وصله ناجور/ نعمتالله سعیدی:
سعیدی:
نیروهای حشدالشعبی چه کسی را صیغه کردهاند؟ با کدام مدرک و سند چنین ادعایی میکنید؟ یادتان رفته همین چند ماه پیش... و در همین گروه... نامه نوشته بودید به ترامپ که ایران را تحریم کند... و تبلیغ میکردید که برای این نامه صدهزار امضا جمع کنید؟!
حالا ادعای غیرت و وطنپرستی هم دارید؟!
کدام یک از رزمندهها و شهدای دفاع مقدس ما آرمانهای آتئیستی داشتند؟! آن روزها شما کجا بودید؟! شما فرزندان کوروش چرا در آن دوره به جای محکوم کردن صدام، نظام و کشور خودتان را محکوم میکردید؟! و برای دفاع از وطن جلوی سفارتخانههای اروپایی صف کشیده بودید؟!
نیروهای حشدالشعبی زیر نظر همان رزمندهها و تفکری به ایران آمدهاند که مقابل ارتش صدام سینه سپر کرده بودند...
مگر میلیونها ایرانی که در ایام اربعین به کشور عراق میروند، برای صیغه کردن به آنجا میروند؟! چرا همان شیعیان عراقی که تمام خانه و زندگیشان را در اختیار زائران قرار میدهند، از این مزخرفات بلغور نمیکنند؟!
اصلا امثال شما کی به شهرهای سیلزده خوزستان رفتهاید که دیده باشید حشدالشعبی کسی را صیغه کرده؟ تا جایی که بنده دیدهام، در تمام مدت سیل (مثل روزهای دیگر) در همین گروه آنلاین بودید و تمام تلاش خودتان را میکردید که در جریان کمکرسانی به سیلزدگان با حاشیهسازیهای مختلف، ایجاد یاس و ناامیدی عمومی کنید. (که نتیجتا کسی کمک نکند!) وقاحت هم حدی دارد...
حزبالهیها و بسیجیها در مناطق سیلزده حضور داشتند. اما ندیدم و نشنیدم که فرزندان کورش پاسارگاد قرار بگذارند و به کمک بروند!
درثانی، خانم مهناز افشار حالا شده قهرمان غیرت ناموسی؟! قیافه این آدم به این حرفها میخورد؟!
(ضمنا کسی دوباره به مقدسات توهین کند و متوسل به فحاشی و جنگ روانی بشود، بنده به این جور متنها پاسخ نمیدهم و امیدوارم ادمینهای محترم، برای حفظ ظاهر هم که شده، اجازه ندهند بحث مقابل چندین هزار نفر هموطن... این قدر سخیف و بی منطق شود!)
زندیق:
مغلطه و شانتاژ نکن مسلمان! اگرچه شماها مغلطه نکنید نمیتوانید حرف بزنید!
نسرین:
من با آقای سعیدی موافقم. اصلا این حرفها به مهناز افشار نمیخوره. ما مردم رو خر فرض کردند...
توهین نکنید که آقای سعیدی هم پاسخگوی ما باشند. ایشون با مسلمانهای دیگه فرق دارند.
زندیق:
اولا به شخصی که فحاشی کرد اخطار دادیم. پس لطفا حاشیهسازی نکنید.
درثانی شما چرا بانو؟ شما که از اعضای قدیمی گروه هستید!
این دینی که امثال اینا ازش دفاع میکنند... حتی برای جنازه شما نصف یک مرد ارزش قائله. یعنی به اندازه بیضه چپ یک مرد!!
سعیدی:
پس باز هم میخواستید با اشاره به موضوع حشدالشعبی، بحث قبلی را منحرف کنید و سوار احساسات مخاطب بشوید... دیدید نشد! (حشدالشعبی را شما مطرح کردید و آن آقا هم شخصیت خانوادگی خودش را به نمایش گذاشت... بگذریم.)
حالا عزیز من! چرا متوجه نیستی؟
آخر دیه چه ربطی به جنازه داره؟! (دست از این تفکر جنازه اندیش خودتان بردارید!)
برای کسی که وفات کرده (چه مرد باشه و چه زن) چه فرقی میکند که مقدار دیهاش چقدر باشد؟ دیه شخص متوفا را به وارثان میدهند. نه خودش!
