سرویس پرونده: به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان پایگاه خبری تحلیلی حلقه وصل در نظر دارد هر روز یک کتاب از نویسندگان برتر انقلاب اسلامی را به مخاطبین عزیز معرفی کند تا از این فرصت معنوی نهایت استفاده را داشته باشند.
آقای مقصود رنجبر مؤلف کتاب با قراردادن مبنای تحلیل خویش بر فلسفه «هر کس فرزند زمان خویش است»، به تقسیم بندی دورههای سیاسی حکومت محمدرضا پهلوی پرداخته و با مبنا قراردادن دهه چهل به عنوان دهه «اقتدار کامل و دیکتاتوری مزور» نقش آیتالله محمدرضا سعیدی در تداوم نهضت امام خمینی(ره) را با مد نظر قراردادن وضعیت نیروهای مخالف رژیم، به بحث نشسته است .
او دهه چهل را نقطه عطف شکلگیری مبارزات مردمی به رهبری امام خمینی قرارداده و با بیان ویژگیهای این دهه در فصل اول کتابش میگوید: «هم شاه به این نتیجه رسید که باید به سمت اقتدار و حکومت فردی حرکت کند و هم امام خمینی شرایط آغاز یک انقلاب بنیادین را فراهم یافت. از اینرو دهه چهل سرآغاز تضادها و چالشها بود.»
این تضاد با وقوع قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، محمدرضا را به این رویکرد سوق داد تا بسته نگاه داشتن فضای سیاسی جامعه را جدی بگیرد و در راستای برخورداری از حمایت غرب بویژه آمریکا بقای سلطنت خاندان پهلوی را تضمین نماید .
مؤلف در این فصل با مرور سیاستهای داخلی و خارجی محمدرضا شاه از مقطع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بعد، وضعیت نیروهای مخالف رژیم را تبیین کرده، حرکت این نیروها را معلول آن سیاستها دانسته است .
در فصل دوم، زندگی شهید سعیدی در ابعاد فردی، علمی و اخلاقی مطرح شده است. نویسنده در این فصل با استناد به نقل قولی از آیت الله سعیدی، تأثیر حضرت امام(ره) در تکوین شخصیت سعید، بویژه از بعد سیاسی را مطرح نظر قرار داده نوشته است و در ادامه می نویسد: «وی از طلابی بود که همواره با اساتید وارد مباحثه میشد. این موضوع هم در درس «خارج» آیت الله بروجردی و هم درس « خارج » امام(ره) وجود داشته است» از اینرو نویسنده در این فصل کوشیده است تا با ذکر این نکته که آیت الله سعیدی، خود مجتهد بوده است، شاخصترین ویژگی شخصیتی ایشان یعنی روحیه تبعیتگرایی وی از حضرت امام(ره) را در جایگاه بازجوییهایش نقل قول نماید:«الحمدالله احتیاج به تقلید ندارم و خودم به درجه اجتهاد رسیدهام . .... در محضر درس حضرت آیت الله بروجردی و بعد هم در محضر درس حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی حاضر می شدم و بدیهی است که شاگرد علاقه به استاد خود دارد، ولی چون خودم را مجتهد میدانم، در مواقع لزوم در مسأله اجتهاد می کنم.» و در جای دیگر نیز گفته است: «اگر مرجع تقلیدی مثل حضرت آیت الله العظمی خمینی پیدا شد، باید ذوالریاستین باشد و ضمن مرجعیت تقلید، حکومت را هم به دست گیرد»
در فصل سوم، نویسنده به علت نبود نوارهای سخنرانی آیت الله سعیدی همچنین عدم دسترسی به دست نوشتههای وی که در اثر حمله مأموران ساواک به منزل ایشان از بین رفتهاند، دیدگاه سیاسی – اجتماعی وی را از طریق اسناد ساواک، نقل قول خاطرات دوستان و اعضای خانواده و تعدادی اعلامیه مربوط به موضوع کنسرسیوم بینالمللی سرمایهگذاری، بیان کرده است. مؤلف با ارجاع اندیشه سیاسی – اجتماعی آیت الله سعیدی به مکتب اسلام، محور اصلی بیانات شهید سعیدی را مبارزه با رژیم پهلوی و استعمار عنوان کرده، مخالفت وی با رژیم شاه را به سه دلیل اساسی ارجاع داده است: اول آنکه آیت الله سعیدی رژیم پهلوی را یک رژیم ظالم میدانست. دوم اینکه آن را عامل فساد و فقر و بیعدالتی در جامعه میدانست و سوم اینکه رژیم شاه را رژیمی وابسته به کشورهای بیگانه، بویژه آمریکا میدانست .
