به گزارش حلقه وصل، احمد شاکری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، در پنجمین نشست از سلسله نشستهای «ادبیات با طعم انقلاب» با موضوع «بررسی نفوذ در ادبیات داستانی انقلاب» که مؤسسۀ فرهنگی رسول آفتاب در سالن یاس سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار کرد، گفت: همۀ کسانی که در حوزۀ ادبیات داستانی پژوهش انجام دادهاند، به این نکته اشاره کردهاند که ادبیات داستانی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی باهم متفاوتاند و هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. این تغییر و تحول نشانههایی مانند تغییر گونه و ژانر، تحویل تاریخی و تغییر ماهیت ادبیات انقلاب، دارد.
وی ادامه داد: دو جریان در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی وجود دارد. جریان اول جریانی است که با ارزشهای دفاع مقدس همسو است و جریان دوم ضد این ارزشها عمل میکند. این دو جریان حدود چهل سال است که به موازات هم و در کنار هم با مؤلفههای متفاوت زیادی حضور دارند.
شاکری دربارۀ نسبت این دو جریان با هم گفت: هر دو در انقلاب وجود دارند و تعامل و تقابلاتی با هم داشتهاند. ادبیات داستانی با همان ظهورات اولیهاش، در معرض مبانی، آثار و اندیشۀ مقابل بوده است. وقتی مبنایی ضد ارزشی در ادبیات رخنه کند، باعث تغییر ارزشها میشود؛ تغییری که ما الان شاهد آن هستیم.
این نویسنده با اشاره به وجود جریان سیاه ادبیات داستانی افزود: دشمنان با رخنه و نفوذ در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ما از دل این جریان قدسی و ارزش محور، ادبیات سیاهی به وجود آوردند که مفاهیمی چون شهادت و… در آن معنایی ندارد. در نتیجه طیفی از نویسندگان دچار چرخش فکری و قلمی و سلوکی شدهاند.
شاکری ادامه داد: ما در این حوزه شاهدیم که در مقابل جریان ادبیات داستانی ارزشی ما، جریانی ضدارزشی به وجود آمد که دارای آثاری نیز در این مورد هستند و راه نفوذ حتی در تولید محتوا و تبلیغات هم وجود دارد.
حسین تاجیک در پاسخ گفت: من با اصل نفوذ در ادبیات داستانی کشورمان مشکل دارم. چون به نظرم ادبیات داستانی حتی در نیروهای انقلابی نیز بهشدت تحت تأثیر تئوریهای غرب است که با وجود اینها دیگر نیازی به نفوذ نیست.
وی با اشاره به دهۀ شصت ادامه داد: در همان دهۀ شصت هم که ادبیات داستانی ما دورۀ طلایی داشت و آثار بسیار خوبی در آن زمان داشتیم، نویسندگان تحت تأثیر«رئالیسم جادویی» در آمریکای لاتین بوده اند.
تاجیک افزود: جریان داستانی برآمده از انقلاب اسلامی ما جدا از ادبیات غرب نیست و بهشدت تحت تأثیر تئوریهای غربی است. چون نویسندههای ما در حال نوشتن رمان، داستان، استوری و فیکشن هستند. ما در حوزۀ ادبیات داستانی ایرادها و کاستیهای بسیاری داریم؛ اما نفوذ جز آنان نیست. چون جریان ادبیات داستانی ما چیزی متفاوت از غرب نیست.
وی با اشاره به ادبیات داستانی گفت: ادبیات ما مخاطب دارد؛ اما ما آثاری تولید میکنیم که ایراد دارند. ما با شناخت تئوریهای غربی میتوانیم محتواهای خود را در بستر جدید خود مطرح کنیم. تنوریهای غربی از مولوی و ابن سینای ما که دانشمندان ایرانی-اسلامی هستند، گرفته شده است.