وقتی مردی در اثر یک اتفاق غیرعمدی وفات میکند، دیهاش را معمولا زن و بچهاش میگیرند...
و اگر زن باشد، شوهر و بچههایش...
پس اینجا هم باز به نفع زنان است. (چون معمولا نانآور خانوادهشان را از دست دادهاند)
فی:
متاسفانه دارید دست و پا میزنید. به فرض از توهین و تبعیضی که به زن مرده شده، گذشتیم، مشکل زندهها رو چه کنیم؟
دیه کامل یعنی دیه مرد. دیه هر چشم مرد، نصف دیه کامل است. اگر دیه زن به ثلث دیه کامل برسد، نصف دیه کامل محاسبه میشود.
اگر زنی یک چشمش رو از دست بده، نصف دیه کامل بهش نمیرسه و این همون تبعیض جنسیتی هست که همین خدای ماورائی و هوشمند این احکام رو براش تعیین کرده!!!!
دارید از چی دفاع میکنید؟ از دینی که مادر شما رو نصف بابای شما حساب میکنه؟
از دینی که ارزش تخم چپ مرد (بیضه چپ)، از یه زن بالاتره؟
این سیستم ارزشی هست که الله برای زنها قائل شده؟
سعیدی :
اولا برای چندمین بار عرض میکنم، دیه ربطی به خود شخص میّت ندارد. (آن بنده خدا که مرده و رفته سینه قبرستان!) دیه مربوط میشود به جبران خسارت و حمایت اقتصادی نسبت به حادثهدیدگان. (و اگر شخص وفات کند، حمایت از بازماندگان)
2- دیه مرد را معمولا زن و بچهاش میگیرند. (پس اگر مرد بمیرد، زنش دو برابر دیه میگیرد) و دیه زن متوفا را مرد و بچههایش (باز هم به نفع زنان باقیمانده است. خود میّت که فرقی برایش نمیکند!)
3- باز اینجا هم دیه زن تا ثلث هیچ فرقی با مرد نمیکند. بیشتر از آن را بر اساس همان حکم قبلی محاسبه میکنند.
4- آن بیضه چپ و... که جسارتا یک سری حرفهای خشن و مفت و... تلاش برای تاثیرگذاری در مخاطب است.
این دوراندیشی است که دین برای جامعه داشته است. (اما شما برای تعیین نظام حقوقی یا هر نظام ارزشی دیگری حالتی ساپروفیت و انگلی نسبت به ایدئولوژیهای دیگر دارید. از خودتان چیزی ندارید)
{توقف بحث، تا فردای آن روز...}
فی:
جناب، از موقعی که فرمودین بعلت خستگی نمیتوانید ادامه دهید حدود ۵۰ دقیقه در حال بحث بودید، ایکاش لااقل با خودتان روراست باشید. و مثل مردم این روزگار!! شما هم درباره دین شروع به تحقیق کنید. البته نه تحقیق حوزوی بلکه تحقیقی بیطرفانه که نتیجهاش از پیش تعیین نشده باشد.
سعیدی:
کاش این قدری که در جزئیات دقت کردهاید، در محتوای بحث هم دقت کرده باشید. (ضمنا بعد از 50 دقیقه پاسخ آن شخص را دادم. نه 50 دقیقه گفتگو!)
اما ظاهرا منتظر بودید بنده که ساکت شدم، شروع به مباحثه کنید!؟
عذرخواهی میکنم که مزاحم خود درگیری تان شدم!
فی:
واقعا فکر میکنید جواب دادهاید؟ البته تفکر کار شاقی است و هر کس نمیتواند از عهدهاش برآید. بیشتر به این موضوع پی بردم کسی که بتواند تفکر کند هرگز مسلمان نخواهد بود
سعیدی:
برای اینکه بفهمی و ببینی چه نوشتهای دقت کن:
واقعا فکر میکنید جواب ندادهام؟ البته تفکر کار شاقی است و هر کس نمیتواند از عهدهاش برآید. بیشتر به این موضوع پی بردم کسی که بتواند تفکر کند هرگز نامسلمان نخواهد بود
فی:
اعتراف کردی دیه فقط در صورتی صحیح است که طرفین از هر نظر مساوی باشند و من هم اثبات کردم به ندرت میتوان دو نفر را پیدا کرد که مرگ و یا نقص عضو مشابه آنها خسارت یکسانی به خود و خانوادهشان وارد کنند. علاوه بر آن ثابت کردم میلیونها نفر خانم در مملکت ما وجود دارد که مرگ آنها خسارت بیشتری از بعضی مردان وارد میکند. به اینها چه جوابی دادی؟ علاوه براینکه امروز هم متوسل به دروغ شدی، طبق ماده ۵۶ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ دیه زن مساوی با دیه مرد است تا زمانی که به ثلث نرسد. ولی اگر به ثلث رسید و یا بیشتراز ثلث شد نصف میشود.
