به گزارش حلقه وصل، در سالهای پایانی دهه هفتاد میلادی و با ظهور بحران رکودی-تورمی در آمریکا و به دنبال آن سایر کشورهای غربی، دیدگاه هایی در حاکمیت این کشورها دارای قدرت شدند که انگارههای سودمحورانه را عریانتر و صریحتر از حتی لیبرالیستهای کلاسیک دنبال و پیاده میکردند؛ صاحبان این دیدگاهها که گروههای مختلفی از مسئولین تا اندیشمندان و تئوریسینها بودند بعدها به عنوان صاحبان و حامیان یک ایدئولوژی متعلق به دوران پست مدرن به نام «نئولیبرالیسم» شناخته شدند؛ ایدئولوژی که در دهههای بعد توسط نهادهای مختلف جهانی برای سایر کشورها از جمله ایران تجویز شد.
شهریار زرشناس که سالهاست وجه اصلی همت خود را روی ایدئولوژیهای مدرن این بار در کتاب «این سه لیبرالیست» به واکاوی و بازخوانی انتقادی اهم اندیشههای سه چهره مهم و ایدئولوگ در طرح و گسترش نئولیبرالیسم یعنی ریچارد رورتی، فردیش فونهایک و میلتون فریدمن پرداخته است.
کتاب از چهار فصل که هر یک مشتمل بر چند گفتار است تشکیل شده است. نویسنده در فصل اول کتاب به بررسی مفهوم نئولیبرالیسم، تاریخچه و ویژگیهای آن و نئولیبرالیسم در ایران پرداخته است. فصل دوم به بررسی اجمالی آرای رورتی، فصل سوم فونهایک و فصل چهارم هم به فریدمن پرداخته شده است.
زرشناس در بخشی از فصل اول خود که به بررسی افکار و آراء رورتی میپردازد مینویسد: «ریچارد رورتی در مسیر بسط و تفصیل نسبیانگاری پراگماتیستی و نفی فلسفه مدرن به اینجا میرسد که مفاهیمی چون «ذهن» و «تجربه» را از کانون مباحث فلسفی خارج ساخته و مفهوم زبان را در کانون مباحث نئوپراگماتیسم قرار میدهد. بدین سان، رورتی یکی از نویسندگان فلسفی و ایدئولوگهای دوره پساهگلی و به تمامیت رسیدن فلسفه در غرب مدرن است که به شیوه خود با میراث به جایمانده از اومانیستی-که دیگر بیش از صد سال است به جسدی بیجان تبدیل شده است-تسویه حساب میکند. مرگ فلسفه مدرن در غرب اواخر قرن نوزدهم و پس از آن به معنای مرگ تفکر در عالم مدرن است؛ زیرا در عالم غرب از رنسانس تا امروز تفکر فلسفی مبتنی بر عقل خودبنیاد، یگانه صورت تفکر بوده است.
ظهور آرای کسانی چون رورتی، دریدا، فایرابند، فوکو، لیوتار، کریستوا و برخی دیگر در قرن بیستم، فارغ از میزان صحت و سقم آنچه میگویند و نیز فارغ از تفاوتهایی که در بسیاری موارد با یک دیگر دارند، در کل حکایتگر مرگ تفکر در عالم مدرن و سیطره لفاظی و نسبی انگاری مطلق و شکیت و تردید و اضطراب و فروریختن تمامی ستونهای نظریای است که تفکر غرب مدرن بر آن استوار است.»