شاکری با توجه به سخنان تاجیک گفت: طبق گفتۀ شما که گفتید چیزی به معنای ادبیات داستانی پس از انقلاب وجود ندارد، پس نفوذی نیز درکار نیست. با وجود نویسندگان جدید، غایت دیندارانه، مفاهیم دینی و ارزشی انقلاب اسلامی که قبل از انقلاب وجود نداشتهاند و بعد از انقلاب به وجود آمدند، پس جریان جدیدی ایجاد شده است که با جریانات اومانیسمی غرب تفاوت دارند.
تاجیک در ادامه گفت: بهترین رمانهایی که دهۀ شصت اوج انتشار رمانها بود، ریشۀ اومانیسمی و انسانگرایی دارند که دارای ریشۀ غربی است. اومانیسم به معنای اصالت انسانگرایی است. داستانها برای بیان احساساتی درونی است که مخاطب توانایی بیان آنها را ندارد. یعنی با استفاده از اصالت انسان به درونش پی ببریم. انسان در خلوت و تنهایی به رمان رجوع میکند. هرچه انسان تنهاتر باشد، بیشتر به سمت رمان گرایش پیدا میکند.
تاجیک افزود: ادبیات داستانی ما ریشههای اومانیسمی را نمیشناسد و طبق آن داستان و رمان مینویسند. در نتیجه ادبیات ما اشباع میشود از ریشههای غربی اومانیسمی. کاراکتر به معنای شخصیت است و شخصیت مخصوص انسانهاست و اومانیسمی است.
شاکری در پاسخ گفت: داستانهای ما رمان نیستند و اسمشان داستان انقلاب اسلامی است و ریشههای اومانیسمی ندارند. ما در داستان هایمان شخصیت داریم؛ اما امانیسم نیستند. رمان غربی نیستند. شخصیتی که در مقام عبدیت یک سیر کمالی دارد و در نهایت به درجۀ بالاتری مثل شهادت میرسد.
تاجیک ادامه داد: شخصیت یک سیر دارد. پس اومانیسمی است. به جای اینکه در دنیای بیرون کاری کند، تحولات درونی دارد. شخصیت دو وجه دارد. یکی حالات درونی اش است و دیگری کنندۀ کار است. مضامینی که روی شخصیت افراد اهمیت دارد اومانیسمی است و مضامینی که در آن حوادث و روایات و ارزشها اهمیت دارند؛ اما نه خود شخصیتها اومانیسمی نیست؛ حتی در داستانهای قرآنی مانند مثنوی معنوی.
وی با اشاره به اینکه وقتی بستر ما غربی است، پس خروجیهای غربی هم دارد، ادامه داد: هرچیزی که از غرب آمده اومانیسمی است. یعنی شخصیتهای هر داستان و حتی علم روانشناسی هم ریشۀ اومانیسمی دارد و هر کسی شخصیتپردازی کند، غربی کارکرده است.
تاجیک گفت: چیزی که در جریان ادبیات داستانی ما صورت گرفته این است که ما با استفاده از بسترهای غربی شروع به تولید محتواهایی کردیم که از ارزشهای خود در آنها استفاده کردهایم.
شاکری ادامه داد: هیچ کسی حق ندارد از نگاه خود چه درست و چه غلط نظر خود را در مورد اتفاقهایی مقدس مانند هشت سال دفاع مقدس، واقعۀ عاشورا و… کتاب کند. زیرا ممکن است در جامعه باورهای غلط ترویج داده شود.
وی افزود: باید در نوشتههای خود ملاحضات واقعۀ کلی و تأثیر احتمالی روی خوانندگان را در نظر بگیریم. آثار ما باید ارزشها را ترویج و تقویت کنند.
شاکری گفت: اینکه میگویم بعضی جریانها با جریان ادبی انقلاب ما تفاوت دارند به این معنا نیست که نویسندۀ این آثار بیدین هستند. آنها قلمشان همسو با ادبیات انقلاب نیست. طبق نظر مقام معظم رهبری که بارها تأکید کردند که مقولۀ سیاهنویسی، جنگ و نفوذ را مورد توجه قرار دهیم و راه نفوذ را ببندیم.