در ضمن اثبات کردی که چیزی برای گفتن نداری و جمله من را با تحریف، تحویل دادی. لااقل فکر نکردی تا جمله مناسبی پیدا کنی. در هر صورت فقط این جمله را میتوانم از تو قبول کنم «دیه فقط در مواقع استثنائی که مرگ و یا نقض عضو مشابه دو نفر خسارت یکسان وارد کند ارزشمنداست»، این رو ثابت کردی ولی بهتر بود بجای تظاهر به خستگی اعتراف میکردی و یا یکساعت بعد در گروه نمیماندی
سعیدی :
خب چه عجب! بالاخره بعد از چند ساعت بحث، وارد چرخه استدلال کردن شدید. این خوب است. اما قبل از اینکه پاسخ این استدلالهایتان را بدهم، اول برایت توضیح بدهم که منظورم از آن کپی کردن عین جملات شما چه بود...
یک سری مفاهیم و کلمات هست که ما زیاد شنیدهایم، اما به معنای واقعی شان فکر نمیکنیم.
یکی از اینها «مهمل» و «مهملبافی» و مهملگویی ست. مهمل با مغالطه هم فرق میکند. (از آن بیارزشتر است)
حالا یکی از نشانههای بارز مهملگویی چیست؟
این است که بتوانی عین آنرا با کمی تغییر برای طرف مقابل بگویی.
مثلا شما وقتی میگویی: واقعا فکر میکنی جواب دادهای...
من هم میتوانم عین همان را برای همین متن اخیرت بفرستم!
اما وقتی بنده میگویم: «در یک جامعه معمولی و در شرایط عادی، مردان نانآور خانواده هستند...»
شما نمیتوانی آنرا کپی و با کمی تغییر که: ... زنان نانآور ... هستند...
برای طرف مقابل بفرستی. چرا؟ چون مخاطب میبیند داری اشتباه میگویی! میداند که در شرایط عادی مردان نانآور خانوادهاند. پس جمله «مردان معمولا نانآور هستند» همان قدر درست است که کپی آن (و تعویض مردان با زنان...) غلط است. متوجه شدید؟
این تفاوت مهملگویی با استدلال است.
اما الان با این متن اخیرتان بنده نمیتوانم همین کار را بکنم. چون یک مقدار استدلال کردهای، نه کلا مهملبافی. (اگر دقت کنی، بالای 90% متنهای چنین گروههایی همین مهملگوییهاست. یک سری اراجیف که به راحتی میتوان کپی و با تغییر دو سه کلمه از متن... آنرا برای تفکر مقابل فرستاد!)
حالا اصل متن شما:
1- دیشب گفتیم: دیه قبل از اینکه نوعی مجازات باشد... یک نوع قانون حمایتی از کسانی ست که دچار حادثه میشوند. (برعکس قصاص که بیشتر جنبه مجازات دارد.)
پس دیه به معنای ارزشگذاری جان و جسم انسانها نیست. مثال:
بیمه برای حمایت و مساعدت به افراد حادثهدیده است. اما آیا وقتی برای کور شدن یا مرگ کسی فلان مقدار پول میدهد، این یعنی ارزش جان یا چشم آن فرد این قدر است؟
به بیمه چه ربطی دارد چشم این آدم آستکیمات بوده یا ایشان جراح درجه یک مغز و اعصاب بوده؟!
به بیمه چه ربطی دارد این متوفا یک معتاد دائمالخمر بوده یا نخبه دانشگاه شریف؟!