فصل سوم این کتاب هم که شامل گفتارهایی با عناوین «فون هایک کیست؟»، «معرفتشناسی هایک»، «مدعایی به نام تقسیم معرفت»، «نظم خودانگیخته، روایتی دیگر از دست نامرئی آدام اسمیت» و «دشمنی با عدالت اجتماعی» است محوریت خود را روی بررسی افکار هایک که به عنوان نئولیبرالی تند شناخته میشود قرار داده است. در بخشی از این فصل پیرامون افکار هایک میخوانیم: «هایک با دست زدن به مغالطهای، مدعی میشود مفهوم عدالت اجتماعی و بیعدالتی اجتماعی در اجتماع مبتنی بر اقتصاد بازار لیبرال-سرمایهداری اصلا قابل طرح نیست؛ زیرا وی مدعی میشود عدالت و بیعدالتی، نتیجه توزیع ثروت است و بر اساس ادعای هایک در رژیمهای سرمایهداری لیبرال و نئولیبرال که مبتنی بر محوریت بازار آزاد سکولار-مدرن هستند، توزیع ثروت به معنای این که حاصل عمل و برنامهریزی باشد وجود ندارد و به قول هایک در این اجتماعات توزیع ثروت به هیچوجه «حاصل هیچ عملی» نیست و سر انجام کار به جایی میرسد که هایک، هیچکس را مسئول نابرابریها و فقر و بیعدالتیهای نظام بازار آزاد لیبرالی و نئولیبرالی نمیداند و بخت و اقبال انسانها را مسئول اعلام میکند. به مدعای هایک هیچکسی مسئول به بار آمدن چنین نابرابریای نبوده است، تنها برخی افراد بخت و اقبال بلندتری داشتهاند.»
نویسنده فصل چهارم خود را با عنوان «میلتون فریدمند و استبداد نئولیبرالی» و گفتارهای «میلتون فریدمند کیست»، «تئوری مقداری پول»، «فریدمن، مشاور و مراد ژنرال پینوشه و ریگان» و «نئولیبرالیسم؛ استبداد تحت لوای آزادی» نگاهی به نظرات فریدمن داشته است.
در صفحه 161 این کتاب، زرشناس به دیدگاههای فریدمن در خصوص کنترل تورم پرداخته و مینویسد: «میلتون فریدمن با تکیه بر مدعاهای تئوری مقداری پول و در چارچوب ایدئولوژی نئولبرالی به ترویج این رای پرداخت که برای رفع بحران رکودی-تورمی نظام سرمایهداری مدرن باید با کاستن از هزینه های حامیتی ای که دولت های سرمایه داری سوسیال دموکرات نسبت به برخی اقشار و گروه های محروم و تهیدست اعمال میکردهاند، به قیمت اعمال فشار گسترده و تمامعیار اقتصادی-اجتماعی به کارگران و روستاییان فقیر و اقشار تحتانی شهرنشین، بر نرخ سود نامشروع و استثماری طبقه قلیل و کمشمار سرمایهدار بیفزایند وجه اصلی و ناگفته تئوری فریدمن این است که با فقیرتر کردن اقشار محروم و تحتانی جوامع و له شدن آنان زیربار فشار فقر و محرومیت و با تشدید عمق و ابعاد بیعدالتی اکثریت ستمدیده و محروم جوامع سرمایهداری، به مدعای او حجم پول در گردش کاهش مییابد و بدینسان بنا بر دعوی (بیپایه) فریدمند، تورم کاهش مییابد و رونق، جای رکود را میگیرد.»
«این سه لیبرالیست» به دلیل این که از مجموعه کتابهای کتاب اندیشه مرکز پژوهشهای جوان است از حجم نسبتا کمی (184 صفحه) برخوردار است اما میتوان گفت در آشناسازی مخاطب جوان این کتاب با امهات اندیشه این سه متفکر لیبرال آشنا سازد.
مولف این کتاب که عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است تلاش کرده با بخشبندی هر فصل در قالب گفتارها، آراء و عقاید رورتی، فریدمن و هایک را به صورت اجمالی صورتبندی کرده آنها را به نقدی هر چنداجمالی بکشد.
کتاب با استفاده از ارجاعات مکرر به آثار این سه، متکفل ارائه شناخت اجمالی از آنان شده و به دلیل آن که پس از هر نقل قول نقدی هم بر آن ذکر شده میتواند مورد رجوع در مواجهه با منابع اصلی نیز باشد.
«این سه لیبرالیست»، هر چند طراحی جلد دلچسبی ندارد و در تیراژ نامناسبی (300 نسخه) منتشر شده است اما به دلیل قوت محتوایی برای کسانی که علاقه به آغاز راه شناخت نئولیبرالیسم و اندیشههای بنیادین آن دارند میتواند پیشنهاد خوبی برای مطالعه باشد.
این کتاب توسط نشر کانون اندیشه جوان و با قیمت 15 هزار تومان به چاپ رسیده است و علاقهمندان میتوانند آن را از کتابفروشیهای معتبر و یا به صورت اینترنتی از این لینک (اینجا) تهیه کنند.