به گزارش حلقه وصل، اکبر صحرائی، نویسنده ضمن تحلیل هشتمین دوره جایزه ادبی جلال احمد گفت: متأسفانه این جایزه از آن روز اول دچار تنش، تضاد و تناقض شده است؛ یعنی در دولتهای مختلف این اتفاق برای جایزه جلال افتاده است.
وی با اشاره به دوره پنجم که کتاب "حافظ هفت" نوشته خودش در این جایزه شایسته تقدیر شناخته شده بود، گفت: آن سال هم برای اینکه جایزه به طور کامل تعلق نگیرد، اتفاقات زیادی افتاد و متأسفانه این اتفاقات در همه دوره ها تکرار شده است.
آشفته بازاری برجایزه جلال سایه افکنده است
این نویسنده با بیان اینکه آشفته بازاری بر جایزه جلال سایه افکنده است تاکید کرد: این آشفتگی هم از نظر انتخاب آثار است و هم از نظر میزان جوایز؛ تجزیه تحلیلهایی زیادی روی اهداف جایزه جلال می شود و من فکر می کنم متأسفانه خود جلال هم الآن از این جایزه حیران و سرگردان شده است.
صحرائی افزود: اگر جلال زنده بود قطعاً می پرسید بالاخره تکلیف این جایزه چیست؟ من فکر میکنم که متاسفانه با جایزه جلال سیاسی برخورد میشود؛ یعنی هر کسی که میآید و تشکیلات جایزه را تحویل میگیرد به نفع خود آن را تفسیر به رأی میکند و این اتفاق خوبی در ادبیات نیست؛ این اتفاق برای این جایزه که قرار است حتی جهانی باشد خوب نیست.
مقدار سکه های جایزه جلال با تنظیم بودجه دولت جابهجا می شود
وی با اشاره به گران بودن جایزه جلال در تقسیم بندی جایزه های ادبی ایران گفت: این جایزه، یکی از گرانترین جایزههایی است که در خاورمیانه وجود دارد؛ اما میبینیم با طبقات تنظیم بودجه دولت، با تغییر دولت با تغییر ارشادها متأسفانه این جایزه هم تحت تأثیر این تغییرات قرار میگیرد و تبعات منفی بر روی آن گذاشته میشود؛ یک بار آن طرفیها به آن ایراد میگیرند، یک بار هم این طرفیها؛ کلا سیاسی کردن فضای جایزه فضای مطلوبی نیست و سم مهلکی است که شامل این جایزه هم شده است.
جلال؛ سال به سال از اهدافش دور می شود
این نویسنده تاکید کرد: متأسفانه جایزه جلال، سال به سال از آن اهداف دور میشود به خصوص در یکی دو دوره اخیر بیشتر دور شدیم و تکلیفمان روشن نیست، اگر به اهدافی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این جایزه گذاشتهاند برگردیم؛ می بینیم که برعکس آن اهداف کتاب هایی انتخاب می شوند که نه از نظر فنی و نه اعتقادی و تعهد متأسفانه اهداف جایزه جلال را ندارند.
صحرائی به هشتمین دوره جایزه جلال اشاره کرد و گفت: من در برخی خبرگزاری ها که گزارش مراسم اختتامیه می خواندم، دیدم حرف های جالبی از طرف مسئولان زده شده است؛ اینکه "همه در این جایزه دیده شده اند"؛ این حرف با اهداف جایزه در تضاد است؛ اینکه همه جریان ها در یک جایزه مثل جایزه جلال دیده شود؛ اتفاق خوبی نیست چون ممکن است اثری که با این نگاه بالا می آید؛ به نحوی دچار مشکلات اساسی از همه وجوه باشد.
بازی سیاسی گریبان جایزه جلال را گرفته است
این نویسنده تاکید کرد: این بازی که جلال گرفتار آن شده است؛ یک بازی سیاسی است که خیلی هم خطرناک است و من فکر میکنم که ما باید این جایزه را از این اهداف و قرائن سیاسی پالایش کنیم.