بیمه یک سری مبالغ را برای حالات کلی در نظر گرفته و اعلام کرده (و حالات خاص، بیمههای خاص دارد...)
مثلا گفته اگر پای شما بشکند این قدر بیمه میدهد و اگر قطع و منجر به از کارافتادگی شود این قدر...
پس اینکه میگویید: به ندرت میتوان دو نفر را پیدا کرد که مرگ و یا نقص عضو مشابه آنها خسارت یکسانی به خود و خانوادهشان وارد کنند...
دارید کلا غلط تعریف میکنید ماجرا را!
دیه بنا نیست روی جسم و جان آدمها ارزشگذاری کند! مثلا وقتی پلیس برای رد کردن چراغ قرمز شما را فلان قدر جریمه میکند... کاری ندارد سوار پیکان هستید یا پرادو! (جریمه رد کردن چراغ قرمز، ارزشگذاری روی خودرو یا وسع مالی و شرایط خاص رانندهها نیست)
کاری ندارد چکتان داشته برگشت میخورده و عجله داشتهاید... یا قاچاقچی اعضای بدن انسان هستید؟!!
اینها ربطی به میزان جریمه رد کردن چراغ قرمز ندارد. موافقید؟
تفاوت دیه مرد و زن نیز فقط مربوط میشود به شرایط عمومی و عادی یک جامعه (که در 90% موارد و 90% تاریخ و 90% جوامع، مردان نانآور خانواده هستند. درست است؟)
حالا برای قانونگذار مصالح عمومی و حداکثری جامعه مهم است یا آن موارد خاص و استثنایی؟!
ماده 56 ... به بعد، ادعای شما این بود که دیه سه انگشت از 5 انگشت بیشتر میشود. یادتان هست؟ (یا ریپلای بزنم برایتان؟)
این حرف غلط بود. بلکه تا ثلث دیه کامل، فرقی بین مرد و زن نیست. بیشتر از آن برای زن نصف میشود. (اگر مقدار کلی آن از ثلث دیه بیشتر شود...)
اما فعلا به متن قبلی فکر کنید و جواب بدهید... (فعلا قاعده و فلسفه کلی احکام دیه مورد نظرمان است. که اگر به توافق رسیدیم، در مورد چند مورد خاص و استثنایی هم میشود بحث کنیم.)
باقر:
معلومه توی حوزه درس خوندی! چون خوب ذهن رو درگیر میکنی. ولی حرفت بیمعناس...
سعیدی:
این حرف شما را هم میتوان کپی کرد و تحویل خودتان داد. معنای مهملبافی را دقت فرمودید؟!
فی:
نمیدونم چرا مسئله به این سادگی را متوجه نمیشوی؟! ۳ انگشت از ثلث دیه کمتر است و طبق دیه مرد حساب میشود و ۵ انگشت از ثلث دیه بیشتر است و نصف میشود و نصف ۵ از ۳ کمتر است به این سادگی!
سعیدی:
عزیز من! دیه سه انگشت معمولی حساب میشه. بالاتر از آن مثلا هر انگشت، نصف دیه حساب میشه.
(از ثلث بیشتر نصف میشه... به شرطی که دوباره از ثلث دیه کمتر نشه. یعنی احتمالا در یک محدودهای دیه ثابت میمونه. فرض کن در همین مثال شما از سه انگشت بیشتر تا 5 انگشت و یا بیشتر، دیه همون ثلث باقی بمونه... و جزئیاتی که از حوصله گروههای عمومی خارجه)
وگرنه دیه ده انگشت میشود دیه یک فرد کامل. لابد برای انگشتان پا و چشم و هر کدام از دندانها و... میخواهید جداگانه حساب کنید! این طوری که دیه یک آدم میشود دیه پنجاه آدم! متوجهاید؟!
پس وقتی دیه از ثلث کمتر است، میزان خسارت و معلولیت مهم است.
(نمیشود بگوییم، چون یک انگشت 50 گرم وزن دارد و نیم درصد وزن کلی شخص است، پس دیهاش میشود نیم کیلو کالباس!!)
اما وقتی از ثلث بیشتر میشود، ملاک میزان دیهای ست که حالا مقصر حادثه باید بپردازد.
