم هست: در خیلی از موارد که موتورسواران متخلف توسط پلیس متوقف و جریمه میشوند مورد سوال قرار میگیرند که مثلا علت عبورشان از چراغ قرمز چه بوده است. پاسخهایی که داده میشود به این نحو است که میگویند مریض داریم یا مثلا باید به فلان قرار کاری برسیم. درواقع چنین افرادی از اساس توجیه نیستند که عواقب عبور از چراغ قرمز چیست. پس ناآگاهی این رانندگان عامل اصلی بروز تخلفات رانندگی است. چنین موضوعاتی جای بحث زیادی برای علت یابی بسیاری از تخلفات و حوادث ناشی از این تخلفات دارد.
با این حال رنجبر موقعیتهای پرشمار دیگری را هم در ذهن دارد که گویای نارسایی وضع مهندسی ترافیک شهر باشد: ما البته مواردی را هم داریم که راننده متخلف مدعی شده که چراغ قرمز را ندیده است. البته این ادعای درستی هم هست. چون بعضی از چراغهای راهنمایی و رانندگی پشت تابلو یا درخت پنهان میمانند یا زاویه چراغ راهنما به گونهای است که به خوبی دیده نمیشود. وقتی ندیدن این چراغ راهنما چند بار تکرار میشود ما به این نتیجه میرسیم که جانمایی این چراغ راهنما ایراد دارد. یا جانمایی تابلوی ورود ممنوع در بعضی نقاط شهر ایراد دارد و رانندگان واقعا تابلو را نمیبینند. موضوع دیگر هم به این بر میگردد که بعضی از خیابانها یک طرفه میشوند و خیلی از رانندهها یا موتورسوارها اگر بخواهند قانون را رعایت کنند مجبور میشوند یک مسیر طولانی را دور بزنند تا به مقصد برسند. مثلا در جایی یک بیمارستان قرار دارد و برای اینکه رانندگان بتوانند زودتر به این بیمارستان برسند مسیری را باید تسهیل کرد.
وقتی رییس مرکز کنترل هوشمند پلیس راهور را برای چرایی به سامان نشدن وضع معابر شهر تهران به پرسش میگیریم او مسوولیت را از گردن نهاد متبوعش ساقط میبیند: پلیس صرفا در جایگاه اجرا کننده قرار دارد. تصمیم گیرندگان نهادهای دیگری مانند شهرداری و سازمان ترافیک هستند که رفت و برگشت یا یک طرفه و دو طرفه کردن مسیرها و معابر را طراحی میکنند. البته پلیس هم در نقش پیشنهاددهنده نقش آفرینی میکند. اما در هر حال متاسفانه در این نوع اقدامات و طراحیها راهی برای رانندگان یا موتورسواران ایجاد میشود که مجبور بشوند برای زودتر رسیدن مرتکب تخلف بشوند. من تصور میکنم بهتر باشد این موارد شناسایی بشوند تا برای خدمات امن به عنوان تسهیل کننده عمل کنند. درواقع باید همه اقدامها و برنامههای ما به گونهای باشد که رضایت شهروندان را در پی داشته باشد. بخشی از شهروندان هم همین موتورسواران هستند. اینکه موتورسوارانی از روی جداول عبور میکنند یا خلاف جهت حرکت میکنند شاید یکی از دلایلش نقص در راه و نقص در مدیریت ترافیک آن محدوده باشد.