دیدگاه شهید سعیدی نسبت به حکومت اسلامی نیز از نظر نویسنده دور نمانده، وی منفک بودن مسأله مرجعیت تقلید از حکومت داری و رهبری را از پارامترهای اساسی اندیشه سیاسی شهید سعیدی دانسته و در این خصوص به قول خود سعیدی استناد کرده است: «.... فعلا یعنی تا امام زمان نیامده، حکومت از مرجعیت تقلید جداست و ممکن است کسی در مسایل طهارت و صلوه و خمس و امثال آن مجتهد باشد و بشود از او تقلید کرد، ولی لیافت زعامت و رهبری ملت را نداشته باشد و اتفاقا غالبا همینطورند .... اگر حکومت به دست مراجع این طوری داده شود، قطعا بدتر از شاه سلطان حسین خواهند بود» و در جای دیگر گفته است: «لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمدار داراست که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد و اکنون با این مشخصات کسی جز آیت الله خمینی نیست» نقش آیت الله سعیدی در طرح مسأله مرجعیت امام خمینی(ره) نیز بسیار بارز بوده است. در صفحه ۱۰۳ کتاب میخوانیم: « وقتی که حضرت آیت ا.... بروجردی از دنیا رفت مسأله مرجعیت بعد از ایشان در قم مطرح بود و بسیاری معتقد بودند که دیگر مرجعی مثل آیت الله بروجردی پیدا نخواهد شد»
در فصل پنجم، مبارزات عملی آیت ا.... سعیدی که از سالهای ۱۳۳۷ به بعد آغاز شد و بیشتر در قالب سخنرانیهای تند علیه رژیم شاه نمایان شدتشریح شده است. مؤلف در این بخش سفر آیت ا.... سعیدی به آبادان و دستگیری نخستین بار وی پس از ایراد سخنرانی تند علیه شاه و خانوادهاش را بیان کرده، سپس به مسأله عزیمت او به کویت و مخالفت با تأسیس «دارالتبلیغ» به تبعیت از امام(ره) پس از بازگشت از کویت اشاره کرده و آن گاه آیت ا... سعیدی را در کنار شهید بهشتی، شهید باهنر و هاشمی رفسنجانی از جمله کسانی معرفی کرده است که امام(ره) را در جریان لایحه کاپیتولاسیون قرار دادهاند. در دوران تبعید امام(ره) (که در پی سخنرانی شدید ایشان علیه لایحه مذکور مذکور رخ داد)، نقش آیت الله سعیدی در کنار دیگر یاران امام(ره) بارزتر میشود. در این باره مؤلف به نقل از دوانی مینویسد: «برای مراجعت امام خمینی به ایران، به هر کاری دست زد» تا آنجا که به همراه دیگر فضلا با ارسال نامه به هویدا، ضمن یادآوری مظالم رژیم در پایمال کردن حقوق ملت، خواهان بازگشت امام به ایران شد .
نویسنده در ادامه می نویسد: «علیرغم اعمال محدودیتهای ساواک، آیت ا.... سعیدی بر شدت مبارزات خود افزود و رساله «تحریرالوسیله» حضرت امام را چاپ و توزیع کرد که به دنبال آن ساواک دستور شناسایی عاملین توزیع و جمع و ضبط آنها را صادر کرد و در نتیجه سعیدی دیگر بار احضار و از وی تعهد گرفته شد .
پس از اقدام شهید سعیدی نسبت به تکثیر و توزیع نوارهای سخنرانی و جزوات درسی ولایت فقیه، وی بار دیگر احضار و از ایشان تعهد گرفته شد که به نفع امام خمینی فعالیتی نداشته باشد. اما علی رغم بازجوییها، مبارزات شهید سعیدی بر سر موضوع کنسرسیوم سرمایهگذاری آمریکا به اوج خود رسید و وی در نخستین اقدام خود در واکنش به سرمایهگذاری مذکور، در مسجد امام موسی کاظم(ع) به افشاگری علیه آن پرداخت و در نهایت به صدور بیانیهای به نام حوزه علمیه قم که در آن به شدت به کنسرسیوم سرمایهگذاری حمله شده بود، پرداخت تا اینکه در نتیجه این اقدامات دستگیر و در زندان در اثر شکنجه به شهادت میرسد.
بنابراین نویسنده شهادت آیتا... سعیدی در زیر شکنجه را مسلم فرض کرده با بهرهگیری از شواهد و قرائن موجود از قبیل شاهدان و راویان، اسناد ساواک و وصیتنامه شهید سعیدی نتیجه میگیرد که مسأله شهادت آیت ا.... سعیدی با تصمیم قبلی و به طور عمدی انجام گرفته است .
پس از این مؤلف بازتاب شهادت آیتا.... سعیدی در تهران، قم ، نجف و خارج از کشور را بررسی کرده، در پایان تعدادی از اسناد ساواک مربوط به آیتالله سعیدی و اعلامیههای منتشر شده راجع به شهادت وی، همچنین متن تلگراف امام خمینی(ره) در پاسخ به تسلیت طلاب و فضلای علوم دینی در پی شهادت آیتا... سعیدی را به فصول کتاب منضم کرده است.