حالا بنا نیست دیه را جزء به جزء حساب کنیم... و بشود 20 برابر دیه کامل! (بیست انگشت در دست و پا... و دو چشم و 32 دندان و دو گوش و ... اینها را سوا حساب کنیم، میشود 50 برابر دیه کامل!)
فی:
1 ثابت کن دیه نوعی حمایت است نه مجازات. ۲دیه اگر حمایتی باشد که به همه تعلق نمیگیرد. مثلا صورت یکنفر سرمایهدار خراش براشته، دیهاش میشود ۱میلیون. با اینکار چه حمایتی از شخص میشود؟ جمع کنید این حرفهای بچهگانه را!
۳ اثبات کردم در جامعه بندرت میشود دو نفر شخص مساوی از هر لحاظ پیدا کرد و طبق گفته تو دیه فقط در مورد افرادی ست که از هر نظر مساوی باشند.
۴بیمه بر اساس میزان دیه و یا طبق قراردادی که با شخص دارد و نسبت به میزانی که توافق شده پول میپردازد و اصلا قابل قیاس با قانون مسخره دیه نیست.
5 برای مثال کسیکه کار یدی میکند اگر دستش معیوب شود زیان بیشتری میبیند و احتیاج بیشتری به حمایت پیدا میکند تا کسیکه کار فکری میکند. ولی میزان دیه یکسان است، میشود هزاران ایراد به این حکم وارد کرد و با حرفهای بچهگانهای مثل (دیه مجازات نیست وحمایتی است) نمیشود ماله کشید، دیه اگر قانون حمایتی است چرا زن و مرد را تفکیک کرده؟ مثلا زنیکه شوهر ندارد احتیاج بیشتری به حمایت دارد و....
سعیدی:
1) دیشب توضیح دادم که دیه جنبه حمایتی دارد و قصاص جنبه مجازات...
2) از سرمایهدارهای همین کشور خودمان سوال کن، 45 هزار تومان یارانه به چه دردشان میخورد؟ حالا اگر صورت یک پولدار خراش برداره، طرف را باید اعدام کرد؟! (معلوم است چه میگویید؟!)
3) توقع دارید در هر تصادف، مستقیما آیه نازل شود و میزان دیه این مورد را حساب کند؟ مگر در رد کردن چراغ قرمز یا نبستن کمربند ایمنی تفاوتی بین سانتافه و پراید هست؟! مگر ربطی به مدل ماشینها دارد؟! آیا سرمایهدار برای رد کردن چراغ قرمز صد میلیون جریمه میدهد؟! و پراید جریمه نمیدهد؟! و به پیکان جایزه هم میدهند؟!
4) بیمه را مثال زدم که فلسفه کلی حکم را توضیح بدهم. (و منطق حقوقی حاکم بر هر دو...)
5) ما از کجا بدانیم که کسی که دستش معلول شده، شاید در آینده کمالالملک میشد، یا جراح درجه یک مغز و اعصاب، یا جیببر و چاقوکش؟!
اما وقتی نمیخواهی بفهمی فرق حمایت با ارزشگذاری چیه... کاریت نمیشه کرد. واقعا این قدر برات سخته بفهمی که مثلا جریمه چراغ قرمز ربطی به وسع مالی راننده یا مدل ماشین.... یا شرایط ویژه راننده و... نداره؟؟
این قدر لجاجت چیه؟؟
رد کردن چراغ قرمز، گاهی باعث ده دقیقه ترافیک میشه... گاهی 12 دقیقه... گاهی 13 دقیقه... گاهی یک ساعت و ...
گاهی ده دقیقه ترافیک باعث مرگ یک بیمار در آمبولانس میشه... گاهی یک ساعت ترافیک فقط باعث جا ماندن از تماشای یک مسابقه فوتبال!
حالا میزان جریمه رد کردن چراغ قرمز را هم باید نسبت به هر مورد جداگانه حساب کنیم؟! اصلا متوجه میشوی داری چه ادعایی میکنی؟!
فی:
عزیز تو اولا سعی کن آنقدر مطالعه داشته باشی که بتوانی معنی جملات فارسی را درک کنی. بعد از ان وارد بحثهای این چنینی شو. لااقل فرصت داشتی از یک وکیل در این مورد سوال کنی تا اینگونه مرتکب خبط و خطا نشی...