وی با اشاره به داوری ها در این جایزه گفت: در داوریها هم همین هست که ما صرفاً بیاییم در بعضی از رشتهها داورهایی را داشته باشیم که از اهداف به دور باشد و نظرات خاص را اعمال کنیم و بعد بگوییم که نگاه ما به همه جریان ها است؛ این ها خطرناک است.
نباید اکثریت را در این جایزه با خود همراه کنیم
وی افزود: لازم نیست که در داوریها و انتخاب اثر بخواهیم اکثریت را با خودمان همراه کنیم، مگر اینکه بخواهیم یک فضای دموکراسی آزادی یا لیبرال را ترویج بدهیم و بگوییم که چون نویسندهها از همه گروهها در این جایزه هستند بنابراین ما همه را راضی نگه داشتیم.
این نویسنده ادامه داد: اینکه بگوییم از همه جریان ها در این جایزه حضور دارند و به همه جایزه بدهیم، به معنی این است که هیچ کس راضی نخواهد شد یعنی لیبرالیسم؛ به نظر من بدترین تفکر همین است که ما بخواهیم همه را راضی کینم؛ این جا است که هم قشر شبه روشنفکر و هم مذهبیون به جایزه اعتراض دارند.
صحرائی با بیان اینکه باید جایزه جلال را از این فضای آلوده سیاسی جدا کنیم، گفت: بهترین کار این است که جایزه ادبی جلال را مستقل و مردمی برگزار کرد؛ یعنی باید نهادهایی که تأثیرگذار هستند و تحت تأثیر اتفاقات سیاسی قرار نمی گیرند وارد کار شوند و جایزه را به دست بگیرند.
مشکل اصلی جایزه جلال متولیان آن هستند
وی افزود: حرف من به این معنا نیست که جایزه را باید از دولت گرفت و به بخش خصوصی سپرد، بلکه این جایزه باید در یک حوزه همگانی باشد و اعتقاد من این است که باید از نهادهای مردمی ادبی کشور استفاده شود و در کنار آن نهادهای دولت و یک مجموعهای تشکیل شود فرا دولتی و فرا جناحی که این جایزه تحویل آن داده شود.
صحرائی گفت: تا زمانی که این جایزه دست دولت به عنوان متولی دست به دست شود، این جایزه و اهدفش هم مدام دست به دست میشود و هر کسی بنا به تفکر خودش جایزه جلال را تحلیل میکند.
وی درباره تفاوت جایزه جلال و کتاب سال و اینکه جلال با دور شدن از اهدافش به جوایز دیگر نزدیک شده است، گفت: در کتاب سال در تمامی رشته ها آثار برتر معرفی میشود، فضای کتاب سال به گونه ای است، که یک فضایی است که به اعتقاد من ادبی نیست؛ بلکه بیشتر شبیه به یک جایزه علمی است.
صحرائی با تاکید بر اینکه مخالف تعطیل شدن جایزه جلال هستم گفت: من مخالفم که جایزه های ادبی تعطیل شود؛ به این دلیل که جایزه ادبیات جلال جایزه ادبیات داستانی است و در کنارش هم البته چند رشتهای مثل مستند و خاطره هم گذاشته شده است؛ اعتقادم این است که جایزه جلال اگر با همان اهدافی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی برایش در نظر گرفته شده پیش برود؛ میتواند جای خوبی برای جولان آثار خوب و در خور باشد .
وی در پایان مشکل جایزه جلال را رعایت نکردن اساس نامه و اهداف دانست و گفت: مسئولان در حال حاضر باعث شده اند که اساسنامه این جایزه به صورت خوب وکامل به اجرا در نیاید و فکر میکنم مشکل افرادی هستند که مدیریت را به دست میگیرند خود جایزه جلال فی نفسه هیچ مشکلی ندارد؛ بیشترین مشکل متولیانی هستند که این جایزه را اداره میکنند.