در ضمن جناب نعمت! اگر یک شخصی کشته شود چه عمد و چه غیرعمد، اگر وارثی نداشته باشد دیهاش به بیتالمال میرسد. این موضوع فرضیه حمایتی بودن دیه را با دلیل دیگری رد میکند. اصلا فرض کن شخصی بصورت غیرعمد کشته شود و کسی تحت تکفلش نباشد. در این صورت باز هم از شخص خاطی دیه اخذ میشود و به وراث دورترش میرسد. به نظرت مرگ طرف چه خسارتی به آنها زده که احتیاج به حمایت داشته باشند؟ یا مثلا آلت تناسلی یک فرد پیر از بین برود که دیهاش معادل دیه یک مرد مسلمان است. خب این نقصان این عضو چرا شخص را مستحق حمایت میکند؟ یا دیه نقص عضو برده به مقداری ست که از قیمتش کم شده، آیا این قیمتگذاری انسان نیست؟
مبینا:
جناب دیشب شما ادعا کردید دیه سه انگشت از پنج انگشت کمتر میشه. نه آقای سعیدی...
پس بهتره خودتون هم بیشتر مطالعه کنید و وقت گروه را نگیرید. (ما هم سوال داریم)
کورتاژ برای فرار از مخمصه
سعیدی :
در مورد شرایط عادی و معمولی (که فلسفه اصلی نهادهای قانونگذاره) وقتی با این همه لجاجت نخواستی متوجه بشی که فرق نقش اقتصادی مرد و زن در یک جامعه عادی چیه ... مجبوری این قدر فکر و خیال ببافی و بگردی شرایط اجق -وجق برای مثال زدن مطرح کنی!
هر قانونی ابتدا برای شرایط عادی و معمولی... و بر اساس منافع عمومی و حداکثری وضع میشود و سپس موارد خاص و استثنایی را در تبصرهها بحث میکند...
بحث فعلی ما هم اول فلسفه کلی احکام دیه بود. اگر با آنها موافقید، سپس موارد خاص...
بیتالمال گاهی باید دیه شخصی را بدهد... و گاهی هم دیه به حساب خودش واریز میشود. (چون متعلق به تمام افراد جامعه است. نمیشه کسی وارث نداشته باشه، یا پیر شده باشه، بزنی هر بلایی سرش بیاری! یا بگویی، آلت تناسلی شما اسقاطی شده...)
وگرنه برای شرایط خاص هم قوانین خاص میشه. یک نمونهاش را برای تو نمیگم. برای عزیزانی میگم که شاید این بحث رو پیگیری کردند...
طبق آیه الرجال قوامون... زنان بیسرپرست جامعه باید در اولین فرصتی که حکومت اسلامی وسع و توانایی آنرا دارد، تحت حمایت حاکمیت قرار بگیرند.
یعنی این همه تلاشت برای مثال زدن یک سری زنان خاص که مجبور به سرپرستی خانواده میشوند... همه بیربط میشه...
مثلا ربطی به آن راننده تاکسی که تصادف کرده نداره که این خانم ماری کوری بوده و از قبر زنده شده و اومده چار راه ولیعصر جلوی ماشین این بدبخت سبز شده و... مرده
یا زنی معتاد بوده که میخواسته بره آن طرف خیابان از داروخانه مرگ موش بخره و خودکشی کنه...
اینها ربطی به فردی که میخاد دیه بده نداره.
داری فقط تکرار مکررات میکنی ...
فی:
راستی اگر جنین چهار ماهه شخصی سقط شود چرا باید به اندازه مرد همان خانواده، خانواده مورد حمایت قرار بگیرد؟
سعیدی:
مثلا ماشین تصادف کنه و سپرش اتفاقی و بدون اینکه به مادر صدمه بزنه... بره داخل شکم و جراحی و عمل کورتاژ بدون خونریزی انجام بده و جنین سقط بشه...
بباف همین جوری!
اما طبق فقه دینی جنین از چهار ماهگی روح کامل دارد. چرا؟ ربطی به بحث دیه ندارد.
قانونگذار نمیتونه به یک مرد معلول بگه... تو مرد عادی نیستی! (و چون معلولی، هر کسی میتونه بزنه نفلهات کنه...)
قانون برای شرایط کلی ست و موارد خاص تبصرههای خاص دارد.
فی:
فقها چنین چیزی نگفتن. چرا که هم اکنون در دادگستری جمهوری اسلامی اجرا میشود. دوست داری بازهم دلایل دیگری در رد حمایتی بودن دیه بیارم؟ عزیز قشر تحصیلکرده کشور ما در شرایطی نیست که حتی فقها بتوانند فریبشان دهد، چه رسد به پامنبریها!!
سعیدی:
جزئیات دیه بستگی به نظرات تخصصی فقه دارد. بله ممکن است اختلاف نظرهایی هم باشد.
نه ، دوست ندارم به تخیل خودت فشار بیاری و مثالهایی بزنی که تمامشان از یک قاعده و فلسفه تبعیت میکنند... و بارها این قواعد را توضیح دادیم و حرفی برای گفتن نداشتید!
خودتان را هم نه نماینده قشر تحصیلکرده جا بزنید... نه آبروی افراد باسواد را ببرید...
فی:
عزیز! همیشه به صورت انگشت نیست که این مغلطه شما جواب دهد. خیلی وقتها یک ضربه خسارتی بیشتر از ثلث وارد میکند
سعیدی:
اصل و قاعده مهم است. تا ثلث... فرقی بین مرد و زن نیست. بیشتر از آن نصف میشود (به اضافه ثلث... اگر کل خسارت از ثلث دیه بیشتر شود)
فی:
من اینها را خوب میدونم فقط خواستم فرضیه توهمی شما را مبنی بر حمایتی بودن دیه رد کنم
سعیدی:
من اینها را خوب میدونم فقط خواستم فرضیه توهمی شما را مبنی بر «غیرحمایتی» بودن دیه رد کنم
رضا:
امام_باقر: بقاى شيعه در تناقضگوئى است. براى اثبات اينكه مذهب شيعه يک مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت.
از اين رو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى كتاب كافى را خدمت شما ارائه ميكنيم.
زراره مىگويد: از امام_باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت...
{متن عربی و اسناد آنرا هم مفصل میآورد و... رگباری به مقدسات توهین میکند}
سعیدی:
اختیار دارید گرامی! این چه فرمایشاتی ست؟! هیچ اشکالی ندارد. راحت باشید!
رضا:
تعارف تیکه پاره نکن جناب سعیدی! جواب؟!! اینکه دین شما هردمبیلی ست اشکالی ندارد؟؟؟!!!
اما از نظر ما همهاش اشکال است. {ادامه توهینها...}
سعیدی:
نخیر! اینکه این حرفهای شما هیچ ربطی به بحث قبلی ما ندارد را عرض میکنم!
یک وقت خودتان را ناراحت نکنید!
اصلا راضی نیستم برای این متن بیربطتان (و تلاش مذبوحانه برای تغییر موضوع بحث قبلی!) احساس شرمساری داشته باشید!
که اگر چیزی از این احساس در وجودتان باقی مانده... بهتر است صرف خجالت کشیدن از توهینهایتان شود...
و لازم نیست اعتراف کنید که خود شما بارها در مورد همین بحث دیه، نظرات هردمبیلی میدادید...
از این نظر عرض کردم که راحت باشید!
رضا:
پس اعتراف کردی که در این مورد حرفی برای گفتن نداری...
سعیدی:
عرض کردم، ظاهرا در مورد بحث دیه شما هم حرفی برای گفتن ندارید! که اگر داشتید متوسل به تغییر صورت مساله نمیشدید! (نشانه خوبی بود...)
وگرنه، این تلاش مذبوحانه و ابراز نظرهای وقیحانه بعدی شما برای تغییر موضوع بحث... (و نجات دوست همفکرتان از مخمصهای که برای خودش ساخته بود!) مربوط میشود به علم درایه در حدیث. بله، ائمه(ع) با توجه به سطح فکری مخاطب مطالبی را توضیح میدادهاند. (گاهی مثلا یک فیزیکدان از شما چیزی را میپرسد و گاهی یک دانشآموز معمولی. نوع پاسخها در این شرایط طبیعتا یکی نیست...)
{چند نفر از خود اتئیستها به این فرد اعتراض میکنند. دعوایشان میشود و ادمینها مجبور میشوند به او تذکر بدهند...}